هدایت شده از 💓نبض عشق💓
♡••
غمِ؏شـقتُومراڪشـت؛ولۍحرفۍنیسٺ
عمـردر؏شقِتُـوخوباسٺبہپایانبرسـد..
#امام_زمان❤️
#عاشقانه💞
💓نبض عشق
💝
❤️
🧡
💛
💚
💙
💜
💖
═♥️ حرف دل ♥️═
═══♥️ℒℴνℯ♥️═══
@Nabzeshgh
هدایت شده از ❤️اباالفضلیامافتخارمه❤️
4_5916000494538458667.mp3
1.78M
♡••
#استادفرهمند
دعاےعھد..🕊
🌹 @Abalfazleeaam
🌱بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌱
#سلام_بر_ابراهیم ۱۴
شکستن نفس
جمعی از دوستان شهید
🔹 باران شدیدی در تهران باریده بود خیابان ۱۷ شهریور را آب گرفته بود. چند پیرمرد می خواستند به سمت دیگر خیابان بروند مانده بودند چه کنند.
🔹 همان موقع ابراهیم از راه رسید پاچه شلوار را بالا زد با کول کردن پیرمردها، آنها را به طرف دیگر خیابان برد.
ابراهیم از این کارها زیاد انجام می داد. هدفی هم جز شکستن نفس خودش نداشت. مخصوصاً زمانی که خیلی بین بچه ها مطرح بود!
* * *
🔸 همراه ابراهیم راه می رفتیم. عصر یک روز تابستان بود. رسیدیم جلوی یک کوچه. بچه ها مشغول فوتبال بودند.
به محض عبور ما، پسر بچه ای محکم توپ را شوت کرد. توپ مستقیم به صورت ابراهیم خورد. به طوری که ابراهیم لحظه روی زمین نشست صورت ابراهیم سرخ سرخ شده بود.
🔸 خیلی عصبانی شدم به سمت بچه ها نگاه کردم همه در حال فرار بودند تا از ما کتک نخورند. ابراهیم همینطور که نشسته بود دست کرد توی ساک خودش پلاستیک گردو را برداشت.
داد زد بچه ها کجا رفتید؟ بیایید گردوها رو بردارید بعد هم پلاستیک را گذاشت کنار دروازه فوتبال و حرکت کردیم.
🔸 توی راه با تعجب :گفتم داش ابرام این چه کاری بود!؟ گفت: بنده های خدا ترسیده بودند. از قصد که نزدند. بعد به بحث قبلی برگشت و موضوع را عوض کرد! اما من میدانستم انسان های بزرگ در زندگیشان اینگونه عمل میکنند.
* * *
🔹 در باشگاه کشتی بودیم آماده میشدیم برای تمرین. ابراهیم هم وارد شد. چند دقیقه بعد یکی دیگر از دوستان آمد. تا وارد شد بی مقدمه :گفت، ابرام جون تیپ و هیکلت خیلی جالب شده تو راه که می اومدی دو تا دختر پشت سرت بودند مرتب داشتند از تو حرف میزدند!
🔹 بعد ادامه داد: شلوار و پیراهن شیک که پوشیدی، ساک ورزشی هم که دست گرفتی کاملاً مشخصه ورزشکاری!
🔹 به ابراهیم نگاه کردم رفته بود تو فکر ناراحت شد! انگار توقع چنین حرفی را نداشت.
🔹 جلسه بعد رفتم برای ورزش تا ابراهیم را دیدم خنده ام گرفت! پیراهن بلند پوشیده بود و شلوار گشاد! به جای ساک ورزشی لباسها را داخل کیسه پلاستیکی ریخته بود! از آن روز به بعد اینگونه به باشگاه می آمد!
🔹 بچه ها می گفتند: بابا تو دیگه چه جور آدمی هستی؟! ما باشگاه می یایم تا هیکل ورزشکاری پیدا کنیم. بعد هم لباس تنگ بپوشیم. اما تو با این هیکل قشنگ و رو فرم آخه این چه لباس هائیه که می پوشی؟! ابراهیم به حرفهای آنها اهمیت نمی داد. به دوستانش هم توصیه میکرد که اگر ورزش برای خدا باشد، می شــــه عبادت. اما اگه به هر نیت دیگه ای باشه ضرر می کنین.
* * *
🔸 توی زمین چمن بودم. مشغول فوتبال یکدفعه دیدم ابراهیم در کنار سکو ایستاده. سریع رفتم به سراغش سلام کردم و با خوشحالی گفتم: چه عجب، این طرفها اومدی؟!
🔸 مجله ای دستش بود. آورد بالا و گفت عکست رو چاپ کردن! از خوشحالی داشتم بال در می آوردم جلوتر رفتم و خواستم مجله را از دستش بگیرم.
دستش را کشید عقب و گفت یه شرط داره!
گفتم: هر چی باشه قبول.
دوباره گفت: هر چی بگم قبول میکنی؟
گفتم آره بابا قبول مجله را به من داد.
🔸 داخل صفحه وسط، عکس قدی و بزرگی از من چاپ شده بود. در کنار آن نوشته بود: «پدیده جدید فوتبال جوانان» و کلی از من تعریف کرده بود.
🔸 کنار سکو نشستم دوباره متن صفحه را خواندم حسابی مجله را ورق زدم. بعد سرم را بلند کردم و گفتم دمت گرم ابرام جون، خیلی خوشحالم کردی، راستی شرطت چی بود؟
آهسته گفت: هر چی باشه قبول دیگه؟
گفتم آره بابا بگو، کمی مکث کرد و گفت: دیگه دنبال فوتبال نرو!! خوشکم زد. با چشمانی گرد شده و با تعجب گفتم: دیگه فوتبال بازی نکنم؟! یعنی چی من تازه دارم مطرح میشم!!
گفت: نه اینکه بازی نکنی اما اینطوری دنبال فوتبال حرفه ای نرو.
گفتم: چرا؟!
🔸 جلو آمد و مجله را از دستم گرفت عکسم را به خودم نشان داد و گفت: این عکس رنگی رو ببین اینجا عکس تو با لباس و شورت ورزشیه. این مجله فقط دست من و تو نیست. دست همه مردم هست. خیلی از دخترها ممکنه این رو دیده باشن یا ببینن.
🔸 بعد ادامه داد: چون بچه مسجدی هستی دارم این حرفها رو میزنم. وگرنه کاری باهات نداشتم تو برو اعتقادات رو قوی کن بعد دنبال ورزش حرفه ای برو تا برات مشکلی پیش نیاد. بعد گفت کار دارم خداحافظی کرد و رفت.
🔸 من خیلی جا خوردم، نشستم و کلی به حرفهای ابراهیم فکر کردم. از آدمی که همیشه شوخی می کرد و حرفهای عوامانه میزد این حرفها بعید بود.
هر چند بعدها به سخن او رسیدم. زمانی که میدیدم بعضی از بچه های مسجدی و نماز خوان که اعتقادات محکمی نداشتند به دنبال ورزش حرفه ای رفتند و به مرور به خاطر جو زدگی و... حتی نمازشان را هم ترک کردند!
🌹 @Sardareghalbam
تورا "آرمانم" صدا می زنم...
چرا که تو آرمان همه ی مایی...
تو آرمانِ آرمان های مایی...
تو زنده تر از همیشه ای
این بار در قلب همه ی ما♥️
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
#پایان_مماشات
🌹 @ Sardareghalbam
هدایت شده از بصیرتی/سیاسی
برای اینکه پیراهن زیریِ مهدی ترابی رو تو بازی ایران _ انگلیس ببینیم صلوات بلند ختم کنید 😍❤️🇮🇷
#برای_ایران
#جام_جهانی
💥بصیرتی / سیاسی
@Baasirat313
هدایت شده از بصیرتی/سیاسی
38490504899149.mp3
8.68M
یا علی بگو
حماسهای به پا کن دوباره🇮🇷♥️؛
+دعای مردم پشت راهتونه
#برای_ایران
#لبیک_یا_خامنه_ای
💥بصیرتی / سیاسی
@Baasirat313
هدایت شده از گالری حنانه( فروش جزیی به قیمت عمده)
دختر خانم 😍😍😍😍مژده روسری سراحنانه افتتاح شد😍😍😍😍
🔴 #جزیی به قیمت #عمده😳👆
🔔همه اجناس بین ۵۰تا ۱۳۰ هزارتومن🙈🤩
🔔#حراجی آخر هفته😍
🔔فروش #حضوری در #قم🛒
عجله کنیدمن دوتاخریدم 🙂🙂قیمت یکی دادم
🌸 کانال روسری حنانه🧣👇
https://eitaa.com/joinchat/353894580C22f59bd393
https://eitaa.com/joinchat/353894580C22f59bd393
هدایت شده از مجموعه هنری کوک و دوک
بدون واسطه خرید کنید 👌🏻
@Coock_Doock
مجموعه هنری «کوک و دوک»
✅ تولید کننده انواع سرویس های آشپزخانه
✅ تولید کننده انواع سیسمونی
👈🏻 ارسال از کرج به سراسر کشور
با هزینه ثابت ۰۰۰'۲۰ تومان
⭕️ ثبت سفارشات بطور کلی و جزئی ⭕️
⭕️ آماده همکاری با فروشگاهها و پخش کننده ی محصولات خانه و اشپزخانه ⭕️
دنبال کنید تا گمش نکنید 👇🏻
eitaa.com/joinchat/680525975C20ba01e93b
به دوست و آشنا هم معرفی کن 🤭