✨بسم رب الشهداء و الصالحین✨
اولین اسیر و آخرین آزاده🕊
💠 معرفی شهید مهمان: شهید سرلشکر، سید الاسرای دفاع مقدس: #شهیدحسینلشگری🌷
🌱 ولادت: ۱۳۳۱/۱۲/۲۰ قزوین
🕊 شهادت: ۱۳۸۸/۰۵/۱۹ تهران
🔲مزار شهید: بهشت زهرا (س) تهران
👨🏻✈️شغل: خلبان نیروی هوایی ارتش
📆تعداد روزهای اسارت: ۱۸ سال؛ معادل ۶۴۱۰ روز، طولانی ترین اسارت
🧕🏻همسر شهید میگوید: وقتی از او پرسیدند: « این همه سال انفرادی را چگونه گذراندی؟» و او میگفت:
« 📝برنامه ریزی کرده بودم و هر روز یکی از خاطرات گذشته خود را مرور میکردم.
🔗اسیر کهشد پسرمان علی۴ ماهه بود و دندان نداشت.
🕊 به هنگام آزادیاش علی دانشجوی دندانپزشکی بود.
🌱سالها در سلولهای انفرادی بود و با کسی ارتباط نداشت.
📖قرآن را کامل حفظ کرده بود، زبان انگلیسی میدانست.
🤲برای ۲۶ سال نماز قضا خوانده بود.
🦎 ده سالی که انفرادی بود، سالها با یک مارمولک هم صحبت بود.
🌹حسین تعریف میکرد: «🥛بهترین عیدی که این ۱۸ سال اسارت گرفتم، یک نصفه لیوان آب یخ بود.
👮🏽♂عید سال ۷۴ بود، سربازِ عراقیِ نگهبان یک لیوان آب یخ میخورد، میخواست باقیمانده آن را دور بریزد؛ نگاهش به من افتاد، دلش سوخت و آن را به من داد، ساعتها از این موضوع خوشحال بودم.
🍀این را بگویم که ۱۲ سال در حسرت دیدن یک برگ سبز، یک منظره بودم،
☀️حسرت ۵ دقیقه آفتاب را داشتم.»
💔آخرین خاطرهی ما، زمانی بود که من گریه میکردم و حسین نگاه میکردو میگفت: «نگران نباش.»
📚 کتاب خاطرات دردناک، راوی مرحومه منیژه لشگری، همسر شهید
#شهیدحسینلشگری🌷
┄┄┅┅┅❅♥️❅┅┅┅┄┄