هدایت شده از فانوس
🔰درباره موج جدید افغانی هراسی این روزها
🔹توافق دوحه بر ما روشن نیست و لذا آنچه گفته می شود گمانه زنی است.
🔹ورود افغانی مجرد عدد معلومی دارد و به جای آن باید گفت افغان هایی که بدون خانواده به ایران آمده اند که در همه جا عمده نیروی کار بدون خانواده می آیند و این طبیعی است.
🔹ورود سه میلیون مرد مجرد که اکثر آن ها از اعضای سابق ارتش افغانستان بوده اند عجیب است هم سه میلیون غلط است و هم عضویت عمده آنان در ارتش سابق این کشور. عدد اعضای ارتش افغانستان هیچگاه به ۱۵۰ هزار نفر نرسیده است.
🔹خروج زنان و بچه های افغان از ایران در دو سال اخیر روند شتابانی نداشته است و همیشه عده ای آمده و عده ای رفته اند.
🔹طالبان بخصوص دولت طالبان هیچگاه ادعای خراسان بزرگ نداشته است اگر فردی منتسب به آنان حرفی زده حاکی از سیاست طالب نیست. این گروه بر خلاف القاعده و داعش انترناسیونالیسم نیست. ایده طالب تشکیل پشتونستان با ترکیب حدود چهل میلیون پشتون پاکستان و حدود ۱۶ میلیون پشتون افغان می باشد.
🔹نمی توان ثابت کرد که حملهکنندگان تحت فرمان محمود افغان همه پشتون بوده و پشتون های امروز هم در فکر حمله به ایران هستند.
🔹افغان های داخل ایران برای فرار از وضع کشورشان و کار به ایران آمده اند و هیچ خبر قابل اتکایی مبنی بر قصدشان بر شورش علیه حکومتمرکزی ایران وجود ندارد. اصولا" یک جمعیت مهاجر ولو در کشوری در اکثریت باشد چگونه قدرت شورش علیه کشوری که به او پناه داده دارد الان جمعیت بومی قطر حدود ۲۶۰ هزار نفر و جمعیت غیر بومی آن بیش از سه میلیون نفر است و هکذا جمعیت امارات. الان در سعودی دو میلیون زیدی یمنی حضور دارد و سعودی هم با کشورشان در جنگ است آیا در این ۹ سال خبری از شورش آن ها علیه دولت سعودی شنیده اید تا فرض شورش شش میلیون افغانی علیه ۸۷ میلیون ایرانی با این قدرت عظیم نظامی قابل تصور باشد؟
🔹خبری از روابط گسترده افغان های داخل ایران و حتی داخل افغانستان با داعش وجود ندارد. ضمنا" بین ایران و طالبان رابطه بسیار فعالی در زدن داعش در داخل افغانستان وجود دارد.
🔹افغان ها در ۵۰ سال گذشته شریک هیچ اقدام ضد ایرانی نبوده اند تا ظن شرکت شان در پروژه های ضد ایرانی آینده قابل پذیرش باشد.
🔹افغان های داخل ایران زیر چشم تیز نیروهای نظامی امنیتی ایران به هیچ وجه نمی توانند بطور گسترده و یا معتنابهی مسلح شوند. اگر اندک اتفاقی بیفتد فاطمیون مهار می کنند تا نیازی به دخالت ما هم نباشد.
🔹ورود افغان ها به ایران نیاز به ویزا دارد و روزانه بطور میانگین ۵۰۰ ویزا از سوی مراکز کنسولی ایران در افغانستان صادر می شود. بله ورود غیر قانونی هم داریم که دستگاه های انتظامی و امنیتی کنترل می کنند.
🔹آماری از اینکه افغان های مقیم ایران در موارد زیاد دست به جرم و جنایت زده اند وجود ندارد. تبعه خارجی در بحث اعمال قوانین آسیبپذیرترین هستند چرا که قوانین در باره آن ها با شدت بیشتر نسبت به شهروندان کشور اعمال می شود و کمترین پیامد، اخراج می باشد. ضمن آنکه در مقایسه با اتباع کشورهای همسایه ایران، افغان ها نجیب ترین هستند.
🔹افغان ها هم مثل من و شما در خرید هایی که می کنندمالیات به ایران می دهند و استثنا نیستند. سرباز یا نظامی گرفتن از اتباع خارجی در اداره ایران منع قانونی دارد.
🔹تقریبا" هویت همه افغان هایی که قانونی یا غیر قانونی وارد کشور شده اند مشخص است و مشکل عمده ای در این خصوص وجود ندارد.
🔹برای رفت و آمد ما در کشورهای خارجی از جمله همسایگان، افغانستان آزادترین کشور است و طالب حداکثر توجه را دارد.
🔹بسیاری از مشاغلی که جوانان افغان در ایران انجام می دهند مورد استقبال جوانان ایرانی نیست. الان مشاغل زیادی در ایران است که جویای ایرانی ندارد. فرزندان خودمان را نگاه بفرمایید.
🔹قانون ایران مانع سپردن مناصب عالی ، متوسط و حتی ضعیف کشور به اتباع خارجی است و در این بین، ایران سختگیرانه ترین قوانین را دارد.
🔹جالب است بدانید افغان های مقیم ایران حدود ۸۰ میلیارد دلار سرمایه دارند که می توان از ِآن در سرمایه گذاری ایران استفاده کرد.
🔹در دولت رییسی یک سازمان تحت عنوان اتباع و مهاجرین تاسیس شده که فرا قوه است و بطور خاص روی اتباع افغان تمرکز دارد و خوب هم کار میکند.
🔹سیاست افغان هراسی و عراق هراسی و ... یک سیاست ضد ایرانی است که همزمان با سیاست ایران هراسی توسط سرویس های خارجی مدیریت می شود و مهمترین بسترش هم فضای مجازی و نیز محیط های غیر انقلابی است.
✍🏼#سعدالله_زارعی
🔸فانوس🔸
https://eitaa.com/joinchat/1843462178C0f358f7318
هدایت شده از کیهـــان آنلاین
🔰 غلبه بر «مقاومت» ممکن نیست؛ چرا؟ (۱)
👤 #سعدالله_زارعی
🔸به نظر این نگارنده آنچه در حد فاصل هفتم تا هجدهم آذر ماه جاری در سوریه مشاهده کردیم، بهزعم طراحان بخش اولیه اتفاقی است که برای کل منطقه و فراتر از آن تدارک دیده شده است. البته موفقیت هدفگذاری اتفاقی که طراحی شده بحث دیگری است و تجربه طولانی ما پاسخ این موضوع را میدهد. اگر ما به اسناد و اظهارات مقامات طی این حدود ۳۰ سال نگاه بیندازیم متوجه میشویم اسناد و مقامات دستگاههای مختلف آمریکا، بقاء ابرقدرتی این کشور را در سیطره و سلطه یکپارچه و یا تا حد زیادی یکپارچه بر غرب آسیا ـ به قول آنها خاورمیانه ـ میدانند. خاورمیانه برای آمریکا رمز بقاء این کشور در قامت یک ابرقدرت است و هیچ معاوضه و بدلی هم ندارد. این در حالی است که در خاورمیانه کنونی، سلطه آمریکا تا حد زیادی از بین رفته است و روند تحولات از شیب تند انزوای آمریکا خبر میدهد. در همین ماههای اخیر شاهد بودیم که با اندک حرکت استقلالطلبانهای که صورت گرفت، ابقاء نظامیان آمریکایی، انگلیسی و فرانسوی در دستکم پنجکشور آفریقایی مورد تجدیدنظر قرار گرفت و روند خروج نظامی غربیها از این کشورها شروع شد. خب در غرب آسیا ظرفیت مخالفت با ادامه حضور نظامیان آمریکایی و انگلیسی خیلی قویتر از ظرفیت آفریقا میباشد.
🔸بحث از لزوم شکل دادن به «خاورمیانه جدید» یا «خاورمیانه بزرگ» که دستکم از سال ۱۳۷۳ شروع شد و در سال ۱۳۷۹ در قالب یک طرح جامع روی میز دولت آمریکا قرار گرفت و اندکی پس از آن با خلق حادثه نمادین یازده سپتامبر، جنگهای افغانستان و عراق و پس از آن چندین جنگ دیگر و حوادث بسیار تروریستی در سطح منطقه و فراتر از آن راه افتاد، هدفگذاری آمریکا از تحولات در غرب آسیا را روشن مینماید.
🔸بمباران همزمان تواناییهای سوریه از سوی آمریکا و رژیم صهیونیستی پس از اسقاط نظام سیاسی این کشور کاملاً بیانگر آن است که اغراض این دو رژیم متجاوز فراتر از اسقاط یک دولت در یکی از کشورهای غرب آسیا میباشد. آنچه در طرح آمریکا دیده شده، باز مهندسی غرب آسیا بر محور اقتداربخشی به رژیم شکستخورده اسرائیل است. دولت آمریکا در حالی که وانمود میکرد با کشتار وسیع مردم مظلوم غزه مخالف است، مسیر انتقال وسیع بمبهای قوی به رژیم متجاوز را بیوقفه ادامه داد و یا در حالی که وانمود میکرد در تدارک آتشبس در جنگ رژیم صهیونیستی علیه لبنان است، چشم خود را بر ادامه جنایات اسرائیل در لبنان و نقض مکرر آتشبس بست و نیز در حالی که وانمود میکرد با اقدامات تروریستی در سوریه مخالف است، در برابر تهاجم تروریستهای تحریرالشام و در برابر حمله وسیع رژیم غاصب به سوریه پس از تغییر دولت در دمشق هیچ موضع مخالفی نگرفت و حتی بلافاصله پس از سقوط دمشق اعلام کرد در حال بررسی خارج کردن «تحریرالشام» از لیست گروههای تروریستی است. بنابراین کاملاً واضح است که از نظر آمریکا صرفاً تغییر دولتها کفایت نمیکند بلکه به تضعیف مطلق کشورها از دو حیث اقتصادی و نظامی چشم دوخته است به گونهای که رژیم غاصب صهیونیستی بتواند به آسانی سیاستهای توسعهطلبانه خود را پیش ببرد.
🔸در پرونده سوریه، آمریکا ابتدا بر منابع اقتصادی آن در شرق این کشور مسلط و مانع برخورداری دولت از داراییهای خود شد به گونهای که دچار فقر مطلق شود و قادر به اداره نیروهای نظامی خود هم نباشد و سپس با اعمال تحریمهای شدید تزار یا قیصر، مجاری تنفسی دولت و مردم سوریه را بست. دولت سوریه به دلیل ضعف مالی، قادر به تأمین توانایی و روحیه ارتش نشد و این در حالی بود که در یک سال گذشته، کمک مالی دولت آمریکا به رژیم غاصب از ۴۰ میلیارد دلار فراتر رفت و علاوهبر آن نزدیک به ۱۲۰ هزار تن انواع سلاحها و بمبها را در اختیار رژیم قرار داد. بر این اساس حتی پس از سقوط دمشق، تهاجم سنگین زمینی و هوائی رژیم صهیونیستی علیه سوریه ادامه یافت و شدت گرفت. با این وجود بسیار سادهلوحانه است اگر تحولات اخیر سوریه را صرفاً از منظر هجوم یک گروه مسلح داخلی و یا صرفاً از منظر سیاستهای تجاوزکارانه همسایه شمالی آن تجزیه و تحلیل کنیم. امروز سیاستهای همسایه شمالی سوریه و گروه وابسته به آن، نوعی عملگی در طرحی است که اگر مجال پیدا کند، در انتهای آن و در افق جایی برای جولان آنها نیز در سوریه باقی نمیماند.
🔸اما البته آنچه در عمل در سوریه و در بقیه منطقه اتفاق خواهد افتاد، کامیابی آمریکا، اسرائیل و تروریستها و دولتهایی که سادهلوحانه در این روند ایفای نقش کردهاند نخواهد بود. مردم سوریه در طول ۵۰ ـ ۶۰ سال گذشته بیش از هر ملت دیگری در غرب آسیا، در برابر آمریکا، رژیم اسرائیل و دولتهایی در اطراف خود و گروههای تروریستی قرار داشتهاند. زمین سوریه در همه این دهها سال، زمین مقاومت بوده است.
🔻ادامه دارد...
@Kayhan_online
هدایت شده از کیهـــان آنلاین
🔰 ایران، آنگونه که هست و آنگونه که دشمن تبلیغ میکند (۱)
👤 #سعدالله_زارعی
🔸آمریکا، رژیم غاصب اسرائیل و انگلیس که «دشمن» ایران و ایرانی هستند، کشور ما را در ذهن چگونه میبینند و در زبان چگونه میخوانند؟ خیلی از ما گمان میکنیم آمریکا ایران را همانطور میداند و میبیند که میگوید. خیلی از ما به تفاوت میان آنچه در حاصلجمع بررسی آمریکا از ایران به دست میآید و آنچه مصلحت آمریکا در بیان آن است، توجه نداریم. خیلی از ما به فنون عملیات روانی آشنا نیستیم و بیان رسانهای و تریبونی دشمنان خود را مبنای واقعی تجزیه و تحلیل دشمنان از خود قرار میدهیم! ما در چنین مواردی حتماً دچار خطا شده و در واقع به یک طعمه در برابر عملیات روانی تبدیل شدهایم. اما اینکه دشمن واقعاً درباره ما همانطور نمیاندیشد که بیان میکند، خیلی بدیهی است. هر چند در همان بیان رسانهای و تریبونی دشمن هم نوعاً مطالبی مطرح میشود که با اندکی دقت، واقعیت نگاه دشمن به ما آشکار میگردد.
آنچه امروز در عرصه فضای مجازی و پارهای از رسانههای غربی و مرتبطین داخلی آنها درباره قدرت ایران و قدرت جبهه مقاومت منتشر میشود، بیانگر آن است که ایران و سایر اعضا و ارکان جبهه مقاومت نسبت به گذشته ضعیف و در موضع «دفاعی» قرار گرفتهاند و جبهه مقابل آن یعنی نظام سلطه نسبت به قبل قویتر شده و در موضع «تهاجمی» قرار گرفته است.
🔸این خط تحلیلی پس از شهادت فخرالمجاهدین، سیدحسن نصرالله شروع شد و با سقوط دولت بشاراسد در سوریه به اوج خود رسید و تاکنون استمرار پیدا کرده است. حجم عظیم تبلیغاتی که در این خصوص صورت میگیرد بیانگر نیاز شدید آمریکا، اسرائیل و بهطور کلی غرب به چنین تصویری از ایران و جبهه مقاومت است و این نیاز به گونهای است که خرج کردن از اعتبار رسانهای آنان را بالا برده و برای «باورپذیر» کردن این داعیه از چنین سرمایهای خرج میکنند. مثلاً اینکه رژیم اسرائیل با نصب پرچم بر رویتانکهای خود به روستاهای بیدفاع سوریه سرازیر میشود و یا اینکه آمریکا با برافراشتن پرچم خود به روی چند تانک در مرز عراق و سوریه و انتشار تصویر در حال مانور آنها دست میزند، از چنین نیازی پرده برمیدارد وگرنه کیست که نداند اگر در استان قنیطره سوریه فقط به اندازه غزه، عناصر مقاومت وجود داشت، مانور نظامی بدون پرچم هم برای ارتش اسرائیل ممکن نبود و یا همه میدانند که عراق و آمریکا توافقنامه امنیتی دارند و پادگانهای آمریکا در الانبار و جاهای دیگر مورد حمایت ارتش و نیروهای امنیتی عراق هستند و از این رو مورد حمله زمینی قرار نمیگیرند تا آمریکا برای محافظت از آنها به مانور، آن هم با نصب پرچم خود روی تانکها نیاز داشته باشد. این یک شگرد ـ البته احمقانه ـ برای نشان دادن قدرت از سوی نیرویی است که طرف مقابل، آن را به چالش کشیده است. چه کسی نیاز به نشان دادن قدرت دارد؟ کسی که خود را در وضعیت آسیب ارزیابی میکند و میخواهد چارهای برای آن بیندیشد.
🔸دشمنان ایران؛ جمهوری اسلامی را از جنبههای مختلف نظامی، سیاسی و حتی اقتصادی قدرتمند ارزیابی مینمایند و براساس این ارزیابی، برنامه واقعی خود که اجتناب از درگیری نظامی با جمهوری اسلامی است، تنظیم میکنند اما در مقام بیان جوری ظاهر میشوند که تو گویی خود را برای درگیری با ایران آماده کردهاند! برای اینکه بدانیم دشمن بهطور واقعی درباره ما چه فکر میکند، ارزیابی مراکز مطالعاتی نزدیک به حاکمیت آمریکا که در سایتهای مطالعاتی آن میآید و برخلاف آنچه توسط رسانههای رسمی آن مثل فاکسنیوز و نیویورکتایمز منتشر میشود، جنبه عملیات روانی ندارد، واقعیت را تا حد زیادی منعکس مینماید. پژوهشکده «شورای آتلانتیک» که در سال ۱۳۴۰ توسط وزرای اسبق خارجه، دفاع و خزانهداری آمریکا تأسیس گردیده و کمک به تصمیمگیریهای اساسی در حوزه سیاست خارجی آمریکا را دنبال کرده است و بدینمنظور و بهخصوص پس از آنکه سیاستهای خارجی آمریکا در دهههای اخیر با چالشهای اساسی مواجه گردید، زنجیرهای از چهرههای خاص داخلی و خارجی را گردهم آورده تا ضمن ارزیابی وضعیت، به ترسیم افق و بیان بایدها و نبایدها در این حوزه بپردازد.
🔸این شورا وابسته به افراطیترین چهرههای حزب جمهوریخواه ـ نئوکانها ـ است، در آخرین ارزیابیهای منتشره خود در 18 آذر ماه موسوم به «نقشه راه دوحزبی آمریکا درباره ایران برای دولت بعدی آمریکا» مینویسد، این ارزیابیها حاصل دو سال کار دهها شخصیت برجسته آمریکایی ـ از دو حزب ـ و شخصیتهای برجسته آکادمیک خارجی مرتبط با آمریکاست.
🔻ادامه دارد...
@Kayhan_online
هدایت شده از کیهـــان آنلاین
🔰 ایران، آنگونه که هست و آنگونه که دشمن تبلیغ میکند (۲)
👤 #سعدالله_زارعی
🔸در این گزارش به نقل از ژنرال «هربرت ریموند مکمستر» مشاور امنیت ملی ترامپ در دوره اول ریاستجمهوری او، نوشته است «ما الان میدانیم سرمنشأ مشکلات کجاست. رویکرد آمریکا از آغاز دولت اول اوباما تا آخرین روزهای دولت بایدن ـ یعنی تا امروز ـ به هیچ وجه کارساز نبوده و الان زمان تغییر اساسی در رویکردها فرارسیده است.» این پژوهشکده که به اعتبار افراد و نهادهایی که آن را تأسیس کرده و افرادی که هماینک آن را اداره میکنند، مهمترین و نزدیکترین مرکز رایزنیهای امنیتی و سیاسی به هیئت حاکمه آمریکاست، در گزارش خود به نقل از مکمستر آورده است «هدف اول ما احیای بازدارندگی آمریکا در قبال ایران است به گونهای که دیگر قادر نباشد بهطور مستقیم یا با استفاده از شعبههای مقاومت در منطقه، علیه ما دست به عملیات بزند». خوب دقت کنید این اعتراف به از بین رفتن بازدارندگی آمریکا در مقابل ایران است. وی در عین حال میگوید لازمه تحقق چنین ایدهای «همکاری متحدان و شرکای راهبردی آمریکا در دو سطح بینالمللی و منطقهای است». و این اعتراف به این است که آمریکا به تنهائی از پس ایران برنمیآید. این گزارش که یک روز پس از سقوط دولت سوریه ـ و نه پیش از آن ـ منتشر شده است، میگوید «حق با ترامپ است که میگوید ایران، سرمنشأ هر مشکل برای آمریکاست.» در این گزارش به نقل از مک مستر آمده است «مطمئناً ایران، گستاخترین دشمن ما یا شاید دشمنی با قریبالوقوعترین خطر باشد... باید از این توهم دست برداریم که میتوانیم آنها ـ اعضای جبهه مقاومت ـ را دچار تفرقه کنیم و آنها را از هم جدا نمائیم» کمااینکه این گزارش به نقل از «صنم وکیل» کارشناس مشترک مؤسسه سلطنتی انگلیس چاتمهاوس و شورای آتلانتیک مینویسد «تنها راه متوقف کردن این روند، همکاری جمعی است. باید در دو سوی اقیانوس اطلس و به صورت راهبردی این کار را انجام دهیم؛ زیرا بدون اتخاذ یک راهبرد جمعی، مشکل [ما با] ایران همچنان به قوت خود باقی است و همچنان [این مشکل] تشدید خواهد شد. همانگونه که در دولتهای مختلف آمریکا شاهد این موضوع بودهایم». اینها اعتراف صریح افراطیترین و قدرتمندترین مخالفان ایران در هیئت حاکمه آمریکا به قدرت و اقتدار ایران میباشد.
🔸اگر قرار بود جبهه مقاومت بشکند و تضعیف شود، باید در کوچکترین ضلع آن یعنی غزه اتفاق میافتاد. غزه مساحتی به اندازه یکی از شهرستانهای متوسط ایران یا لبنان و یا سوریه دارد. از لحاظ توان مالی از همه جا ضعیفتر است، ارتباطات خارجی آن محدود به ارتباطات با دشمن خود یعنی رژیم میباشد. از سال ۱۳۸۴ بهطور پیوسته و به مدت ۱۹ سال در وضعیت ممنوعیت دریافت هر نوع کمک از خارج بوده است. در طول ۲۰ سال گذشته ده بار در معرض جنگ سنگین قرار گرفته و هماینک طولانیترین و پرشدتترین جنگ علیه خود را تجربه میکند. رژیم اسرائیل به مدد آمریکا، وحشیانهترین جنایات را در مورد مردم این قطعه کوچک اجرا کرده است. در این مدت حجم تسلیحاتی که از سوی آمریکا، آلمان و انگلیس به این رژیم سرازیر شده از ۱۲۰ هزار تن فراتر رفته و همه این حجم علیه غزه به کار گرفته شده است. خب اگر قرار بود مقاومت در جایی شکسته شود، اینجا باید غزه میبود؛
🔻چرا که هیچکدام از اضلاع دیگر مقاومت حتی کرانه باختری شرایط غزه را ندارند. اما با وجود گذشت ۱۵ ماه از این جنگ، هنوز نظامیان اسرائیلی، هر روزه در بخشهای مختلف غزه، کشته میشوند و هنوز موشکهایی که در خود غزه تولید شدهاند، به تلآویو و نقاط دیگر رژیم غاصب شلیک میشود. با این وصف، چه کسی میتواند در پیروزی مقاومت در این خطه بر رژیم متجاوزی که در کشتار و تخریب از هیچ چیز فروگذار نکرده، کمترین تردیدی داشته باشد؟
🔻 ادامه دارد...
@Kayhan_online
هدایت شده از کیهـــان آنلاین
🔰 ایران، آنگونه که هست و آنگونه که دشمن تبلیغ میکند (۳)
👤 #سعدالله_زارعی
🔸رژیم غاصب و آمریکاییها، مقاومت لبنان را ـ علیرغم دادن هزینههای سنگین ـ
بسیار قدرتمند ارزیابی مینمایند، در رسانه وانمود میکنند حزبالله ضعیف شده و حتی قادر به بازسازی خود نیست! و این در حالی است که ارتش این رژیم، جرأت ندارد همان کاری که پس از سقوط دولت بشاراسد، هر روزه در سوریه انجام میدهد، در لبنان انجام دهد. چرا اسرائیل در سوریه به بمبارانها و پیشرویهای خود ادامه میدهد ولی در لبنان به آتشبس تن میدهد و حل مسئله خود در لبنان را مستلزم مذاکرات سیاسی و توافق ـ هر چند به آن هیچ اعتمادی نیست ـ و در واقع مستلزم کمک گرفتن از آمریکا، اروپا، کشورهای عربی و دیگران میبیند؟ چون در سوریه نیروی مقاومت وجود ندارد و نیروهای رسمی نظامی جولانی هم جرأت پاسخ به اسرائیل ندارند، اما در لبنان علیرغم آنکه ارتش قدرت مواجهه نظامی با اسرائیل ندارد، جنبش مقاومت وجود دارد که بدون توجه به ناترازی تسلیحاتی و نادیده گرفتن برتری تسلیحاتی دشمن، در مقابل آن میایستد و آن را به عقبنشینی وادار میکند. اما دشمنان با استفاده از «سپاه رسانه» تلاش میکنند این مقاومت را ضعیف شده معرفی کنند!
🔸آمریکا و عوامل آن تلاش میکنند تا سوریه را به گونهای معرفی کنند که گویا در آن یک دولت مقاومتی و یک ارتش مقاومتی و یک حزب مقاومتی وجود داشته و در مصاف با آنان شکست خورده است! اما خردمندان و افراد عادی با اندکی تأمل میدانند ارتش سوریه، هیچگاه ارتش مقاومت نبوده و خود را هم ارتش مقاومت نمیدانسته و در طول ۵۰ سال گذاشته حتی یک تیر به سمت مهمترین دشمن مقاومت که رژیم اسرائیل میباشد، شلیک نکرده و صدها بار تهاجم سنگین اسرائیل به خاک سوریه را بیپاسخ گذاشته است. هیچکس نیست که حزببعث سوریه و سیستمهای امنیتی سابق آن را بخشی از «مقاومت» به حساب آورد، چرا که همانطور که گفته شد، مقاومت بدون اعتقاد و التزام به مبارزه ضدصهیونیستی مفهوم ندارد و حزب بعث و ارتش بعث پس از جنگ 1973/ 1352 هیچگاه به سمت برخورد با رژیم ضدصهیونیستی نرفتهاند. بله سوریه از این جهت که همواره از طرف رژیم صهیونیستی تهدید میشد، بهمنظور بازداشتن آن از حمله به خود، به مقاومت کمک میکرد اما خود هیچگاه مستقیماً در موضع مقابله نظامی با رژیم غاصب قرار نگرفت. دولت سوریه و شخص بشاراسد در 22 سال اخیر کمکهای زیادی به حزبالله کردند و تا روز آخر روابط صادقانه و مستحکمی با جمهوری اسلامی ایران داشتند که هنوز شایسته توجه و تقدیر است، اما کارکرد قوای نظامی و امنیتی آن هیچگاه به کارکرد حزبالله یا کارکرد انصارالله یا کارکرد مقاومت عراق یا کارکرد سپاه پاسداران شبیه نبوده است. با این وجود، آمریکاییها و عوامل آن با برچسب مقاومتی زدن به ارتش و نهادهای امنیتی سوریه، تلاش میکنند مقاومت را شکستخورده نشان دهند!. راهحل واقعی سوریه برای دست یافتن به اقتدار چیست؟ راهحل بروز و ظهور واقعی جریان مقاومت در سوریه است که چندان دور نیست.
#یادداشت_روز
@Kayhan_online