🌷 #هر_روز_با_شهدا
#یادگیری_از_دشمن!!
🌷شهید میثمی روی برنامهریزی خیلی تأکید داشت و میگفت برنامهریزی را از دشمنانتان هم که شده، یاد بگیرید. تعریف میکرد: "یکی از مقرهای نیروهای چپگرا را گرفتیم. در آنجا چیزهای جالبی را مشاهده کردم. کتابها را بر اساس گروههای سنی منتشر میکردند. عدهای از کتابها بود که مربوط به زیر هفت سال بود که عموماً نقاشی بود. کتابهای گروه بعد، هفت تا چهارده سال بود و رده بعدی چهارده تا بیست و یک سال.
🌷آنها حتی کلاسها را هم درجهبندی کرده بودند. هر نواری هم که از اینها به دست میآمد، در روز ده_پانزده دست میچرخید. روی کارشان حساب میشد. نمیخواهم تعریف اینها را بکنم، ولی ما از اینان که در راه باطلند باید یاد بگیریم. ما باید روی کارمان برنامهریزی داشته باشیم. برنامهریزی کم هم، موفقیت بسیار را به دنبال خواهد داشت. حوزه درس امام خمینی (ره) با دو نفر شروع شد. اگر به من بگویند بیا و برای دو نفر در س بگو، شاید بدم بیاید!"
🌹خاطره ای به یاد روحانی شهید معزز عبدالله میثمی
#فاطمیه
#وعده_صادق
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
🥀 حاج قاسم و فاطمیه
💔در مراسم فاطمیه بیشتر کارها با خودش بود؛ از جارو زدن تا چای دادن.
برای تمیز کردن سرویس های بهداشتی بیت الزاهرا کارگر گرفته بودیم. تا فهمید رفت پایین پیششان. نگذاشت کارگرها دست بزنند.
❤️🔥بعد همه را بیرون کرد. قدغن کرد کسی پایین برود. در را بست و مشغول تمیز کردن شد.
💔بعد از ۴۵ دقیقه آمد بیرون. یک نفس راحت کشید و گفت: «آخیش؛ منم تونستم به عزاداری حضرت زهرا (س) یه خدمتی بکنم».
❤️🔥کار که زیاد بود. حاجی سخت ترین و بی ریاترین را انتخاب کرده بود.
🥀خاطره اى به ياد سردار دلها💔
#فاطمیه
#وعده_صادق
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
🌷 #هر_روز_با_شهدا_
#اسلحه_دعا....
🌷علی طلبه بود و بیسیمچی من. در منطقه عملیاتی کربلای چهار پشت موانع گیر افتاده بودیم. یک عراقی در پنج متری ما مستقر شده بود و به سمت ما با تیربار گشوده بود. حدود ۱۰۰ تیر به سمت من انداخت به طوری که تمام سیمهای سیم خاردار قطع شد. خشاب اسلحهام هم کنده شده بود و تیراندازی نمیکرد. اشهد خودم را خواندم. در عجب بودم چطور از آن همه تیر یکی هم به ما نمیخورد. به سمت راست خودم نگاه کردم.
🌷شیخ علی دست به آسمان برده بود و خاضعانه دعا میکرد. عراقی هم از ما بیشتر متعجب بود. در آخر یک نارنک انداخت جلوی شیخ علی. نارنجک منفجر شد؛ اما علی همچنان دست به دعا بود و هیچ زخمی هم برنداشت. عراقی به ناچار اسلحهاش را انداخت و جیغزنان فرار میکرد و ۳۰ نفر دیگر هم همراهش فرار کردند. در عرض پنج دقیقه خط ۷۰۰ متری را تصرف کردیم. اینجا اسلحه نبود که کارایی داشت، اسلحه دعا کار کمک کارمان بود.
🌹خاطره ای به یاد طلبه شهید معزز علی زندی آبادی
#فاطمیه
#وعده_صادق
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
🌷 #هر_روز_با_شهدا
#یک_سؤال؟؟
🌷یکبار حسین خاطرهای را از عبادتهایش برایم تعریف کرد. میگفت: «تصمیم قاطع گرفته بودم که از گناه دوری کنم و معصومانه زندگی کنم. چند قرص نان گرفتم و گذاشتم توی سبد دوچرخه و راه افتادم سمت زمینهای سبیلی (منطقهای حاصلخیز در شمال دزفول و در شرق رودخانه دز.) زمینها مملو بود از گندم. کنار یکی از مزارع گندم، سجاده را پهن کردم و شروع کردم به نماز خواندن. ساعتها گذشت و من مشغول عبادت و مناجات و دعا بودم؛ تا اینکه وقت نماز ظهر شد. نماز ظهر و عصر را خواندم و نشستم تا چند لقمه نان بخورم.
🌷....لقمه اول را گذاشتم توی دهانم که تمام فکر و ذهنم متوجه یک سؤال شد. با خودم گفتم: «حسین! اگه قرار باشه تو بری توی بیابان و فقط عبادت کنی و هیچ وسیله و ابزار گناهی دورت نباشه که فایدهای نداره! اگه مردی، باید بری توی شهر و اونجا باشی و گناه نکنی. اینه که ارزش داره. نه اینکه بری یه جاییکه زمینهی گناه هم فراهم نباشه!» حسین گفت: «وقتی به این مسئله خوب فکر کردم، دوباره سوار دوچرخه شدم و رکابزنان برگشتم خانه. برگشتم تا با امارهترین نفس مبارزه کنم!»
🌹خاطره ای به یاد شهید معزز، نوجوان ۱۶ ساله، عبدالحسین خبری
#فاطمیه
#وعده_صادق
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
✍ خاطره ای جالب از شهید
شهید علیوردی یک ماه قبل از شهادتش به قطعه ۵۰ و محل مزارش سرزده و در آن مکان نماز خوانده و گفته بود که من شهید خواهم شد و به زودی به اینجا میآیم.
🌷 #شهید_آرمان_علی_وردی🌷
#فاطمیه #ایام_فاطمیه
#وعده_صادق
اللهم عجل لولیک الفرج
#شهید_چمران:
«بین سعادت و شقاوت،
یک قدم بیشتر فاصله نیست
و آن قدمی ست که
بر هوای نفس گذاشته شود!»
#شهادت
#وعده_صادق
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
مواظب باشید ایمانتان سقوط نکند
میگن اگر سوریه سقوط کند خون شهدای مدافع حرم حیف میشه!
این حرف درست نیست
خون این شهدا پای جریان حق ریخته شده
نه برای فتح خاک که با از دست رفتنش حیف بشه
کما اینکه خون عمار و اصحاب امیرالمومنین و سیدالشهدا بی فتح خاک حیف نشد....
#وعده_صادق
#سوریه
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
سردار سلیمانی، عاشق بچههای شهدا بود. با بچههای شهدا زندگی میکرد. با آنها غذا میخورد و نشست و برخاست میکرد. گاهی با بچههای شهدا به کوه یا به زیارت امامزادههای تهران میرفت. تماس فرزندان شهدا با سردار سلیمانی، خیلی راحت برقرار میشد. این برنامه، فقط مربوط به ایران هم نبود. در سوریه و لبنان هم که بود، بچههای شهدا با او تماس میگرفتند، حرف میزدند و مشکلاتشان را میگفتند. حتی روز پنجشنبهای که فردایش شهید شد، این تماسها برقرار بود. وقتی به خانه شهید میرفت، فرزند شهید احساس میکرد پدرش آمده، احساس میکرد گمشدهاش را پیدا کرده است...
📚کتاب حاج قاسمی که من میشناسم./صفحه ۲۶
#رفیق_شهید
#وعده_صادق
#سوریه
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
🌷در سر برگ همه برگههای مدرسه، دانشگاه و کار مینوشت «بسم رب الشهدا و الصدیقین» و یک بار هم نوشتن این عبارت در ابتدای هر صفحه را فراموش نکرد و سه دعا و خواسته مهم داشت و اول فرج امام زمان (عج) سپس سلامتی مقام معظم رهبری و سوم آرزوی شهادت که به آرزویش رسید.
🌷دانشجوی الهیات دانشگاه آزاد بود که در دهم دیماه سال ۸۸ برای مراجعه به مأموریت برای بسیج از دانشگاه خارج و در حالی که سوار بر موتورسیکلت در بزرگراه شهید شیخ فضل الله نوری در حال تردد بوده توسط فتنه گران مورد حمله قرار میگیرد و طبق اعلام پزشکی قانونی به دلیل شکستی دندههای سینه، پارگی طحال و پر شدن ریهها از خون به شهادت میرسد.
"شهیدامیرحسام ذوالعلی"
#شهید
#وعده_صادق
#ماه_رجب
#شهادت
#حاج_قاسم
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
شهیداحمدمحمدمشلب:
بهشدتروی نمازاولوقت تاکیدداشت؛🌱
اگهکسینمازروبهتعویقمینداختبهشمیگفت،
نمیخوامخدارودرحالیملاقاتکنمکهنمازقضادارم..✨
دوستدارمنمازمبانمازامامزمانﷻودرهمونوقتبهسویخدابره :)
بࢪادرشهیدمـ♡
مُؤمِنیِوَقتنَمازِتاَزوَقتِشنَگذَرِهـ
#وعده_صادق
#ماه_رجب
#شهادت
#حاج_قاسم
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم شهدا شرمنده ایم🥹
🌱
سلام بر کسانی که روزهای فراوان
تکیهگاهِ افرادِ بسیاری بودند!
اما در شبهای تنهاییِ خود
هیچ تکیهگاهی جُز
خدایشان نداشتند... #سحر_شهریاری
وصف خیلی هاست البته 👆💔
#ماه_رجب
#حاج_قاسم
#وعده_صادق
🌱
سلام بر کسانی که روزهای فراوان
تکیهگاهِ افرادِ بسیاری بودند!
اما در شبهای تنهاییِ خود
هیچ تکیهگاهی جُز
خدایشان نداشتند... #سحر_شهریاری
وصف خیلی هاست البته 👆💔
#ماه_رجب
#حاج_قاسم
#وعده_صادق