eitaa logo
سرداران ورزمندگان عاشورایی
218 دنبال‌کننده
22.9هزار عکس
14.6هزار ویدیو
102 فایل
(درحسرت روزهای جنگ)
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷پاداش چه عملی ۷۰۰برابراست؟ مال دادن درراه خدا 🌷مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَاللَّهُ يُضَاعِفُ لِمَنْ يَشَآءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ (٢٦١)بقره
●شب عاشورا، سید احمد همه بچه ها رو جمع کرد. شروع کرد براشون به حرف زدن. گفت:« حر، شب عاشورا توبه کرد. امام هم بخشیدش و به جمع خودشون راهش دادند. بیایید ما هم امشب حر امام حسین عليه السلام بشیم.» ●نصف شب که شد. گفت: پوتین هاتون رو در بیارین بندهای پوتین ها رو به هم گره زد. بعد توی پوتین ها خاک ریخت و انداختشون روی دوشمون.گفت: «حالا بریم» چند ساعت توی بیابون های کوزران پیاده رفتیم و عزاداری کردیم اون شب احمد چیزهایی رو زمزمه می کرد که تا اون موقع نشنیده بودم. ✍راوی: همرزم_شهید 🕊🌹🕊
7.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماها مسئول گزینش کربلا بودیم دو سوم یاران امام حسین رو رد میکردیم! 💯
خداحافظی سخت است سخت مثل صبوری زینب (س‌) در فراق دو طفلانش .... 🕊🌹🕊
عراق که به ایران حمله کرد... با اشاره‌ امام (ره) جوانان بسیاری با بدرقه‌ پدرها و مادرهای خود عازم جبهه‌های نبرد شدند! وقتی از مادری می‌پرسیدی که چرا جوان رعنایت را به مصاف تیر و تانک می‌فرستی؟ می‌گفت: خودم و فرزندانم فدایِ علی‌اکبر حسین (ع) » 🕊🌹🕊
نمی ‌رسد بہ خداحافظی زبان از بغــض خوشـا بہ حال تـو ڪہ مسافـر بهشتـی .. 🕊🌹🕊
یادت بخیر گریه کن روضه ی حسین (ع) 😭🕊🌹🕊
❤️ ●موقع پرو لباس مجلسی بهم گفت:«هنوزنامحرمیم.تابپسندی برمیگردم‌» رفت با سینی آب هویج بستی برگشت.برای همه خریده بود جز خودش!گفت میل ندارم. ●وقتی خیلی اصرار کردیم مادرش لوداد که روزه گرفته است.ازش پرسیدم حالا چرا امروز؟!گفت میخواستم گره ای تو کارمون نیفته و راحت بهت برسم. ✍راوی: همسرشهیدمحسن حججی 📎پ ن: فرازی از وصیت نامہ نمیدانم چہ شد ڪہ سرنوشت مرا بہ این راه پُرعشق رساند بدون شڪ ، شیر حلال مادرم ... لقمہ حلال پدرم ... و انتخاب همسرم ... در آن اثر داشتہ 🌷 ●ولادت : ۱۳۷۰/۴/۲۱ نجف آباد ، اصفهان ●شهادت : ۱۳۹۶/۵/۲۱، سوریه 🕊🌹🕊
دوماه قبل از اعزامش گفت : من برای سوریه ثبت‌نام کرده‌ام که اگر نیازی به من بود بروم. گفتم : خطری ندارد؟! مهدی گفت : نه من برای آموزش تخریب می‌روم آنقدر به خودش و توانایی‌هایش اعتماد داشتم که رفتنش برایم قابل قبول بود. با اینکه ایشان به خاطر جانبازی چشمش معاف از رزم بود اما آنقدر کارش را دوست داشت که با جان و دل تلاش می‌کرد. بعضی وقت‌ها می‌گفتم : مهدی قدر جانت را بدان به خودت استراحت بده اما ایشان می‌گفت وقت برای استراحت زیاد است. بار آخر شب شهادت امام علی (ع) تماس گرفت من در مراسم شب قدر بودم. گفت : برایم دعا کن براتم را بگیرم. گفتم : مهدی الان زود است به فکر شهادت باشی، بچه‌ها به شما احتیاج دارند. گفت : خدای بچه‌ها خیلی بزرگ است، شما را به خدا می‌سپارم. ✍به روایت همسربزرگوارشهید 🌷 ●ولادت : ۱۳۶۱/۱/۱ سیدمیران ، گرگان ●شهادت : ۱۳۹۴/۴/۲۱ تدمر ، سوریه🕊🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از ناله‌ی یتیم حسن زیر سُمّ اسب راز وفا و عزت و غیرت به ما رسید ... 🎥 نوحه‌خوانی حاج‌صادق آهنگران در میان رزمندگان دفاع مقدس [ لحظه‌ای فرما درنگ ای امیر قافله تا به تو ملحق شویم....] 🕊🌹🕊
خورشید در دستهایشان بود و ڪوه پشت سرشان کوه‌ها لرزیدند ، اما آنها نه ... 🕊🌹🕊
🍃رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي ✨وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي 🍃وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسَانِي ✨يَفْقَهُوا قَوْلِي «پروردگارا؛ سینه‌ام را گشاده کن؛ و کارم را برایم آسان گردان؛ و گره از زبانم بگشای تا سخنان مرا بفهمند» طه /۲۸-۲۵