eitaa logo
انجمن شعر و ادب ساره گل ملحمدره
25 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
2.1هزار ویدیو
9 فایل
باحضور شاعران شهرستان اسدآباد و شعرای میهمان
مشاهده در ایتا
دانلود
بنام خدا و سلام شاید در نزد بعضی ها تفاوت بین اشعار دو بیتی و رباعی مد نظر نباشد و اگر این یک تفاوت نباشد قالبی بنام رباعی و یا دو بیتی نخواهیم داشت و باید فقط یکی را انتخاب می کردیم ، چون رباعی با دو بیتی هیچ تفاوت شکلی ندارند ، هر دو دارای دو بیت و به لحاظ قافیه و ردیف یکسان هستند ، یعنی اگر ما دو قطعه که هرکدام دارای دو بیت هستند ببینیم که یکی رباعی و دیگری دو بیتی باشد آنها را تشخیص نمی دهیم ، مگر اینکه با تقطیع هجاها وزن و رکن آنها تشخیص دهیم ، کدام رباعی و کدام دو بیتی ؟ قبلا دوستی در گروه دو مورد را بنام رباعی نوشته بود که وزن آن مطابق با رباعی نبود . در زیر یک رباعی از خیام که یکی از بزرگترین رباعی سرایان است را مشاهده می کنیم و اما آن تفاوت بین دو بیتی و رباعی این است که ، رباعی با وزن (لاحول ولا قوه الا باالله) سروده می شود و اگر وزن افاعیلی آن را هم مشخص کنیم بصورت ذیل است مفعولُ مفاعیلُ مفاعیلُ فع مف عو ل م فا عی ل م فاعی ل فع البته چندین وزن افاعیلی دیگری هم با توجه به تعداد ارکان در رباعی ایجاد می شود ولی همه هجاها باید بر اساس لاحول ولا قوه الا باالله باشد و به لحاظ مضمون هم عاشقانه ، عارفانه ، اخلاقی و موضوعات دیگر دارد لا حو ل و لا قو و ت ال لا بل ل له بر چر خ ف لک هی چ ک سی چی ره ن شد بر چرخ فلک هیچ کسی چیرنشد وز خوردن آدمی زمین سیر نشد مغرور بدانی که نخورده‌ ست ترا تعجیل مکن هم بخورد دیر نشد البته بخاطر قافیه (ه) چیره را نیاورده و به لحاظ معنی اشکالی ندارد انشاءالله که حقیر مورد عفو دوستان قرار بگیرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Samad: ببار ای جان من برمن چو باران برویان بر دلم سبزینه زاران به عشقت کن توانا تا که هستم که بی عشق تو بی پاوسر استم مهل پیری شود آفت به جانم کند فرسوده پوست و استخوانم مشو راضی که دندانم بریزد دهان از بزم خندیدن گریزد الف قدم کمان گردد هلالی دمارم منقلب گردد به دالی نه زلفم شانه را در خود بگیرد نه ابرو ناز مهرویان پذیرد به گودی افتد از پیری دونرگس جوانی افتد از چالاکی و حس چروک افتدبه پیشانی چو موجی نه فرزندی به پهلویم نه زوجی زند دردم به زانو و کمر بیش بیفتم بستر از بخت بد خویش نه آبی در دهانم کس بریزد نه تابی که از ان جسمم بخیزد نه شب خوابم که راحت باشم ازآن نه ‌ روزم قوّتی تا بر کنم جان خدا را جان من همراه من باش به روز بی نوایی آه من باش بده توش و توانم بار دیگر مصفا کن روانم بار دیگر دلم را زنده کن با نور ذکری سر شوریده ام ده فکر بکری کز ین دنیا ره عقبا بگیرم چونان آماده گردم، خود بمیرم
❤️🌸🍀وجودی که صراحی است 🍀🌸❤️ تا لب‌ من جرعه‌‌ ی نشت صراحی را چشد از دو چشمت بر وجودم برق‌ جانی‌ افکند زلف‌ و گیسویت برنگ بخت ما ، مانند شب دردلم موجی‌ازآن چشم‌ و مدامش‌جزرو مد هردو چشمم خیره بر دیوار باغ‌و سبزه زار وانگهی دل در سرابی ، از گلستان می شود بوسه بر لب های معشوقی پر از ، ناز و ادا عاشق بی‌روح خود‌را نفخه‌ی‌ جان می‌دمد رنگ و بویت ، همچنان گلبرگ‌ رزها در بهار منظری بر چشم عاشق باشد و دل می برد کی رهائی دارد این دل ، از رخ و سیمای تو آن سیه چشمی‌که بامژگان به تیرش می‌زند من ندانم ، آن خم ابرو مرا بند است و دام یاکه برموج دو چشمان سیاهت گشته سد این‌همه نقض‌و نقیض‌اندر مرامت پرز درد درد رنجوری چو دانی، درد عشقت وا رهد مختارپشوتن (پشوتن)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اندکی ببخشید. گاو هلندی بزرگ. هندل میزنه این گوسفندا روشن میشن جفتک میزنن میرن😄
از صلح می‌گویند یا از جنگ می‌خوانند؟! دیوانه‌ها آواز بی‌آهنگ می‌خوانند گاهی قناریها اگر در باغ هم باشند مانند مرغان قفس دلتنگ می‌خوانند کنج قفس می‌میرم و این خلق بازرگان چون قصه‌ها مرگ مرا نیرنگ می‌دانند سنگم به بدنامی زنند اکنون ولی روزی نام مرا با اشک روی سنگ می‌خوانند این ماهی افتاده در تنگ تماشا را پس کی به آن دریای آبی‌رنگ می‌خوانند 💕