هدایت شده از 💥زلزله نیوز⚡🇮🇷Zelzelenews
5.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨‼️اسرائیل برای زدن سید از چه بمبی استفاده کرد؟
⛔️☢اتحادیه شیمیدانان لبنان میگه بمبی که برای ترور سیدحسن استفاده شد اورانیوم ضعیف شده بوده! چون اصلا بدون اورانیوم ضعیف شده نمیشه اون عمق از زمین رو تخریب کرد!
🪧#سید_حسن_نصرالله
☆ــــــــــــــــــــ
زلزلـه کانال تحلیل سیاسی و نظامی
ــــــــــــــــــــــ☆
🇮🇷@zelzeleh313🇮🇷
هدایت شده از کانال شهیدجمهور
4.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇱🇧شهید عالی مقام #سید_حسن_نصرالله:ما به دنبال آخرت هستیم،اگر در این دنیا کار میکنیم به این خاطر هست که مسئولیم و بخاطر این نیست که به این دنیا علاقه داریم،دنیای شما برای ما اندازه آب بینی بز هم ارزشی ندارد.👌👌😭😭😭🥀
#شهید_سید_حسن_نصرالله 💔
کانال شهید جمهور
👇👇
@shahid_joomhour
12.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥ما خدا را داریم...
🔹روایت شنیدنی سیدحسن نصرالله از توصیه رهبر انقلاب به او برای پشت سر گذاشتن روزهای سخت
#سید_حسن_نصرالله
#لبنان
#آنتی_فتنه
━━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━━━
هدایت شده از بدون مرز
💢دشمنی با اسرائیل شیعه و سنی نمیشناسد
🔹زمزمههای جنگ ۳۳روزه شروع شده بود. تابستان ۲۰۰۶ بود. چون چند ماه قبل در سال ۲۰۰۵ خانوادهام را دیده بودم، تابستان در مشهد ماندم. جسته و گریخته خبردار شده بودیم درگیریها در مرز لبنان و فلسطین زیاد شده است. دانشجوهای ایرانی رفته بودند خانههایشان و فقط تعداد کمی دانشجوی ارشد و دکترا در خوابگاه بودند. بهشدت نیاز داشتیم اخبار منطقه را بشنویم. بیخبری وضعیت خیلی سختی است؛ مخصوصاً وقتی از خانوادهات دور باشی. با بچهها رفتیم سراغ مسئول خوابگاه و گفتیم: «ما دانشجوهای سوری و لبنانی تو کشورمون داره جنگ میشه و باید اخبار ببینیم. باید یه دیش بذاریم تا شبکههای ماهوارهای خودمون رو ببینیم.» بنده خدا حق داد به ما. مجوز گرفت و دانشگاه اجازه داد یک دیش بگذاریم؛ مشروط به اینکه جایی باشد که دیده نشود. ما هم دیش را جایی در بالکن گذاشتیم و خبرها را از شبکههای الجزیره و المنار پیگیری میکردیم. الجزیره در آن زمان شبکهی خوبی بود و اخبار حزبالله را پخش میکرد. فهمیدیم قرار است جنگ بزرگی شروع شود. برای همین تصمیم گرفتیم برگردیم. رفتیم ادارهی اتباع تا خروجی بگیریم. گفتند یک هفته طول میکشد. روالش همین بود. توضیح دادیم که در کشور ما دارد جنگ میشود و میخواهیم برویم برای دفاع. مأموری که آنجا بود، گفت: «واقعا میخواهید برید از کشورتون دفاع کنید؟» گفتیم: «بله. مثل شما که زمان صدام از کشورتون دفاع کردید.» کارمان را راه انداختند و همان روز خروجیمان آماده شد. با قطار به تهران و از آنجا با هواپیما به دمشق رفتم.
🔹سوریها انجمنهای تشکیل داده بودند تا لبنانیهایی را که به سمت سوریه میآمدند، در مدارس و مساجد و خانهها اسکان دهند. در زینبیه، تمام هتلها و رستورانها درهاشان را برای مردم لبنان باز کردند. دولت هیچ اجباری نداشت. بهتر است بگویم اصلاً کاری نداشت! کار خود مردم بود؛ سنی و شیعه هم نداشت واقعاً. همه استقبال کردند از لبنانیها. درست مثل صدر اسلام که اهل مدینه از مهاجرین استقبال کردند. یادم هست رستورانها پشت شیشههاشان زده بودند: «وجبة اللبنانی مجانی.» (غذا برای لبنانیها مجانی است.) من آن روزها دمشق بودم. همان دو روز اول فهمیدم خیلی از لبنانیها به سمت فوعه میروند. مهاجرین سمت فوعه را اول در ادلب ساماندهی میکردند. حرکت کردم سمت ادلب. شوهرخالهام برای اسکان لبنانیها در آنجا پایگاه درست کرده بود. در خود فوعه خانهی خالی کم بود؛ اما چند تا فامیل میرفتند توی یک خانه و این شکلی چند تا خانهی خالی درست میکردند برای لبنانیها. همهی کارها را شیخمحمد حسن تقی، امام جمعهی فوعه، مدیریت میکرد. پسرعموی پدرم است. در نماز جمعه به جوانها گفت: «فرماندهان لبنانی گفتند نیازی به نیروی جنگی نداریم. شما از مهاجران پشتیبانی کنید.» بعد هم به همه مردم گوشزد کرد که مبادا لباس کهنه و پاره یا رختخواب کثیف برای مهاجران بیاورید. اینها مهمان ما هستند؛ همانطور که از مهمان پذیرایی میکنید، پذیرای اینها باشید.
🔹ما رسم داریم که موقع عروسی، مادرِ پسر به پسرش فرش و رختخواب میدهد. همهی مادرها از قبل این وسایل را برای پسرهاشان آماده میکنند. پدرم به مادرم گفت: «آن فرش و پتوها را آماده کن که ببریم ستاد جمعآوری کمکها.» مادرم دلش نمیآمد. گفت: «نه. من اینها رو نمیدم. اینها برای پسرامه.» پدرم ناراحت شد و گفت: «باشه، اشکالی نداره، نده. پس من جمیل و محمد رو میبرم بجنگن تا شهید بشن.» تا این حرف را زد، مادرم گفت: «نه، نه، ابوجمیل! بیا، بردار ببر. فرش و پتوها را الان آماده میکنم.» پدرم هر شب جلوی تلویزیون مینشست تا خبر پیروزی را بشنود. میگفت: «نذر کردم اگر حزبالله پیروز شد، همهتان را ببرم لاذقیه برای تفریح و استراحت.» تا آخر جنگ ماندم سوریه. فردای خبر پیروزی، یک ماشین کرایه کردیم و رفتیم لاذقیه. از بنّش، همان شهر سنیهای متعصب نزدیک فوعه، که رد میشدیم، همه داشتند شیرینی پخش میکردند. دشمنی با اسرائیل در سوریه شیعه و سنی نمیشناسد. تمام شهرها پر شده بود از پرچم حزبالله و تصاویر سیدحسن نصرالله. سید بعد از آزادی جنوب لبنان در سال ۲۰۰۰ برای ما یک قهرمان بود، حالا ببینید بعد از پیروزی در جنگ ۳۳روزه چطور در قلوب مردم محبوبتر شده بود؛ کسی که دروغ نمیگفت و حامی واقعی جبههی مقاومت بود. دوستش داشتیم؛ با تمام وجودمان.
🟢متن بالا برشیست از کتاب «خبرنگار غیراعزامی»؛ روایت جمیل الشیخ از سه سال محاصره در فوعه و کفریا
📚کتاب: خبرنگار غیراعزامی
✍نویسنده: سجاد محقق
🔘ناشر: خط مقدم
#بدون_مرز
#معرفی_کتاب
#سید_حسن_نصرالله
#حزب_الله
#لبنان
#سوریه
#ادبیات_بیداری
🌍با بدون مرز همراه باشید!
@bedun_e_marz
هدایت شده از سرودههای تهمتن
بسم الله الرحمن الرحیم
«تکرار نصرالله»
ما در طریق القدس، طوفان الأقصاییم
تکرار نصرالله و فرزندان زهراییم
ای رهبر خوبان، ای مظهر ایمان
سید حسنها سربرآورد از دل طوفان
ما سیل چشم قاسمیم و فاتح قدسیم
از سختی این معرکه چیزی نمیپرسیم
نسل عماد و عضو گردانهای رضوانیم
بر نصرت حق مومن و بر وعده دل قرصیم
ما در طریق القدس، طوفان الأقصاییم
تکرار نصرالله و فرزندان زهراییم
ای دشمن نادان، اهریمن انسان
جلاد سفاک ای فساد انگیز بی ایمان
با کشتن ما خون ما همواره میجوشد
سیلی که بر مرگ تو ای رجاله میکوشد
چون جوشنی روی تن آزادگان گردد
شمشیر حزب الله کز خون تو مینوشد
ما در طریق القدس، طوفان الأقصاییم
تکرار نصرالله و فرزندان زهراییم
خیل بنی آدم ای مردم عالم
آزادگان در امت پیغمبر اعظم
ما را ز مرگ محترم هرگز هراسی نیست
بر قامت ما جز کفن هرگز لباسی نیست
فرزند عاشورا حسینی گونه میمیرد
ما را بجز شوق لقاءِ حق، اساسی نیست
ما در طریق القدس، طوفان الأقصاییم
تکرار نصرالله و فرزندان زهراییم
سجاد رستمعلی (تهمتن)
❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است.
‼️ لطفاً با بازنشر این اثر، بازوی فرهنگی مجاهدان در نبرد با رژیم کودککش صهیونیستی باشید.
#سید_حسن_نصرالله
#فلسطین_کلید_رمزآلود_فرج
#ملت_حسین_به_رهبری_حسین
🌐 کانال سرودههای سجاد رستمعلی (تهمتن):
🆔 @TahamtanPoems
🔴وقتی امام خمینی(ره) سال ۴۲ فرمود:
سربازان من در گهوارهها هستند...
حاج قاسم ۶ ساله بود
سیدحسن ۲ ساله
یحیی سنوار و اسماعیل هنیه ۱ ساله بودند...
#انا_علی_العهد
#سید_حسن_نصرالله
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
27.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙 به مناسبت سالروز #عملیات_خیبر، گفتگوی بیسمی سردار شهید حسین خرازی و شهید صیاد شیرازی برای اولین بار منتشر شد.
#سید_حسن_نصرالله
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🌷⃟🕊
برای خیر دنیا و آخرتتان به شما
وصیت میکنم که ایمانتان به رهبری
حضرت امام خامنه ای که سایه اش
مستدام باد قوی و محکم باشد.
[ سیدحسننصرالله ]
#انا_علی_العهد
#سید_حسن_نصرالله
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
3.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴داغ بزرگ شهید سیدهاشم صفیالدین به روایت پدر ارجمند شهید سیدحسن نصرالله
انتشار برای نخستین بار
🌹به مناسبت تشییع پیکر مطهر شهیدین سیدین
♦️بعد از شهادت سیدحسن بعد از گذشت سه روز گفتم الحمدلله سیدهاشم صفی الدین را دارم با ایشان[با فقدان سیدحسن] عادت میکنم چراکه سیدهاشم برای من مثل فرزندم سیدحسن بود
اول از هرچیزی پسرعمو و دوستم بود و پرچمدار بود و مثل سیدحسن بلکه بیشتر مسئولیت داشت همچنان عزای سیدهاشم را دارم و زمانی که خبر سیدهاشم را شنیدم به هم ریختم و خانهنشین شدم.
#سیدهاشم_صفیالدین
#سید_حسن_نصرالله
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
روی صورت پسرم پارچهای بگذار
🔹️موقع خداحافظي، محمدجواد در خواب بود. در حالي كه از دور نگاهش میكرد، به من گفت:
« پروانه! مراقبش باش؛ او تنها يادگار من است؛ طوري او را تربيت كن كه باعث افتخار هر دوی ما شود.»
🔹️بعد، كمی مكث كرد و ادامه داد:
« پارچهای روی صورتش بگذار! نمیخواهم صورت معصوم پسرم، من را از رفتن باز دارد.»
سريع نگاه چشمهايش را برگردانده، خداحافظی كرد و ديگر برنگشت.
#شهيد_كريم_ولیزاده
شادی روحش صلوات
#شهدا
#انا_علی_العهد
#شعبان
#سید_حسن_نصرالله
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
هدایت شده از pedarefetneh | پدر فتنه