هدایت شده از معبر
بسم الله الرحمن الرحیم
شعر
من ملک بودم و "بین الحرمین"
جایم بود
ای فدای تو پدر مادرم و اجدادم
به غلامی شما از دو جهان آزادم
به شهشنشاهی تو فخر کنم اربابم
چه کنم فخردگر ، یادنداداستادم
تا جدا گشتم از ان کوی حسین بن علی
غم دنیا که بیاید به مبارک باد
عشق دنیایی و بیچارگی از پی آن
به هوای،رخ تو رفت همی از یادم
هست در عمق دلم حب تو و آل نبی
بارها گفته ام از گفته ی خود دلشادم
کوی بین الحرمین جنت و رضوان من است
چه بگویم به که گویم ز چه دور افتادم
بخورم خون جگر در،ره وصلت بنگر
که چرا بر ره اغیار منم دل دادم
زغم هجر زدم ناله و فریاد بیین
عالمی کرده تعجب ز غم و بیدادم
گفته ای، منتظر سیصدو اندی مردی
من هنوزم که هنوز منتظر تعدادم
گفت آن پیرجماران برسد وقت ظهور
بعد از آن هرنفسی ، منتظرخردادم
من ملک بودم و #بین_الحرمین
جایم بود
گنه آورد در این دیر خراب ابادم
حال درویش خراب است خدایا بنگر
نرود
کرب و بلا یک نفسی از یادم
قلب من باغم تو خورده گره
جان دلم
تو نیایی غم هجران
بِکَنَد بنیادم.....😔
@soyetamadonynovin
زارعی
اربعین1399