eitaa logo
انجمن شعر و ادب ساره گل ملحمدره
25 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
2.1هزار ویدیو
9 فایل
باحضور شاعران شهرستان اسدآباد و شعرای میهمان
مشاهده در ایتا
دانلود
بالاتر از اندیشه‌ی دنیاست زهرا بالاتر از بالاتر از بالاست زهرا نور خداوند است هر سو بنگری هست سرّ خداوند است، نا پیداست زهرا اهل قیاس او را نمی‌فهمند هرگز آن‌سوتر از مقیاس انسان‌هاست زهرا درس شهادت را حسین آموخت از او مرد آفرینِ روز عاشوراست زهرا در زندگی چیزی برای خود نمی‌خواست هرچه علی می‌خواست را می‌خواست زهرا روزی که مردم وقت یاری خواب بودند پای غریبی علی برخاست زهرا دل را به آتش زد علی تنها نماند افسوس خود در شعله‌ها تنهاست زهرا پروانه‌ها از شعله‌ها پروا ندارند در سیل آتش کوهِ پا برجاست زهرا در انتهای این مصاف نابرابر پیروز میدان بی‌گمان زهراست زهرا... شاعر: علی ذوالقدر @saregolsharanjoman
هر سحر باد صبادن گله زهرایه سلام گون چالان عرش علادن گله زهرایه سلام قائم آل عبادن گله زهرایه سلام هر دم و ساعه خدادن گله زهرایه سلام گله زهرایه درود هر گجه گوندوز همیشه ویره زهرایه سلام آی اله الدوز همیشه آغلیار فاطمه یه شمع شب افروز همیشه خاندان مصطفادن گله زهرایه سلام آغلادی جن و ملک فاطمه نین زینبی چون جبرئیل آغلادی ریحانه ی دخت نبی چون قدغن اولدی نظر فاطمه دن اجنبی چون آستان مرتضادن گله زهرایه سلام آی و الدوز دوزولوپ حضرت زهرا یولونا باخدی مولا بو گجه یاس کبودین قولونا فضه سو توکدی نجه مرضیه ساق وسولونا چشمه ی آب بقادن گله زهرایه سلام در و پیکر بو گجه ناله دی زهرایه گوره چشم حیدر بو گجه ناله دی زهرایه گوره شاه بی سر بو گجه ناله دی زهرایه گوره دشت خونین بلادن گله زهرایه سلام حسن آغلادی اورک اولدی اونا قان چاناقی دیدی وای اولدی آنام حضرت بابا قوناقی ووردی اوت زندگیمه داغ مصیبت یاناقی مجلس اهل عزادن گله زهرایه سلام فاطمه اولدی شهید کول اولا دونیا باشنه اولدی آخر بو زمان حضرت مولا باشنه خاک عالم النیب دوشمن زهرا باشنه کعبه وسعی وصفادن گله زهرایه سلام صاحب عصروزمان، یوسف کنعان یتیشر غم هجران قوتالار وصلت جانان یتیشر حضرت فاطمه یه شیشه درمان یتیشر صاحب امر ولادن گله زهرایه سلام @saregolsharanjoman
خلیل: چنان که قصد می‌سازند از الفاظ، معنا را خدا از آفرینش قصد کرده، خلقِ زهرا را "ولولا فاطمه" یعنی که بی‌زهرا نمی‌دیدیم نه احمد را، نه حیدر را، نه هرگز خلق دنیا را بهشت از تابش یک نور زهرا خلق گردیده عنایاتش رسیده عالَم پنهان و پیدا را صفاتش آینه‌دارِ صفات کبریا باشد چه برهانی از این بهتر وجود حق تعالی را چگونه در حجابی و همه عالم به دست توست؟! خدایا!  فاطمه حل کرد بر ما این معمّا را کجا با تار و پودِ لفظ در توصیف می‌آید که ممکن نیست گنجاندن درونِ کوزه، دریا را نشسته از الف تا یاء، حیران چنین معنا بلی ظرفیّتِ وصفش نمی‌باشد الفبا را حماسه می تراود آنقدر از خطبه‌هایش که به خطبه می‌کَند از جای، کوهِ پای بر جا را زهی عفّت، زهی عصمت، زهی بانوی نوری که علی نشنیده هرگز از زبان او تقاضا را تنور خانه‌ی او گرم دارد جان عالم را به رشک انداخته نورِ تنورش، طور سینا را قناتِ جنّت از نورِ قنوتِ فاطمه جاریست نمازش غرق رحمت کرده محراب و مصلّا را بلی آن فاطمه که خلق، عاجز مانده از درکش که در اسمش خِرد حیران و گُم کرده مُسمّا را بلی آن فاطمه که یک عنایت از عنایاتش رسانده تا نبوت نوح و موسی و مسیحا را بلی آن فاطمه که بهر کار خانه‌اش حتی فرستاده خدایش "سَوفَ یُعطیکَ فَتَرضی" را بلی آن فاطمه که خطبه‌های آتشین او به ما آموخت معنای تبرّا و تولّا را بلی آن فاطمه که خطبه‌های آتشین او بهم زد حیله‌ها و مکرهای شومِ اعدا را بلی آن فاطمه که خطبه‌های آتشین او شکست آخر سپاهِ بُت‌پرستِ لات و عُزّا را بلی آن فاطمه که سیره‌اش تفسیر قرآن است هم آیات جهادش را و هم آیات تقوا را بلی آن فاطمه که مادری کرده برای ما و از ما دستگیری می‌کند امروز و فردا را ** مسیر مدحِ شعرم را به سوی مرثیه انداخت خدا لعنت کند آن ضرب دست بی محابا را نمی‌دانم که سیلی با رُخش...اصلأ چه می‌گویم؟! که حتی گل اذیت می‌کند آن روی حورا را دلیلش شرم از شرمِ علی بوده اگر زهرا میان شعله‌ها تنها صدا زد نامِ بابا را کنار بسترش با گریه می‌گفتند اطفالش: به دامن گیر مادرجان سرِ آشفته‌ی ما را گره وا می‌کند از کار شیعه، گریه بر مادر مگیر از ما خدایا روضه‌ی امّ‌ابیها را شاعر: © اشعار آیینی
هر سحر باد صبادن گله زهرایه سلام گون چالان عرش علادن گله زهرایه سلام قائم آل عبادن گله زهرایه سلام هر دم و ساعه خدادن گله زهرایه سلام گله زهرایه درود هر گجه گوندوز همیشه ویره زهرایه سلام آی اله الدوز همیشه آغلیار فاطمه یه شمع شب افروز همیشه خاندان مصطفادن گله زهرایه سلام آغلادی جن و ملک فاطمه نین زینبی چون جبرئیل آغلادی ریحانه ی دخت نبی چون قدغن اولدی نظر فاطمه دن اجنبی چون آستان مرتضادن گله زهرایه سلام آی و الدوز دوزولوپ حضرت زهرا یولونا باخدی مولا بو گجه یاس کبودین قولونا فضه سو توکدی نجه مرضیه ساق وسولونا چشمه ی آب بقادن گله زهرایه سلام در و پیکر بو گجه ناله دی زهرایه گوره چشم حیدر بو گجه ناله دی زهرایه گوره شاه بی سر بو گجه ناله دی زهرایه گوره دشت خونین بلادن گله زهرایه سلام حسن آغلادی اورک اولدی اونا قان چاناقی دیدی وای اولدی آنام حضرت بابا قوناقی ووردی اوت زندگیمه داغ مصیبت یاناقی مجلس اهل عزادن گله زهرایه سلام فاطمه اولدی شهید کول اولا دونیا باشنه اولدی آخر بو زمان حضرت مولا باشنه خاک عالم النیب دوشمن زهرا باشنه کعبه وسعی وصفادن گله زهرایه سلام صاحب عصروزمان، یوسف کنعان یتیشر غم هجران قوتالار وصلت جانان یتیشر حضرت فاطمه یه شیشه درمان یتیشر صاحب امر ولادن گله زهرایه سلام
هر سحر باد صبادن گله زهرایه سلام گون چالان عرش علادن گله زهرایه سلام قائم آل عبادن گله زهرایه سلام هر دم و ساعه خدادن گله زهرایه سلام گله زهرایه درود هر گجه گوندوز همیشه ویره زهرایه سلام آی اله الدوز همیشه آغلیار فاطمه یه شمع شب افروز همیشه خاندان مصطفادن گله زهرایه سلام آغلادی جن و ملک فاطمه نین زینبی چون جبرئیل آغلادی ریحانه ی دخت نبی چون قدغن اولدی نظر فاطمه دن اجنبی چون آستان مرتضادن گله زهرایه سلام آی و الدوز دوزولوپ حضرت زهرا یولونا باخدی مولا بو گجه یاس کبودین قولونا فضه سو توکدی نجه مرضیه ساق وسولونا چشمه ی آب بقادن گله زهرایه سلام در و پیکر بو گجه ناله دی زهرایه گوره چشم حیدر بو گجه ناله دی زهرایه گوره شاه بی سر بو گجه ناله دی زهرایه گوره دشت خونین بلادن گله زهرایه سلام حسن آغلادی اورک اولدی اونا قان چاناقی دیدی وای اولدی آنام حضرت بابا قوناقی ووردی اوت زندگیمه داغ مصیبت یاناقی مجلس اهل عزادن گله زهرایه سلام فاطمه اولدی شهید کول اولا دونیا باشنه اولدی آخر بو زمان حضرت مولا باشنه خاک عالم النیب دوشمن زهرا باشنه کعبه وسعی وصفادن گله زهرایه سلام صاحب عصروزمان، یوسف کنعان یتیشر غم هجران قوتالار وصلت جانان یتیشر حضرت فاطمه یه شیشه درمان یتیشر صاحب امر ولادن گله زهرایه سلام
جامعه، دوزخی از مردم افراطی بود عقل، قربانی یک قوم خرافاتی بود بشر از لطف خداوند مکدر می‌شد شرم می‌کرد اگر صاحب دختر می‌شد اشک، لالایی بی واژه‌ی مادرها بود گورِ بی فاتحه، گهواره‌ی دخترها بود ناگهان یک نفر این قائله را بر هم زد (عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد) آن‌که بر شانه‌ی خود پرچم اسلام گرفت دخترش فاطمه، بانوی جهان نام گرفت عشق را طبع خداوند به توصیف آورد شرف هر دوجهان... فاطمه تشریف آورد سیده، محترمه، ممتحنه، حنانه حانیه، عالمه، اُم النجبا، ریحانه عطر او آمد و عالَم نفسی تازه گرفت و به یُمن قدمش نام زن آوازه گرفت شهر با آمدنش عاطفه را باور کرد زن به شکرانه‌ی او چادر شوکت سر کرد خواست تا خیرکثیرش به دوعالَم برسد تا عقیق شرف الشمس به خاتم برسد... مادرانه به طرفداری احمد برخاست تا ابوجهل سرِ عقل بیاید، برخاست جلوه‌ای کرد و دلیل «زَهَقَ الباطل» شد و از آن نور، سه آیه به زمین نازل شد بی‌گمان بولهب آن‌روز پُر از واهمه بود دامن پاک خدیجه ثمرش فاطمه بود * * بنویسید که معصومه‌ی عصمت زهراست سند محکم اثبات نبوت زهراست دختری که لقبِ اُم ابیها دارد پدرش بوسه به دستش بزند جا دارد و خداوند اگر «وَاعتَصِموا» می‌گوید از کرامات نخ چادر او می‌گوید سوره‌ی دهر چنین گفته به مدحش سخنی تا ابد، دهر نبیند به خود این‌گونه زنی نه فقط جلوه‌ی او سوره‌ی انسان آورد چادرش یک‌شبه هفتاد مسلمان آورد راه عرفان خداوند به او وابسته‌ست جز درِ خانه‌ی زهرا همه درها بسته‌ست زهد با دیدن او حسِ تفاخر دارد قرة العین نبی، وصله به چادر دارد همه در خدمت بانوی دوعالم بودند ابر و باد و مه و خورشید و فلک هم بودند فضه هم بود؛ ولی باز خودش نان می‌پخت نان برای دل بی‌تاب یتیمان می‌پخت بارها خادمه‌اش گفت به لطفت شادم (من از آن‌روز که در بند توأم آزادم) فاطمه مرکز پیوند دو دریا شده بود یعنی آیینه‌ی پیغمبر و مولا شده بود غیر زهرا که بجز حق به کسی راغب نیست احدی کفو علی بن ابی طالب نیست آفتاب از افق خانه‌ی‌شان سر می‌زد هرزمان فاطمه لبخند به حیدر می‌زد کار او عشق علی بود؛ چه خیر العملی! کیست خوشبخت‌ترین مرد جهان غیر علی؟! وقت آن شد بنویسید که حجت: زهراست سند محکم اثبات ولایت: زهراست اولین شیعه‌ی بی‌تاب علی زهرا بود که سراپای وجودش سپر مولا بود یک جهان هم اگر از بیعت خود بر می‌گشت بازهم فاطمه دور سر حیدر می‌گشت نسل زهرا و علی، سلسله‌ی طوبی شد میوه‌ی این شجره، نایبةُ الزهرا شد آسمان‌ها پس از او یکسره کوکب دیدند چادر فاطمه را برسر زینب دیدند زینب آن زن که علمدار دفاع از حرم است خطبه‌ی دم به دمش وارث تیغ دودم است او که چون مادر خود پای ولایت مانده یکتنه فاتحه‌ی کاخ ستم را خوانده * * تا ابد در دل ما هست غم عاشورا این خبر را برسانید به تکفیری‌ها یاعلی از لب سردار نیفتاده هنوز علم از دست علمدار نیفتاده هنوز کیست دشمن که در این معرکه جولان بدهد؟ پسرفاطمه کافی‌ست که فرمان بدهد همه از خاتمه‌ی معرکه آگاه شوند فاتحان باخبر از (( نصر من الله)) شوند باز طوفان هدفش وادی شن خواهد بود شیعه عکس العملش سخت و خشن خواهد بود ننگ بادا به ابوجهل، به همدست یهود لعن تاریخ به موذی گریِ آل سعود سپر خویش کنم غیرت سرداران را به جهانی ندهم یک وجب از ایران را سربلندیم اگر، تکیه به دنیا نکنیم آنچه داریم ز بیگانه تمنا نکنیم غرق زخمیم ولی قامتمان خم نشده سایه‌ی چادر او از سرمان کم نشده بنویسید امید دل زهرا مهدی‌ست چاره‌ی کار همه مردم دنیا مهدی‌ست ✍
هر سحر باد صبادن گله زهرایه سلام گون چالان عرش علادن گله زهرایه سلام قائم آل عبادن گله زهرایه سلام هر دم و ساعه خدادن گله زهرایه سلام گله زهرایه درود هر گجه گوندوز همیشه ویره زهرایه سلام آی اله الدوز همیشه آغلیار فاطمه یه شمع شب افروز همیشه خاندان مصطفادن گله زهرایه سلام آغلادی جن و ملک فاطمه نین زینبی چون جبرئیل آغلادی ریحانه ی دخت نبی چون قدغن اولدی نظر فاطمه دن اجنبی چون آستان مرتضادن گله زهرایه سلام آی و الدوز دوزولوپ حضرت زهرا یولونا باخدی مولا بو گجه یاس کبودین قولونا فضه سو توکدی نجه مرضیه ساق وسولونا چشمه ی آب بقادن گله زهرایه سلام در و پیکر بو گجه ناله دی زهرایه گوره چشم حیدر بو گجه ناله دی زهرایه گوره شاه بی سر بو گجه ناله دی زهرایه گوره دشت خونین بلادن گله زهرایه سلام حسن آغلادی اورک اولدی اونا قان چاناقی دیدی وای اولدی آنام حضرت بابا قوناقی ووردی اوت زندگیمه داغ مصیبت یاناقی مجلس اهل عزادن گله زهرایه سلام فاطمه اولدی شهید کول اولا دونیا باشنه اولدی آخر بو زمان حضرت مولا باشنه خاک عالم النیب دوشمن زهرا باشنه کعبه وسعی وصفادن گله زهرایه سلام صاحب عصروزمان، یوسف کنعان یتیشر غم هجران قوتالار وصلت جانان یتیشر حضرت فاطمه یه شیشه درمان یتیشر صاحب امر ولادن گله زهرایه سلام
هر سحر باد صبادن گله زهرایه سلام گون چالان عرش علادن گله زهرایه سلام قائم آل عبادن گله زهرایه سلام هر دم و ساعه خدادن گله زهرایه سلام اُ لَه زهرایه سلام هر گجه گوندوز همیشه ویره زهرایه سلام آی اله الدوز همیشه آغلیار فاطمه یه شمع شب افروز همیشه خاندان مصطفادن گله زهرایه سلام آغلادی جن و ملک فاطمه نین زینبی چون جبرئیل آغلادی ریحانه ی دخت نبی چون قدغن اولدی نظر فاطمه دن اجنبی چون آستان مرتضادن گله زهرایه سلام آی و الدوز دوزولوپ حضرت زهرا یولونا باخدی مولا بو گجه یاس کبودین قولونا فضه سو توکدی نجه مرضیه ساق وسولونا چشمه ی آب بقادن گله زهرایه سلام در و پیکر بو گجه ناله دی زهرایه گوره چشم حیدر بو گجه ناله دی زهرایه گوره شاه بی سر بو گجه ناله دی زهرایه گوره دشت خونین بلادن گله زهرایه سلام حسن آغلادی اورک اولدی اونا قان چاناقی دیدی وای اولدی آنام حضرت بابا قوناقی ووردی اوت زندگیمه داغ مصیبت یاناقی مجلس اهل عزادن گله زهرایه سلام فاطمه اولدی شهید کول اولا دونیا باشنه اولدی آخر بو زمان حضرت مولا باشنه خاک عالم النیب دوشمن زهرا باشنه کعبه وسعی وصفادن گله زهرایه سلام صاحب عصروزمان، یوسف کنعان یتیشر غم هجران قوتالار وصلت جانان یتیشر حضرت فاطمه یه شیشه درمان یتیشر صاحب امر ولادن گله زهرایه سلام