🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
📖 #برگی_از_زندگی_شهدا (۷۰)
😊اولین بار وقتی مردم با چهره جهاد مغنیه آشنا شدند، که او در مراسم ختم والده #سردار_دلها سلیمانی شرکت کرده بود.
🍒فرزند خوش سیمای حاج رضوان درست پشت سر سردار ایستاده بود و به میهمان خوش آمد می گفت. گاهی شانه های سردار را می بوسید و سردار گاه بر می گشت و با او نجوا می کرد.
💝رابطه صمیمانه #حاج_قاسم و این جوان او را در کانون توجهات قرار داد. سردار گاه او را به بعضی از میهمانان معرفی می کرد و آنها با لبخند او را در #آغوش می کشیدند.
🍃🌷🍃
🌹شهید جهاد عماد مغنیه، مسئول نیروهای ضربتی حزب الله لبنان و فرزند عماد مغنیه از فرماندههان ارشد حزب الله بود که در سال ۲۸ دیماه سال ۹۳ در بازدید میدانی از شهرک الامل در قنیطریه #سوریه مورد حمله تروریستی اسرائیل قرار گرفت و #شهید شد.
#مدافعان_حرم
#زمینه_سازان_ظهور
#شهید_جهاد_عماد_مغنیه
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
سالروز شهادت جهاد : ۹۳.۱۰.۲۸
Iqna.ir
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🌷🍃
🍃🌺🍃🌺
🌺🍃🌺
🍃🌺
🌺
🦋🕊پرکارها #شهید می شوند...
اسفند سال ۱۳۸۸ بود. مثل هر سال در تالار وزارت کشور برای سالگرد شهیدان آقا مهدی و آقا حمید باکری مراسمی برگزار شده بود. تهران بودم آن روزها. محمودرضا زنگ زد و گفت: «میآیی مراسم؟» گفتم: «میآیم. چطور؟» گفت: «حتما بیا. سخنران مراسم حاج قاسم است».
☘مقابل تالار با هم قرار گذاشته بودیم. محمودرضا زودتر از من رسیده بود. من با چند نفر از دوستان رفته بودم. پیدایش کردم و با هم رفتیم و نشستیم طبقه بالا. همه صندلیها پر بود و جا برای نشستن نبود.
😓به زحمت روی لبه یکی از سکوها جایی پیدا کردیم و همان جا نشستیم روی سکو. در طول مراسم با محمودرضا مشغول صحبت بودیم. ولی حاج قاسم که آمد محمودرضا دیگر حرف نمیزد. من گوشی موبایلم را درآوردم و همان جا شروع کردم به ضبط کردن سخنرانی حاج قاسم.
☺️محمودرضا تا آخر، همین طور توی سکوت بود و گوش میداد. وقتی حاج قاسم داشت حرفهایش را جمعبندی میکرد، محمودرضا یک مرتبه برگشت گفت:
❤️«حاج قاسم فرصت سر خاراندن هم ندارد. این کت و شلواری را که تنش هست میبینی؟ باور کن این را به زور قبول کرده که برای مراسم بپوشد و الا همین قدر هم وقت برای تلف کردن ندارد!»
موقع پایین آمدن از پلهها به محمودرضا گفتم: «نمیشود حاج قاسم را از نزدیک ببینیم؟» گفت: «من خجالت میکشم توی صورت حاج قاسم نگاه کنم؛ بس که چهرهاش خسته است.»
🍃پایین که آمدیم، موقع خداحافظی با دیالوگ مشهور سلحشور در فیلم آژانس شیشهای به او گفتم: «این شما، اینم مربیتون!» دلخور شدم که قبول نکرد برویم حاج قاسم را از نزدیک ببینیم.
🍃🌷محمودرضا خودش هم همین طور بود؛ همیشه خسته. پرکار بود و به پرکاری اعتقاد داشت. میگفت: «من یک بار در حضور حاج قاسم برای عدهای حرف میزدم. گفتم من این طور فهمیدهام که خداوند شهادت را به کسانی میدهد که پر کار هستند و شهدای ما در جنگ این طور بودهاند. حاج قاسم حرفم را تایید کرد و گفت: بله همین بود».
📖برگی از کتاب تو شهید نمی شوی، به روایت احمدرضا بیضایی
#مدافعان_حرم
#زمینه_سازان_ظهور
#شهید_محمودرضا_بیضایی
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
و
شهیدان #دفاع_مقدس #زمینه_سازان_ظهور
#شهید_مهدی_باکری و #شهید_حمید_باکری
سالروز شهادت محمودرضا : ۹۲.۱۰.۲۹
✍Mizanonline.com
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
هدایت شده از به یاد شهید محسن حججی
🍃🌺🍃🌺
🌺🍃🌺
🍃🌺
🌺
😅دعایی که گریه سردار را به خنده مبدل کرد...
بهمن ماه سال ۹۷ به مناسبت سالگرد #شهادت پسرم از طرف لشکر فاطمیون ما را برای زیارت حرم حضرت زینب(س) به سوریه بردند. در هتلی که مستقر بودیم حدود ۲۵۰ خانواده دیگر فاطمیون هم حضور داشتند.
🚪یک روز داخل اتاق مان نشسته بودیم که در زدند. من و خانمم نشسته بودیم و عروسم بیرون بود. با صدای در، نوه ام که فرزند #شهید بود دوید و در را باز کرد. در کمال تعجب دیدیم مردیست که تاکنون پیش از آن بارها او را یا در تلویزیون دیده بودیم یا عکسش را مشاهده کرده بودیم. حالا او در چند قدمی ما آن هم در محل استراحتمان بود. بسیار شوکه شدیم.
🍃❤️ #حاج_قاسم_سلیمانی با دو نفر دیگر وارد شد. با نوه ام که یک بچه حدود ۵ ساله بود طوری دست داد و احترام کرد که گویی با یک مرد بالغ هم کلام شده. سریع جلو رفتم و با همان حس هیجانی که در درونم ایجاد شده بود او را دیدم.
😍سردار یا الله گفت و همان جلوی در ایستاد. گفتم بیایید داخل. حاج قاسم گفت: اختیار با شماست اگر اجازه دهید. خندیدم گفتم تا اینجا به اختیار خودتان آمدید از اینجا به بعد به اختیار من بیایید. تعارفش کردم به سمت تنها صندلی اتاق که بنشیند.
🌹حاج قاسم روی صندلی نشست و من هم مقابل او به دیوار تکیه دادم و ایستادم. از من پرسید اسم شما چیست؟ گفتم سید باقر حسینی هستم. در همین حین بدون حرف دیگری از روی صندلی آمد پایین و مقابل من روی #زمین نشست.
حال و احوالمان را پرسید و از اوضاع خانواده پسرم جویا شد. گفت نام پسرت چه بود؟ گفتم سید محمد صادق. نام پدرم را هم پرسید. گفتم حاج آقا نام پدرم هم ابوطالب است.
👌بعد بلند شد که برود، پیشانی مرا بوسید. ناگهان دیدم اشک چشمان سردار را پر کرده. با خودم گفتم :
😢خدایا! من حرف بی تربیتی زدم یا چیزی گفتم که او ناراحت شد؟
در فکر خودم دنبال علت می گشتم که سردار گفت: شما پدر شهید هستی دعا کن من هم ردیف پسران شما باشم. بلافاصله پس از جمله سردار گفتم: #الهی_آمین.
سردار خندید و گفت: هنوز دعایی نکردی که الهی آمینش را گفتی. گفتم خودم تا تهش را خواندم. می دانستم وقتی می گوید می خواهم هم ردیف پسرتان باشم یعنی شهادت می خواهد...
#مدافعان_حرم
#زمینه_سازان_ظهور
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#شهید_سید_محمد_صادق_حسینی
✍وب سایت تفحص شهدا
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
🌺🥀🌺سردار عزیز
همیشه مثل کوه پشت مسلمانان بوده ای بعد از رفتنت همه چیز رنگی دگر به خود گرفت ..
راستش را به خواهی حسابی تنها شده ایم پدر مهربان 💐در این روزها به دعایت بسیار نیازمندیم دعایی که همه چیز و همه کس را شفاف و روشن کند ..
صبحتون بخیر و شهدایی☀️🌦
#دلتنگ_سردار
#مدافعان_حرم
#مدافعان_حریم
http://eitaa.com/bachehshei
🌸🌺
حَرَم #حَضرت_زینب
عَجَب حال و هوایی دارد•••
#سوریه
#فِیض_شَهادت
چه صفایی دارد♥️
بنویسید✍ به روی
#کفن این شهدا🌷
چقدر عمه ی
سادات #فدایی دارد😍
#سردار_دلها❤️
#مدافعان_حرم
#یادشان_باصلوات
https://eitaa.com/sardaredeLhaman