#خاطرات_شهید
💠 وی همانند تمام پسربچههای بازیگوش با شرکت در بازیهای گروهی و فوتبال همراه بود؛ اما پس از زمان کوتاهی، حضور در مسجد و فعالیتهای قرآنی جایگزین آنها شد. مسعود با شنیدن صدای اذان ظهر به سوی مسجد میشتافت و شب به خانه بازمیگشت.
💠حضور بسیاری در فعالیتهای مسجد داشت اما هیچگاه در انجام وظایف خود نسبت به والدین کوتاهی نمیکرد. بسیاری از کارهای منزل و خرید مایحتاج خانواده از زمانیکه مسعود به خانه میرسید تا روزیکه مجدد به جبهه بازمیگشت، بر عهده خودش بود. محبت و مهربانی بیش از حد وی سبب میشد، مادر علاقه ویژهای به او پیدا کند.
💠مداحی «عمو حسین» مسعود در عملیات کربلای پنج برای همیشه ماندگار شده است. او به حضرت زهرا (س) ارادت ویژهای داشت و در یکی از عملیاتها نیز از ناحیه پهلو به شدت مجروح شد.
💠 روزی برای دیدار با سایر دوستانم از رزمندگان دسته کربلا فاصله گرفتم و پس از چند ساعت، به پادگان دوکوهه برگشتم. فضای سنگین حاکم تعجبم را برانگیخت.
💠علت بیقراری رزمندگان را که پرسیدم، گفتند: «ضربهای هنگام انجام حرکات رزمی، مسعود را به حالت اغما میبرد. وی پس از گذشت دقایقی، به حالت عادی بازمیگردد و شروع به گریه میکند و از دیدار دوستان صمیمی خود که در عملیات بیت المقدس ۲ به شهادت رسیده بودند، اطلاع میدهد. مسعود میگوید: «آنها نوید شهادتم را دادند.» سپس روضه حضرت زهرا (س) میخواند.»
📎مسئول دسته کربلای گردان عمار لشکر ۲۷محمدرسولالله(ص)
#شهید_مسعود_ملا
●ولادت : ۱۳۴۴/۱/۲۲ تهران
●شهادت : ۱۳۶۷/۴/۲۵ تنگهٔ ابوقریب🕊🌹🕊
پروردگارا 🖤
از تو روحی وسیع
میخواهیم🖤
آنقدر که فراموش نکنیم
این تو هستی🖤
که دلیل تمام لبخندها
شادیها خوشی ها و🖤
اتفاقات زیبای زندگی ما
هستی🖤
افطارتــون خدایی 🖤
و دستان تون پر از استجابت دعا
◀️در جوشن كبير يک عبارتی هست كه مىگوييم: "يا كٓريمٓ الصَّفْح" 🖤
💠معناش خيلى جالبه! یک وقتی یک کسی تو رو 🖤میبخشه، اما یادش نمیره که فلان خطا رو کردی و همیشه 🖤 یهجوری نگات میکنه که تو میفهمی هنوز یادش نرفته؛ یهجورایی انگار که سابقهی بدت رو مدام به یادت میاره
💠ولی یک وقتی، یک کسی تو رو میبخشه و یکطوری فراموش میکنه انگار نه انگار که تو خطایی رو مرتکب شدی اصلا هم به روت نمیاره... 🖤
به این نوع بخشش میگن صَفح.🖤
و خدای ما اینگونه است... 🖤
از صمیم قلب میگویم:
"يا كٓريمٓ الصَّفْح" 🖤
بیاییم در این شب قدر همدیگر و ببخشیم و از هم بگذریم. 🖤
آدم های قوی از سیاره ی دیگری نیامده اند
آن ها هم مشکلاتِ خودشان را دارند ،
هم محدودیت های معمولی و حتی غیر معمولی ...
تفاوت اینجاست ؛
آن ها پذیرفته اند از پسِ هر مشکلی
بر می آیند ،
آن ها خودشان را باور کرده اند ،
از مشکلات و محدودیت ها ، پله
ساخته اند ، نه کوه !!!
آدم های قوی در کمالِ خودباوری ؛
انتخاب کرده اند قوی باشند ...
قوی بودن ؛
در "مغز" اتفاق می افتد ، قوی بودن ؛
همت می خواهد !