eitaa logo
سرداران ورزمندگان عاشورایی
216 دنبال‌کننده
21.8هزار عکس
13.4هزار ویدیو
101 فایل
(درحسرت روزهای جنگ)
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌸جمعه تون عالی و بینظیر 🍃🌸روزتون پراز مهربانی 🍃🌸وجودتون سلامت 🍃🌸دلتون گرم از محبت 🍃🌸عمرتون با عزت 🍃🌸و زندگیتون 🍃🌸مملو از خوشبختی 🍃🌸امروزتون زیبا 🍃🌸در کنار خانواده و عزیزانتون 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 جزییات انفجار دفتر نخست وزیری ایران از زبان بازمانده عملیات تروریستی منافقین ❌ چگونه یک نفوذی توانست رئیس جمهور و نخست وزیر ایران را به برساند؟ 🔺 بر اساس خاطرات سرهنگ محمدمهدی کتیبه از بازماندگان حادثه انفجار دفتر نخست‌وزیری در ۸ شهریور ۱۳۶۰
🔸همه از شخصیت والای رئیس جمهور شهید می گویند ولی از سبک تربیتی مادر شهید، و از گذشت و فداکاری همسر شهید کمتر می گویند. شخصیت شهید خادم الرضا سید ابراهیم رئیسی برای مردان ما، مسئولین و کارگزاران الگویی بی بدیل هست. و برای ما زنان و مادران شخصیت مادر و همسر شهید می تواند الگوی تربیتی باشد.
🔴توئیت عالی درباره دختر محجبه در میان پنج ستاره نجوم ایران مگه حجاب محدودیت نبود؟
🔻 نماز قاتل شهیدان رجایی و باهنر روی برف‌های پاستور! ✍ كشميری، عامل نفوذی در جريان بمب گذاری كابينه شهيد رجايی از سوی بهزاد نبوی به شهيد رجايی معرفی شده بود در حالی كه شهيد لاجوردی درباره این فرد یعنی بهزاد نبوی می‌گفت که او باید محاكمه، زندانی و اعدام شود.   🔸 در دوره اول مجلس كه من در مجلس بودم، آقای كشميری همیشه با ريش‌های فراوان و اوركت خاكی‌رنگ دم در مجلس می‌آمد و مجلسی‌ها را ورانداز می‌كرد تا آنها را خوب بشناسد!! 🔹 کشمیری چنان در كاخ رياست جمهوری نفوذ كرده بود كه مسائل مربوط به ربا از توضيح المسائل می‌گفت!   🔸 يكی از دوستان می‌گفت در خيابان پاستور، كشميری را در حالی ديدند كه در زمستان و خيابان پوشيده از برف وقتی موذن اذان می‌گفت، كشميری بلافاصله در همان شرایط اوركت خود را از تنش در می‌آورد، روی برف می‌انداخت و همان جا نماز می‌خواند؛ ما تا به امروز نشنيدیم كه هيچ پيغمبری روی برف نماز خوانده باشد اما اين آدم متظاهر این‌گونه خودش را در اين سيستم جا كرده بود!  📚 منبع: مصاحبه حجت الاسلام شجونی با خبرگزاری دانشجو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مقاومت عراق نیروگاه برق حیفا را هدف قرار داد 🔹مقاومت اسلامی عراق اعلام کرد که در واکنش به جنایات رژیم صهیونیستی در ، نیروگاه برق صنعتی بندر اشغالی را با پهپاد هدف قرار داده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خدا می‌داند چه‌قدر دل‌تنگ نگاه شما هستیم 🥀 اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُمْ 🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ دردِ بے درمان شـنیدے؟ حالِ مـن یعـنے همـین! بے تو بودن،درد دارد مے زند مـن را زمـین 🕊🌹🕊
این روزها که عطرِ کربلا پیچیده در کوچه‌ پس‌ کوچه‌های شهر دلم بیشتر هوایی‌تان می‌شود... پروانگی بر گِرد حسین فاطمه (س) گوارای‌ وجودتان ... 🕊🌹🕊
توی تبلیغـات بود و نقـاشی می ڪشید قـرار شد بـارگاه ملڪوتی امـام حسيـن(ع) رو روی دیــوار نقــاشی ڪنه.... نزدیڪای غـروب ڪارمون تقریبا تمـوم شد محمدجواد در حال رنــگ ڪردن پــرچــم حــرم امام حسين(ع) گفت: "حیفه این پرچم باید با رنـگ بشـه... هنــوز جمله اش تمـوم نشده بود ڪه صـدای سوت خمپـاره پیچید... بعد از انفجـار دیدم ترکش خمپاره به سر محمدجواد خـورده و خــون ســرش دقیقا به پــرچـم حــرم امام حسین (ع) پــاشیــده.... 🕊🌹🕊
به یاد رباب مادری خواهم کرد در آغوش گرم چادرم سرباز تربیت خواهم کرد ... 🕊🌹🕊
بہ نفس هـای تو بند است مرا هـر نفسی سایہ ات ڪم نشود از سرمان ، حضـرتِ یار😍 🕊🌹🕊
●وقتی آن شب فراموش نشدنی هزینه تعویض موکت فرسوده کف اتاقش درنخست وزیری راکه مبلغی ناچیز (2500تومان) شده بودنپذیرفت و توضیح میخواست گفتم: شمانخست وزیرید! ‌●شخصیت هایی ازداخل وخارج به دیدنتان می آیند. لابداین مقداراصلاح وهزینه به مصلحت بود. وانگهی هرچند انقلاب شده وشکل حکومت وشیوه خدمت تغییریافته اماضرورت زمان نمیشناسدو... ‌●شهیدرجایی که فکرمیکردشایدمقصودش راخوب درک نکرده ام بانگاهی نگران ونافذ گفت: من چگونه نخست وزیری باشم که روی موکت باکفش راه بروم اماباشند مردمی محروم که چیزی نداشته باشندروی آن بخوابند! من اگر بخواهم فارغ از دنیای محرومان جامعه بااین وسایل و امکانات رفاهی زمامداری کنم سخت اشتباه کرده ام! نه برادر! من بامحرومیت انس وعادت دارم. دوستدارم وقتی شب سربه بستر میگذارم نباشند محرومانی که من ازحال آنها غفلت کرده باشم... 🕊🌹🕊
♦️خاطرات کوتاه ازشهید باهنر 1.فهمیده بود پدر در خرج تحصیل محمدرضا مانده، کسی نمیدانست <محمدجواد> این پول هاراچطور پس انداز میکند وبرای مخارج برادر می‌فرستد. اما... خداکه میدانست. ذخیره کرایه تاکسی وبه جایش 2ساعت پیاده روی، غذاهم که! میشدگاهی نخورد... 2.چپ و راست، می رفتند و می آمدند که باهنر با بچه کمونیست ها میگردد، وقتی با آن جوان کمونیست میدیدنش که شوخی وخنده میکنه... حاج آقا درشأن شما نیست که با اینها باشید! دست گذاشته بود روی شانه های طرف وگفته بود: هنر این است که اینها را به راه بیاوریم که اگر نتوانستیم همه ی جوانهای مارا کمونیست میکنند...! 🕊🌹🕊
●آمده بود مهمانی سر سفره هم نشسته بود اما دست به غذا نمی زد زن دایی پرسید : محمدعلی! مگر گرسنه نیستی؟ ●همانطورکه سرش پایین بود جواب داد: میتوانم خواهشی از شما بکنم!؟ میشود چادرتان  را سرتان بکنید؟ آن روز یازده و دوازده سال بیشتر نداشت... 🕊🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•|﷽|• . کارتان را برای خدا نکنید بــرای خــدا کـار کــنید ... فرقش فقط در همین اندازه است که ممکن است حسین( ع) در کربلا باشد و من در حال کسب علم برای خدا... 💫 🕊🌹🕊
﷽ باید باشی تا طعمِ جمعه های تقویم عوض شود.. 🕊🌹🕊
🌸🍃🌸🍃 در نقل های تاریخی هست که امام علی (علیه السلام)، کسی را می خواست به عنوان فرماندار به شهری اعزام کند. به او فرمود فردا بعد از نماز نزد من بیا. آن شخص نقل می کند که فردا بعدازظهر، به همان جایی رفتم که امام فرموده بود. دیدم در مقابل امام، یک کاسه خالی و یک کوزه آب هست. مقداری که گذشت، به خدمتکارش اشاره کرد و فرمود که آن بسته را بیاور. دیدم بسته سر به مُهری را آوردند. این کیسه، مهر و موم شده بود تا کسی نتواند آن را باز کند. با خودم فکر کردم که حضرت من را امین دانسته و می خواهد گوهر گران بهایی را به من نشان بدهد یا امانتی را به من بسپارد. حضرت مهر را شکست و در کیسه را باز کرد. دیدم در این کیسه، شِویق (غذایی بود که از آرد سبوس دار گندم و جو تهیه می شد) وجود دارد. بعد حضرت یک مشت از آنها را آورد، داخل کیسه ریخت، مقداری هم آب از کوزه روی آن ریخت و به هم زد و به عنوان ناهار خورد. مقداری را هم به من داد و گفت بخور. من حیرت زده شدم. عرض کردم یا امیرالمؤمنین، شما این را می خورید؟! عراق با این همه نعمت در اختیار شماست؟! شما چرا این طور درِ کیسه را می بندید؟ حضرت فرمود سوگند به خدا، من که در این کیسه را مُهر کردم، به خاطر بخل نیست که حیفم بیاید از این سویق کسی بخورد. من به قدر حاجت شخصی خودم، از این غذا تهیه می کنم. می ترسم کسی این کیسه را باز کند و چیزی داخل کیسه بریزد و من خوش ندارم که در شکم خود، غدایی وارد کنم که طیب و پاکیزه نباشد. می خواهم غذایی پاکیزه بخورم، غذایی که از مال خودم است و مال کسی در آن نیست. مبادا چیزی را که حلال بودن آن را نمی دانی تناول کنی و تناول فقط خوردن نیست. او را در اختیار نگیر، مگر یقین کنی که حلال است. ⚫️⚫️⚫️
🌸🍃🌸🍃 شخصی را قرض بسیار آمده بود. تاجری کریم را در بازار به او نشان دادند که احسان می کند. آن شخص، تاجر سخاوتمند را در بازار یافت و دید که به معامله مشغول است و بر سر ریالی چانه می زند، آن صحنه را دید پشیمان شد و بازگشت. تو را که این همه گفت وگو ست بر دَرمی، چگونه از تو توقع کند کسی کَرمی؟ تاجر چشمش به او افتاد و فهمید که برای حاجت کاری آمده است پس به دنبال او رفت و گفت با من کاری داشتی؟ شخص گفت: برای هر چه آمده بودم بیفایده بود. تاجر فهمید که برای پول آمده است. تاجر به غلامش اشاره کرد و کیسه ای سکه زر به او داد. آن شخص تعجب کرد و گفت: آن چانه زدن با آن تاجر چه بود و این بذل و بخششت چه؟ تاجر گفت: آن معامله با یک تاجر بود ولی این معامله با خدا...! در کار خیر طرف حسابم با خداست او خیلی خوش حساب است. ⚫️⚫️⚫️
🌸🍃🌸🍃 فرعون در حال خوردن خوشـه‌ایی انگور بود، که ابلیس نزدیک او آمد و گفت: هیچ کس تواند این خوشه انگور تازه را مروارید سازد؟ فرعون گفت: نه! ابلیس به لطایف سحر آن خوشه انگور را خوشه مروارید ساخت. فرعون تعجب کرد و گفت: عجب استاد مردی هستی! ابلیس سیلی بر گردن او زد و گفت: مرا با این استادی به بندگی قبول نکردند، تو با این حماقت دعوی خدایی چگونه می کنی؟ ⚫️⚫️⚫️