🍃🌸🍃🌸🍃
کوچه هایمان را به #نامشان کردیم
که هرگاه آدرس منزلمان را میدهیم
بدانیم
از گذرگاه خون کدام #شهید است که با آرامش به خانه میرسیم🥀
#شهید_بابک_نوری_هریس
#امام_زمان
🌹 @sardareghalbam
هدایت شده از 💓نبض عشق💓
رفیقت شدم تا....
شبیهات شوم،
شبیهات که شدم
#شهید_میشوم....💔
#کَنیزِ_حَضرتِ_رُبٰاب
#شهید_بابک_نوری_هریس
#رفیق_شهیدم
═♥️ حرف دل ♥️═
═══♥️ℒℴνℯ♥️═══
💓 @Nabzeshgh
رفقای اسمانی♥
دست من راهم بگیریدکه پایم بدجورگیر است در گل این دنیای دست و پا گیر..😔
#کَنْیزِ_حَضْرتِ_رُبٰابْ
#شهید_بابک_نوری_هریس
#شهید_عارف_کاید_خورده
#رفیق_شهیدم
@sardareghalbam
شهادت پاداش تلاش های بی وقفه ی او در همه این سال هاست🖤
#کَنیزِ_حَضرتِ_رُبٰاب
#حاج_قاسم
#شهید_بابک_نوری_هریس
@sardareghalbam
دوستان #شهیدنورے هریس💫
می گویند: #بابڪ از وقتی رفت سربازی و وارد سپاه شد ڪلی تغیر ڪرد و اعتقاداتش ڪلا عوض شد و بسیاری از ڪار هایی ڪہ در گذشتہ انجام می داد ترڪ ڪرد.
دوستانش می گویند: این تغیرات در او بہ صورت تدریجے شکل گرفت.
و وقتے از او دلیل این تغیرات رو پرسیدیم #بابڪ گفت راهمو
پیدا کردم.
ادامہ دارد...
#کَنیزِ_حَضرتِ_رُبٰاب
#شهید_بابک_نوری_هریس
@sardareghalbam
🖤مادر شهید🖤
خیلی باهوش بود، همیشه دانشآموز ممتازی بود و فوقلیسانس را هم در رشته حقوق دانشگاه تهران قبول شده بود. بابک یکی از دانشجوهای فعال دانشگاه تهران هم بود. اما همه اینها را رها کرد و عاشقانه قدم در این راه گذاشت.
ذاتش جوری بود که میخواست در همه
ابعاد رشد داشته باشد و تک بعدی نباشد.
کمکم گرایش پیدا کرد و رفت سمت بسیج محله، غروب که میشد نمازش را میرفت آنجا میخواند، با بچهها فعالیت میکرد، این فعالیتها کمکم بالا گرفت و بالاخره رشد پیدا کرد و بابک بزرگتر میشد. سن سربازی که فرا رسید، بالاخره آن دورههای بسیج فعال و اینها را همه را گذرانده بود، مدارک همه آنها را هم داشت، و وقتی که برای سربازی به سپاه رفت، آنجا نگاه و استعدادش بیشتر شکوفا و علاقهاش بیشتر شد.
#کَنیزِ_حَضرتِ_رُبٰاب
#شهید_بابک_نوری_هریس
#رفیق_شهیدم
@sardareghalbam
🖤پدرشہید🖤
[در معراج شهدا من و بقیه خانواده صورت زیبایش را دیدیم. بابکِ من علاوه بر اینکه چهره زیبایی داشت سیرت زیبایی هم داشت و این زیبایی بعد از شهادتش واقعا در صورتش موج می زد. باور کنید با اینکه جانی در بدنش نبود، اما اصلا رنگ صورتش عوض نشده بود، صورتش جوری آرام بود که انگار خوابیده باشد.
روزی که می خواست برود، من داشتم تلویزیون نگاه می کردم که بابک آمد خانه رفت اتاقش و بعد با یک کوله پشتی رفت بیرون و چند دقیقه بعد بی کوله پشتی برگشت. بعد هم به مادرش گفت که با اعزامم موافقت شده. او هم از روی احساسات مادرانه خیلی گریه کرد شاید که بابک منصرف بشود اما بابک تصمیمش را گرفته بود، گفت من حضرت زینب (س) را خواب دیدم دیگر نمی توانم اینجا بمانم باید بروم سوریه. این قضیه رفتنم هم مال امروز و دیروز نیست ، من چند ماه است که تصمیمم را گرفته ام. حتی شنیدم که به او گفته اند که چطور می خواهی مادرت را تنها بگذاری و بروی،بابک هم گفته مادر همه ما آنجا در سوریه است، من بروم سوریه که بی مادر نمی مانم، می روم پیش مادر اصلی مان حضرت زینب (س)]
#کَنیزِ_حَضرتِ_رُبٰاب
#شهید_بابک_نوری_هریس
#رفیق_شهیدم
@sardareghalbam
🖤مادرشہید🖤
شاید برخی که ظاهر شهید نوری را از عکسهایش ببینند نسبت به اعتقادات ایشان سؤالهایی داشته باشند، چون ما عادت کردهایم جوان مذهبی را در شکل و شمایل خاصی متصور شویم، پاسخ شما چیست؟
بابک جوان امروزی بود اما غیرت دینی داشت. همین غیرت دینی بود که او را به زینبیه و کربلاے امام حسینی رساند. از آن دست جوانانهای امروزی که غیرت دینیدارند. میگفت: خانم حضرت زینب(س) من را طلبیده، باید بروم، تاب ماندن ندارم. بله، بابکم تیپ امروزی داشت. پسرم همیشه میخندید، خوشتیپ بود و زیبا. بابک پر از شادی بود و پر از شور زندگی اما فرزندم به خاطر اعتقاداتش و برای پیوستن به خدا از همه اینها گذشت و عاشقانه پر کشید. بابک فرزند نسل سوم و چهارم این انقلاب بود. دلبستگیهای زیادی به زندگی داشت، امروزی بود و تمامی اینها را به خاطر دفاع از حریم آلالله و مادرش خانم زینب(س) رها کرد.
#کَنیزِ_حَضرتِ_رُبٰاب
#شهید_بابک_نوری_هریس
#رفیق_شهیدم
@sardareghalbam
برادر شهید:
خانواده شهید جعفر نیا روحشون شاد اومدن خونمون وهم زمان وداع با شهید
اومدن سپاه رشت اومدن و گفتن که همسرم چند شب پیش اومده بودن به خوابم و گفتن یکی از دوستان من داره میاد وشهید شده...
حتما به خانوادش برو سر بزن وبگو جاش راحته نگران نباشید!..
حتی به من چهرشو نشون داد ولی من اون زمان آقا بابک رو نمیشناختم گفتن بعد شهادتش که عکساشون پخش شد
ما متوجه شدیم اون شهید ،شهید بابکه!.
#کَنیزِ_حَضرتِ_رُبٰاب
#شهید_بابک_نوری_هریس
#رفیق_شهیدم
|..🖤..|
@sardareghalbam
♥دوست شهید♥
دوره آموزشی و تفریحی هلال احمر بود ودر این دوره ما را به سقالسکار بردند و مسابقه طناب کشی را با یک طناب پلاستیکی برگزار کردند و من، بابک و شهاب حقیقی به همراه دو نفر دیگر یک تیم پنج نفره شدیم که باید با سه تیم پنج نفره دیگر مسابقه میدادیم و دو برنده ها می بایست با هم فینال بازی می کردند.
مرحله اول را بردیم و رفتیم فینال و تیم دومی که به فینال رسیده بود اعتراض کردند که تیم مقابل قوی است و این باعث شد که دو تا از یارهای قوی ما را با دو یار ضعیف از تیم حذف شدها، تعویض کردند و برای مسابقه شهاب جلو، بابک وسط و من پشت آنها ایستادم که در حین مسابقه متوجه شدیم آن دو یار ضعیفی که به ما داده بودند طناب را رها کرده و رفته اند و تقریبا ما سه به پنج داشتیم مسابقه میدادیم. شهاب کاملا زانو زده بود و وسط را بابک گرفته بود و من هم که کاری از دستم بر نمی آمد خودم را با زانو به زمین انداختم که بتوانم فشاری که از گروه روبرو می آید را کنترل کنم که بابک فریاد زد«یا علی یا علی از خودتون غیرت نشون بدید» این حالت از فریادهای خاص بابک بود که همون لحظه هر سه با هم، با قدرتی که باورمان نمی شد توانستیم آنهایی که هیکل درشت و قدرتی بودند را شکست بدهیم.
بعد از مسابقه به برنده ها کارت هدیه دادند که آن لحظه بابک من را کنار کشید و گفت «این کارت هدیه من هم برای تو، تو بیشتر از ما زحمت کشیدی و لباست هم برای همین قضیه پاره شد و دست و پایت خونی شدن و....» من هر چقدر مقاومت کردم که مهم با هم بودن و لذت این مسابقه بود قبول نکرد و به زور کارت هدیه را به من داد تا بروم لباس بخرم.
#کَنیزِ_حَضرتِ_رُبٰاب
#شهید_بابک_نوری_هریس
#رفیق_شهیدم
@sardareghalbam
♥پدرشهید♥
من هر روزی که در جبهه بودم خاطراتش
را نوشتم، هر روز، با چه کسی بودیم؟
چه صحبتهایی کردیم؟ کجا نشستیم؟
امروز چند تا شهید دادیم؟
چه کسانی شهید شدند؟
این شهیدان از کجا آمده بودند؟
بابک به واسطه سؤالات زیادی
که از من میکرد دفتر خاطراتم را دادم
به او و گفتم بابک جان این دفاتر
خاطرات من را ببر و بخوان.
من دو تا آلبوم پر از عکس دارم از رزمندگان
که اکثریت آنها شهید شدند،
مثلا من یک عکسی دارم،
چهار نفریم هر سه تای آنها شهید شدند،
فقط از آن چهار نفر من ماندهام
که توفیق نداشتم به سوی خدا پرواز کنم.
بابک در چنین فضایی و در همچون
خانوادهای رشد کرده است.
#کَنیزِ_حَضرتِ_رُبٰاب
#شهید_بابک_نوری_هریس
@sardareghalbam
😍رفیق شهیدم تولدت مبارک😍
#کَنیزِ_حَضرتِ_رُبٰاب
#شهید_بابک_نوری_هریس
@sardareghalbam
هم خدمتی شهید نوری✨:
بابڪ✨اینقدر بہ فرمانده ها میگفت:چشم حاج آقا.
این تڪہ ڪلامش شده بود.
ما هم هرموقع می خواستیم
بابڪ✨رو اذیت کنیم همش
می گفتیم:چشم حاج آقا.
فڪ می ڪردیم بابڪ✨ برای اینکہ خودشو برای فرمانده ها عزیز ڪنہ همیشہ میگہ:چشم
اما بعد فهمیدیم ڪہ داخل خانہ هم همین جوری بوده..
#کَنیزِ_حَضرتِ_رُبٰاب
#شهید_بابک_نوری_هریس
#رفیق_شهیدم
@sardareghalbam
همرزم شهید :
شب ورود به بوکمال بود. تمام گردان
داشت وارد شهر می شد.
برخی از مردم👥 هنوز تو شهر بودند.
ما گروه موشکی بودیم. باید جاهای
خاصی مستقر می شدیم.
چند دقیقه ای رفتیم بالای یه خونه
و مراقب اطراف بودیم.
یه پیرمرد به همراه 3 تا بچه که
از 3-4 ساله تا 10-11 ساله با لباس های
پاره پوره و قیافه های حموم نرفته🙅♀️🙎♂️👶🏻
جلوی ساختمون نشسته بودند
که ما بدونیم اونجا
خانواده زندگی می کنه.
ما ایرانی ها🇮🇷 هم که عاشق
بچه کوچولو😍
خواستیم یکم بچه ها رو
نوازش کنیم. فکرش رو بکن
بچه ای که تمام عمرش داعشی دیده،
حالا با دیدن ما که لباس نظامی پوشیدیم،
قطعا می ترسه...
لباس منم طرحش مثل لباس داعشی ها👊
بود. موقعی که رفتیم نزدیکشون👥
اون بچه کوچیکه ترسید و چند قدمی
عقب رفت. ما هم دیگه کاریش نداشتیم❌
موقع بیرون اومدن از خونه،
نتونستم جلو خودم رو بگیرم و بچه ها رو بغل کردم و بوسیدمشون
شهید عارف رفت از تو ماشین
باقلوا آورد و به بچه ها تعارف کرد
باقی بچه های تیم هم اومدند و اون
بچه ها رو کمی نوازش کردند و
باهاشون دست دادند
ݜہیدبابڪ راننده ما بود.
سوئیچ رو بهش دادم🔑 گفتم:
بشین بریم. گفت:
حوصله ندارم خودت بشین.
نشستیم تو ماشین و و همین که
حرکت کردیم
بابڪ زد زیر گریه
اون لحظه بود که از اعماق قلبمـ
حسرت اون لحظشو خوردم
#کَنیزِ_حَضرتِ_رُبٰاب
#شهید_بابک_نوری_هریس
#رفیق_شهیدم
@sardareghalbam
اینــان ؛
لشکریان غایـب عاشوراینـد !
ڪہ خــدا خواست
کمی دیرتر به ڪربلا برسند
تا سپرِ بلای زینـب باشنـد ...
#شهدای_البوکمال
#شهید_علیرضا_نظری
#شهید_بابک_نوری_هریس
#شهیـد_عارف_کایدخـورده
🌹 @sardareghalbam
📝وصیت مهم⭕️
#شهید_بابک_نوری_هریس :
دردنیایی که همه برای برداشتن روسری #زن #مسلمان میجنگندشماهم بارعایت #حجابتان
مجاهددرراه خداهستید؛چراکه می دانم ایستادگی دربرابراین همه هجمه وفشار(شبیخون فرهنگی)کارآسانی نیست امیدوارم دربرابرکسانی که به جای انسانیت وشعورتان جسم شمارابرای مقاصدکثیف خودشان میخواهند، #مقاومت کنیدواجازه ندهیدپاکی شمارابه یغماببرند»
#شادی_روح_همه_شهدا_صلوات
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرج