فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼سـلام
☕️صبح چهارشنبه تـون زیبا
🌼همراه با آرامشی وصف نشدنی
☕️و لحظه لحظه زنـدگیتـون ...
🌼مملواز عشق ومحبت خدایی
☕️آرزو می کـنـم امـروزتون
🌼زیبـاتر از هـر روز باشـــه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به عالمی گفتند خوشبختی چیست؟
گفت:
حاصل یک کسری است که صورتش
تلاش و مخرجش توقع است.
هرچه صورت نسبت به مخرج
بیشتر بشه، جواب بزرگتر میشه.
حالا فرض کنید توقع به صفر نزدیک شود، خوشبختی می رود به سمت بینهایت.
شرط خوشبختی این است
که توقعات را پایین بیاوریم ...🌻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸عصبانیت خود را
🕊 باحرف های تنــد
🌸همراه نکنیـــــد
🕊فرصتهای زیــــادی
🌸برای تعویض حالتان
🕊خواهید داشـــــت
🌸اما هرگز فرصــــت
🕊تغییر گفته هایتان را
🌸نخواهید داشـــــت.
لحظه هاتون پراز آرامش 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💓رفیق روزهای قشنگم
🍁پاییز هم دارد
💓به آخرش میرسد
🍁سردت شد خبرم کن
💓تا برایت بسوزانم غم دنیا را
🍁بهانه های دنیا
💓تو را از یادم نخواهد برد
🍁در قلبم جاری هستی
💓لبت پر خنده
🍁قلبت آرام
🌸پیشاپیش یلدات مبارکـــــ🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼☀️🌼
☀️صبحتون مترنم به
عطر خوش زندگی🌼
دلتون بی غصه💛
و
نگاه خدا بدرقه لحظه هاتون🌼💛
🌷🌼🌷🌼🌷
🌺🧚♀️💚امیر المومنین علیه السلام در نامهای به فرزندشان امام حسن مجتبی علیه السلام فرمودند:
🔸 ...از گنجینههای رحمت او - خداوند - چیزهایی را درخواست کن که جز او کسی نمیتواند عطا کند، مانندِ
عمر بیشتر،
تندرستی بدن،
و گشایش در روزی.
🔑سپس، خداوند کلیدهای گنجینههای خود را
در دست تو قرار داده که به تو اجازه دعا کردن داده،
سپس هرگاه اراده کردی میتوانی با دعا،
درهای نعمت خدا را بگشایی،
تا باران رحمت الهی بر تو ببارد.🌨
📙 نهج البلاغه نامه ۳۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☕️برای صبحانتون
🍂یک دعای ناب
☕️از عمق جان
🍂تقدیم به کسانیکه
☕️جنسشون کیمیاست
🍂عهدشون وفـا
☕️مهرشون پر از صفا
🍂و حسابشون از همه جداست
☕️صبحتون زیبـا
آیا میدانستید‼️
📢 اگه مواد غذایی داغ خوردید و زبونتون سوخت برای رفع سوختگی سریع رو قسمت سوختگی شکر بپاشید.
📢 اگه میخواین عمر شلوار جین دو برابر بشه موقع شستن اونو برعکس کنید و بشورید.
📢 اگه میخواین حلوای شما هم مقوی تر بشه هم خوشمزه تر، از آرد نان سنگک استفاده کنید!
📢 اگه میخواین زعفرون دو برابر رنگ بده، زعفرون را با یک تکه یخ 30 ثانیه بذارید داخل ماکروفر! بیداد میکنه!
📢 اگه توی مسیر حرکت مورچه ها فلفل قرمز بریزید مورچه ها از خونه شما دور خواهند شد!
📢 اگه بعد مسواک زدن دهانتون رو با آب نمک بشورید بوی بد دهان رفع میشه!
📢 اگه ریموت ماشین، از راه دور آنتن نمیده، ریموت رو زیر گلوتون قرار بدید تا امواجش قوی تر بشه!
📢 اگه نیش پشه ها باعث آزار و اذیت شما میشه یک گلدان نعناع توی اتاق خوابتون بگذارید!
📢 اگه دوس داری طلاهاتون برق بیافته، اول نیم ساعت بذاریدش تو آرد سفید، بعد یک ربع بذاریدش تو آبلیمو و جوش شیرین، طلاها مثل روز اولش میشه.
📢 اگه میخواین ظروف مسی را سفید کنید نمک رو با سرکه و آرد ترکیب کنید و کمی هم آب لیمو داخل اون بریزید و ترکیب رو روی ظرف مسی بمالید! مثل روز اولش میشه.
📢 آب ماکارونی و پاستا منبع غنی مواد غذایی برای گل هاست! دور نریزید!
📢 اگه فلفل بیش از اندازه به غذاتون زدید و خیلی تند شد، چند دقیقه قبل از اینکه غذا را از روی شعله بردارید، آب یک لیمو ترش تازه را در آن بریزید و خوب هم بزنید! تندی از بین میره!
📢 اگه میخواین لیمو ده برابر آب بده، 30ثانیه بذارید داخل ماکروفر و بعد قاچش کنید و آب گیری کنید!
📢 اگه دستتون بوی سیر گرفت کافیه دستتون را به یک ظرف استیل بکشید. بهترین بوگیره!
─┅─═इई 🍁🍂🍁ईइ═─┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁چند روز تا پایانِ
🍂پاییز رنگی مونده...
🍁در این روزهای زیبا
🍂آرزو میکنم
🍁زندگی به کامتون باشـه
🍂و لحظه هاتون پر از امید
به دکان سر کوچهمان رفتم و کمی اُمید خریدم
سرزنده بود و بویش چنان خوش بود که هوش را از سر میپراند
در جستجوی کاری درخور شخصیتم بودم
هر جا رفتم و هر چه کردم
گفتند تا آشنا نیاوری و نگویی که چه کسی معرفیت کرده
محال است تو را بپذیریم
امیدواریم را نشانشان دادم
و گفتم: ببینید من با تمام داراییام اینجا ایستادهام
خندیدند و گفتند خودت و داراییت به ارزنی نمیارزید....!
آنجا بود که فهمیدم اُمید واهی را باید بگذارم دَرِ کوزه،
و جهان را آنگونه که هست ببینم :)
#فاطمه_اندربای
─┅─═इई 🍁🍂🍁ईइ═─┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 یاعلیُّ ياعلىُّ ياعلىّ
✍ امام باقر عليه السلام از پدرش از
جد بزرگوارش از رسول خدا
صلی الله علیه و اله روایت کرده که فرمودند:
💎 هر کس دوست دارد همچون تندباد از
پل صراط بگذارد و بدون حساب به بهشت
داخل شود باید ولایت ولیّ و وصىّ من و
مصاحب من و خليفه من در ميان اهل و
امتم 🌹على بن ابى طالب را بپذیرد.
❌ و هر کس دوست دارد که به دوزخ رود
پس ولایت غیر او را برگزیند .
💫 به عزت و جلال پروردگارم سوگند که
همانا او باب خداوند است
که راهی بسوی خداوند جز از ناحیه او
نیست ، و او همان صراط مستقیم است
و او همان کسی است که خداوند روز
قیامت از 👈 ولایت او سوال خواهد کرد.
📓 : بِشارَةُ المصطفى لِشيعةِ المُرتضى
ص ۱۰۵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦚برای دیگران از خداوند
در خواست خیر داشته باشید
🦚قانون کارما میگوید :
هر نیتی که میکنیم و یا هر عملی که
انجام میدهیم ، دست به دست چرخیده وهمانند آن به خودمان باز میگردد.
🦚نیتی که میکنیم باعث تابش
انرژی به جهان هستی میشود
که پس از مدتی ،
دیر یا زود آن را دریافت خواهیم کرد.
🦚در نتیجه از امروز می کوشیم که
حتی افکار و نیّات خود را کنترل کرده
و آنها را به سمت و سوی مثبت سوق دهیم.
🦚ما همیشه از افکار منفی چه در مورد خود و چه در مورد دیگران دوری می کنیم.
🦚و در آرامش زندگی میکنیم و میدانیم هر چه به دیگران خوبی کنید هزاران برابر به سمت ما برخواهد گشت
#خاطرات_شهید
●روز قبل از عملیات بازگشایی جاده سر دشت – بانه، انبار تنباکو توقف کرده بودیم قرار شد فردا ساعت دوازده عملیات داشته باشیم.
●وقتی صبح داخل حیاط شدم، با تعجب دیدم سیدرضا یخ های حوض را شکسته و در حال غسل کردن است. گفتم: «تو این سرما چیکار میکنی؟»لبخندی زد و گفت: «غسل شهادت.»
●وسوسه شدم. من هم غسل کردم. دندونهام از سرما به هم می خورد. عازم عملیات شدیم. او شهید شد و من سالم برگشتم.
✍ به روایت سیدمهدی هراتیان
#شهید_سیدرضا_ترابی🕊🌹🕊
مسیر افلاڪ
از خاڪ میگذرد
خاڪی شوید
تا آسـمانی شوید ...
#رزمنده_لشکر۳۱عاشورا
#عملیات_بیت_المقدس۲🕊🌹🕊
#خاطرات_شهید
✍️ بدون تکلف
● زندگی مشترک ما، رنگ سادگی و معنویت داشت. مراسم اولیه، بدون تکلف و با رعایت مسائل اسلامی برگزار شد و مدت کوتاهی پس از پایان مراسم عقد، حسن به اهواز رفت. من نیز، در پایان امتحانات به او پیوستم و زندگی خود را در ۲ اتاق کوچک اجارهای، آغاز کردیم. یکی از اتاقها، به وسایل شخصی اختصاص یافت و اتاق دیگر با یک فرش و چند صندلی ساده، تزیین شد.
● قسمتی از اتاق نیز به عنوان آشپزخانهای با یک چراغ خوراکپزی و مقداری ادویهجات، مورد استفاده قرار گرفت. آن زمان، روزگار را در مضیقه شدید مالی، سپری میکردیم و مشکلات زیادی داشتیم تا جایی که گاهی اوقات، برای تأمین هزینههای زندگی، مبلغی را قرض میکردیم.
📚 کتاب خاکیها
#شهید_حسن_آبشناسان🕊🌹🕊
بنویسید ڪه
سردار به مهمانی رفت
مثل عباس بدون یَد و قربانی رفت
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#صبحتون_شهدایی🕊🌹🕊
#خاطرات_شهید
●بچه اولمون قزوين به دنيا اومد. ماه های آخر بارداری رفته بودم قزوين، تا پدر، مادرم مواظبم باشن. در مورد اسم بچه قبلاً با هم حرفامونو زده بوديم. عباس دلش میخواست بچه اولش دختر باشه.
●ميگفت: "دختر دولت و رحمت واسه خونه آدم مياره..." قبل به دنیا اومدن بچه، بهم گفته بود: "دنبال يه اسم واسه بچه مون گرد که مذهبي باشه و تک از کتابی که همون وقتا ميخوندم پيدا کردم: سلما
●تو کتاب نوشته بود، سلما اسم قاتل يزيد بوده. دختری زيبا که يزيد (لعنة الله عليه) عاشقش ميشه. اونم زهر ميريزه تو جامش.
●بهش گفتم که چه اسمی روانتخاب کردم. دليلشم براش گفتم. خوشش اومد. گفت: "پس اسم دخترمون ميشه، سلما گفتم: اگه پسر بود...؟
●گفت: نه ، دختره. گفتم: حالا اگه پسر بوووود؟؟؟ گفت: حسين…اگه پسر بود اسمشو میذاریم حسین. بچه که دنيا اومد. دزفول بود.
●بابام تلفنی خبرش کرد. اولش نگفته بود که بچه دختره ، گمون میکرد ناراحت میشه. وقته بهش گفت، همونجا پای تلفن سجده شکر کرده بود. واسه ديدن من و بچه اومد قزوين.
●از خوشحالی اينکه بچه دار شده بود. از همون دم در بيمارستان به پرستارا و خدمتکارا پول داده بود. يه سبد بزرگ گلايل و يه گردنبند قيمتی هم واسم خریده بود. دخترم سلما دختر زيبايی بود. پوست لطيف و چشای خوشگلی داشت. عباس يه کاغذ درآورد و روش نوشت:
"لطفاً مرا نبوسيد..."خودشم اونقده ديوونش بود که دلش نميومد بوسش کنه.
✍به روایت همسربزرگوار شهید
#سرلشکر_خلبان_شهید_عباس_بابایی🕊🌹🕊
پایی که بسته شد !
تا بماند و بایستد و بجنگد ...
"علیحسن احمدی" رزمنده دلاور کرمانشاهی
در عملیات عاشورا ، زمانیکه متوجه میشود
نیروهای خودی در کمین و محاصرهی دشمن
قرار گـرفته اند ؛ پـای خود را با سیم تلفن به
پایهی دوشکا میبندد تا بایستد و بجنگد ، تا
یا کشته شود یا آتش دشمـن را خاموش کند.
از او عکسی در این لحظه ، زمانی که او تنها
۲۱ سال داشت و بـه تازگی ازدواج کرده بود،
در تاریخ دفاع مقدس ثبت شده است.
مهر ۱۳۶۳ ؛ ایلام
منطقه عمومی میمک
عکاس: محمد عبدالحسینی
#جنگ_به_روایت_تصویر
#رزمنده_علیحسن_احمدی
#تیپ_نبی_اکرمﷺ
#قاب_ماندگار🕊🌹🕊
.
گاهی قصه ها را باید از چشمها
خواند ، همان چشمهایی که
جز عشق چیزی ندیدند...
#شهید_مهدی_باکری🌷
فرمانده لشکر عاشورا
#شهید
#شهادت
#نخل_ناخدا
#شهید_و_شهدا
#شهدای_نخل_ناخدا
#عاشقان_شهید_و_شهدا🕊🌹🕊
تو هیچی نیستی!
چشمشان که به مهدی افتاد؛ از خوشحالی بال در آوردند دورهاش کردند و شروع کردن به شعار دادن: فرماندهی آزاده ، آمادهایم آماده ! » هرکسی هم که دستش به مهدی میرسید امان نمیداد، شروع میکرد به بوسیدن... مخمصهای بود برای خودش! خلاصه به هر سختیای که بود از چنگ بچههای بسیجی خلاص شد اما به جای اینکه از این همه ابراز محبت خوشحال باشد با چشمانی پر از اشک به خودش نهیب میزد: « مهدی! خیال نکنی کسی شدی که اینا اینقدر بهت اهمیت میدن، تو هیچی نیستی، تو خاک پای این بسیجیهایی...!»
#شهید_مهدی_زینالدین
#فرمانده_لشکر۱۷علیبنابیطالب🕊🌹🕊
بسم رب الشهداء و الصدیقین
وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ
هرگز مپندارید کسانى که در راه خدا کشته مىشوند مردهاند، بلکه آنها زندهاند و نزد پروردگارشان روزى مىگیرند.
دعای عهد.pdf
245.4K
🔖پی دی اف #دعای_عهد
📝همراه با ترجمه
#الهم_عجل_لولیک_الفرج