eitaa logo
سرداران ورزمندگان عاشورایی
217 دنبال‌کننده
22.1هزار عکس
13.7هزار ویدیو
101 فایل
(درحسرت روزهای جنگ)
مشاهده در ایتا
دانلود
سـ❄️ـلام روزتون پراز خیر و برکت💐 🗓 امروز شنبه ☀️  ۸ دی  ١۴٠۳  ه. ش 🌙  ۲۶ جمادی الثانی  ١۴۴۶  ه.ق  🌲 ۲۸ دسامبر   ٢٠٢۴    ميلادی
‍ مناجات صبح🌺 با نام تو آغاز می کنم پروردگارم شروع هر لحظه را که زیباترین علت هر آغاز تویی . . .❤ خدایا🙏 درشروع هفته گره ازمشکلات همه بازکن شادی را مهمان دلها وتمام خانه ها را غرق در خوشبختی کن🌸🍃 خدایا 🙏 شروع هفته پُر برکتی برای دوستانم مقدر بفرما 🙏 آمیـــن یا رَبَّ الْعالَمین 🙏 ای پروردگار جهانیان 🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸شروع هفته تون را پُر برکت کنید 🌸صبحتون رو معطر کنید 🌸نفستون رو خوشبو کنید 🌸به ذکر صلوات بر حضرت محمد (ص) و خاندان مطهرش 🌸🍃 🌸اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امروزقشنڪَ است ازلطف خداوند🌹 هواے دڸ ما صاف وقشنڪَ است ای خدا تودرایݧ صبح طلایي💛 نظرےبر دڸ ماڪڹ❤️ حیف است نبریم لذت ایام ڪہ امروزقشنڪَ است🌹 صبح شنبه تون پراز شادی و برکت🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زندگی کوتاه‌تر از اونیه که صبح با حرص خوردن از خواب بیدار بشی. پس آدمایی که باهات خوب برخورد می‌کنن رو دوست داشته باش و اونایی که برخورد خوبی نمی‌کنن رو فراموش کن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛄️همیشه که نباید همه چیز ، خوب باشد ! در دلِ مشکلات است که آدم ، ساخته می شود . گاهی همین سختی ها و مشکلات ☃️ پله ای می شوند به سمتِ بزرگترین موفقیت ها 🤍 در مواقعِ سختی ، نا امید نباش . برایِ آرزوهایت بجنگ ✊ و محکم تر از قبل ، ادامه بده ...🏃‍♂ چه بسیارند ؛ جاده های همواری ، که به مرداب ختم می شوند ،🪷 و چه بسیارتر ؛ جاده های ناهموار و صعب العبوری ؛ که به زیباترین مسیر ها می رسند .🚂 تسلیم نشو ... ❗️ شاید پله ی بعد ؛ ایستگاهِ خوشبختی ات باشد 🥰 ✍نرگس صرافیان طوفان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❄️اول هفته رو با یه لبخند ☃و نگاه شاد شروع کن ❄️حتی اگراز ته ته قلبت ☃️خوشحال نیستی ❄️مثبت فکر کن ☃و احساس کن این هفته ❄️بهترین هفته خواهد شد ☃بعد خواهی دید همان میشود ❄️که دوست داشتی ☃از قدیم گفتن ❄️اول هفته رو هرجور ☃شروع کنی تا آخر هفته ❄️همانجور پیش میـرود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❄️اطرافم پر دوست 💞دوستانم ،گهری بی همتا ❄️تا كه باشید شما 💞زندگی بستر امنیت و اظهار خوشیست ❄️پس كنارم باشید، 💞چون كه یك دست ندارد آوا ❄️مهـرتان افـزون باد 💞تا ابد پاینـده ❄️سـرخـوش و سـر زنـده.!!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚗پيش به سوی شروع ❄️يك هفته بی نظير 🚗روزتون سرشار از اميد ❄️انرژی مثبت و اتفاقهای 🚗خوب و شگفت انگیز ❄️لبخند مهمان همیشگی لبهاتون 🚗آرامش قرین لحظه هاتون🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❄️ ســلام ☕️صبح زیباتون بخیر ❄️سـرتون سلامت ☕️زندگیتون پُر مهر 🕊 دلتـون شـاد ❄️امیــدوارم ☕️از زمیـن و زمان 🕊شانس واقبال وبرکت ❄️به زندگیتـون ببـاره اول هفته تون پراز موفقیت❄️
یاعلیُّ ياعلىُّ ياعلىّ🌷 ✍ دلى كه نشانى از خِرد در آن نباشد چون خانه خراب است 📚پس تعلیم دهید و تعلیم دهید و فقه آموزید و بر جهل نمیرید که خدا از جهل نمی گذرد . ✍ قلبُ ليسَ فيه شىء من الحكمةِ كَبَيتٍ خربٍ فَتَعلموا و عَلِّموا و تَفَقَّهوا و لا تَمُوتوا جُهالاً فإنَّ لا يَعذِرُ على الجَهلِ . 🌹پیامبر خدا صلی الله علیه و اله 📓: نهج الفصاحة : حديث: ۲۰۹۵ ص ۴۴۶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"روزتون بخیر به خدایی که همواره همراه‌مونه، به خدایی که هر روز خورشید رو روشن می‌کنه تا قلب‌هامون از امید پر بشه. امروزتون پر از نور و برکت خدا باشه."🌼💐
●«هراچ» بچه آخر خانواده بود. دو خواهر و یك برادر داشت. وی علاقه بسیار زیادی به خواهرانش داشت. دوست داشت با همه معاشرت نماید. به همه كمك می‌كرد. او می‌گفت: مادر، اصلاً نگران من نباش و راجع به من فكر نكن. وی همیشه سرود «شهیدان زنده اند» را زمزمه می‌كرد. ●روز نامزدی برادرش بود و تمام مدت، من منتظر بازگشت «هراچ» بودم، خواستم بروم برایش پیراهن بگیرم. منصرف شدم، فكر كردم خوب، پیراهن برادرش را خواهد پوشید. «هراچ» دوست نداشت زیاد لباس بخرد. تمام مدت منتظر و چشم به راه او بودم. «هراچ» نیامد. ●دل شوره و حالت عجیبی داشتم. فكر می‌كردم كه از خستگی زیاد است. هنگام جشن، زمانی كه به عروس هدیه می‌دادم، لرزش تمام وجودم را فرا گرفت. حتی نمی‌توانستم گردنبند عروس را به گردنش بیاویزم. در همان حالی كه من داشتم به عروسم هدیه می‌دادم، «هراچ» عزیز من به شهادت رسیده بود. ●آن روز به ما خبر نداده و گذاشتند پس از مراسم نامزدی و روز بعد اطلاع دادند كه «هراچ» به شهادت رسیده است. ما دیگر حال خود را نمی‌دانستیم. جمعیت فراوانی در خانه ما جمع شده بود. مردم در این ایام ما را تنها نگذارده و خود را در غم ما شریك می‌دانستند... ✍ به روایت مادربزرگوارشهید 📎تکاور دلاور ارتش 🌷
💢غیرتمندیِ یک رزمنده‌ی مسیحی روبرت دورانِ خدمت سربازی منتقل شد به جبهه‌ی غرب، و روزهای آخرِ سـربازی‌اش رو توی منطقه‌ی عملیاتی میمک گذراند. فرمانده بهش گفت: چند روز بیشتر به پایانِ خدمتت باقی نمونده، لازم نیست اینجا بمونی و می‌تونی به پشتِ خـط برگردی. اما روبرت قبول نکرد و گفت: تا آخرین روزی که اینجا هستم این اسلحه مال من است و نمی‌گذارم تپه به دستِ دشمن بیفتد ، من تا آخرین قطره‌ی خونم با بعثی‌های عراقی می‌جنگم ... همین‌کار رو هم‌کرد و بالاخره شهید شد... خاطره‌ای از زندگی مسیحی 🌷 📚منبع: کتاب گل مریم ، نوشته دکتر بوداغیانس
🔹رهبر معظم انقلاب: شهید سلیمانی مظهر شجاعت و مقاومت بود ‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬روایتی از جمله تامل برانگیز شهید رئیسی! 🎙️حجت الاسلام روایت میکند... ‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌
چرا می‌گفت از نوه‌هایم می‌ترسم؟! ✅ به راستی دل‌کندن از عزیزان برای رفتن به جهاد، چقدر سخت و طاقت فرساست! 🔻 ۹ روز دیگر تا سالروز شهادت 📚 منبع: کتاب «از ظهر عاشورا تا شام بغداد» اثر ، صفحه ۵۷ و ۵۸.
نسیم یادت پیراهن دلتنگی را بر تن ساعتهای انتظار می دوزد ، و آرزوها با هر پلک زدن دنیای با تو بودن را بر قامت واژه ها هجی می کنند .. کاش! آغوشت رویایی دور از دست نبود... ‌‌‌
اسلام در خطر است‼️ ▫️بچه‌های گردان دور یک نفر جمع شده بودند و بر تعداد آنها هم اضافه می‌شد. مشکوک شدم من هم به طرفشان رفتم تا علت را جویا شوم. دیدم رزمنده‌ای دارد می‌گوید: «اگر به من پایانی ندهید بی اجازه به اهواز می‌روم.» پرسیدم :‌ «چی شده؟ قضیه چیه؟» همان رزمنده گفت: «به من گفتند برو جبهه، اسلام در خطر است. آمدم اینجا می‌بینم جانم در خطر است!!.»😂
🌷⃟🕊 🔻 شدن دل می خواهد دلی که‌ آنقــدر قوی باشدوبتواندبریده شود از همه تعلقات... دلی که آرام،له شود زیر پایت به وقت بریدن و رفتن... و شهدا "دلدار بی دل" بودند...! اللّهُمَّ الرزُقنا توُفیق الشَّهادة في سَبيلک
ما فرزندان مدرسه ای هستیم که در آنجا یاد گرفتیم آزاد زندگی کنیم ما امنیت را از دشمن التماس نمی کنیم ؛ ما حق خود را با خونهایمان که برای سربلندی نذر شده و بر آزادگی ایستاده است. باز پس می گیریم . . 🌱| جهاد‌مغنیه‌
به همین زیبایی✨
꙳🌷✨꙳ روایتی از چشمان زیبا در هنگام شهادت شب عملیات چشمانش خیلی زیبا شده بود. در ساختمانی منتظر شروع عملیات بودیم، گفتند: «نماز بخوانید تا حرکت کنیم.» وقتی وضو گرفت پرسیدم: «چشمات خیلی قشنگ شده مهدی ، چه کار کردی؟» لبخند زد و گفت: «سرمه کشیدم.» در آن عملیات محوری که مهدی در آن حضور داشت موفق شده بود، ولی چون عملیات از قبل لو رفته بود، داعش ما را محاصره کرده بود. در یک ساختمان زمین‌گیر شده بودیم که تصمیم گرفتیم حجم آتش زیادی تهیه کنیم تا بچه‌ها بتوانند برگردند. مهدی عرض ساختمان را دوبار رفت و برگشت تا محل اختفای تک تیرانداز داعشی را که از روبرو بچه ها را می زد را پیدا کرد. آر پی جی را آماده کرد؛ بلند شد و نشانه رفت. در چشمان زیبایِ سرمه کشیده‌اش نفرت و کینۀ دشمنان اهل بیت علیهم‌السلام را می‌دیدم. دستش را روی ماشه برد تا بزند، اما غافل از اینکه آن تکفیری ملعون، مهدی را زودتر دیده و نشانه رفته است. قبل از اینکه مهدی شلیک کند، یک گلوله بالای پیشانی‌اش خورد و پیکر تنومندش چون سروی که تبر خورده باشد افتاد. همان لحظه به شهادت رسید و دعای ایتام سوری که همیشه مورد عنایت مهدی بودند در حقش به اجابت رسید. خواستیم او را به عقب بیاوریم که دوباره شلیک کرد و یک تیر هم به پایش خورد. به دلیل شرایط منطقه دستور عقب‌نشینی صادر شد و توان برگرداندن او را نداشتیم. خود را به سختی به عقب رساندیم و مهدی و تعدادی دیگر از شهدا همان‌جا ماندند و به گمنامان پیوستند و دشمن تکفیری پیکرهای آن را مبادله نکرد و تحویل نداد. ┈──• ⸼࣪ ⊹🪴⊹ ⸼࣪ •──┈
💌فرازی از وصیت نامه حاج قاسم: 📍عزت دست خداست و بدانید اگر گمنام ترین هم باشید ولی نیت شما، یاری مردم باشد می‌بینید خداوند چقدر با عزت و عظمت شما را در آغوش میگیرد..💔
تا اندکی دلش میگرفت میرفت سراغ تلفن. می گفت صدای پدر و مادر یا همسرم را نشنوم آرام نمی شوم. برای پسرش دلتنگی می کرد و هر بار تماس می گرفت می پرسید سیدمحمد توانست دوچرخه اش را رکاب بزند؟! ‌ اما با تمام دلبستگی هایش خداحافظی کرد... داوطلب شد و رفت.. به دوستش گفت می دانم این بار دیگر شهید می شوم. در خواب دیدم که از آسمان به پیکر خون آلود خودم نگاه می کنم. همسر و فرزندم را به خدا می سپارم... ‌ 🌹 🌷
ما دنبال جای گرم و نرم بودیم، سعید در سرمای کردستان نماز شب می‌خواند سعید اما نه تنها برای پدر و مادر و خانواده‌اش که برای رفقا و بچه‌های جنگ هم یک آدم عجیب و تکرارناشدنی بوده است . یکی از همرزمانش در خاطراتش با او گفته است: «یک بار که با هم کردستان بودیم، هوا بی‌نهایت سرد بود. من قرار بود به همه سنگرها سر بزنم تا کسی خوابش نبرد. خدا خدا می‌کردم که زمان زود بگذرد و من از سرمای هوا به جایی گرم پناه ببرم. توی همین سرزدن به سنگرها بود که متوجه شدم یک نفر دولا شده است. اول ترسیدم، گفتم شاید دشمن است اما وقتی جلوتر رفتم متوجه شدم سعید پشت یکی از همین سنگرها و در آن هوای سرد مشغول نماز خواندن است. با خودم گفتم من دنبال یک جای گرم و نرم هستم، آن وقت این پسر ایستاده و دارد اینجا نماز شب می‌خواند.»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید علی قوچانی از برزخ خبر میدهد چه قدر به موقع بود.. حتما ببینید.بفرستید برای دوستانتون تا اونا هم حال دلشون تازه بشه... ‌