ذاکر تا کلمه گفتگو را شنید، با عصبانیت رو به داود گفت: «چیچی رو گفتگو میکنم؟ خدا لعنت کنه اونی که تخمِ لَقِ گفتگو و تمدنها و آزادی و این چیزا انداخت تو دهن مردم! که الان آخوندِ جوون و مجرد ما هم به منِ هیئت اُمنا بگه تو برو داخل تا با این چند تا گفتگو کنیم و رفع و رجوعش کنم! ولمون کن بابا! تو اگه عرضه داشتی و چیزی بارِت بود، چهارتا آیه قرآن و حدیث و سیره شهدا به این بچههای تُخمِنابسمالله یاد میدادی! مبانی بهشون یاد میدادی. نه این که بیفتی وسط و ژینگولک بازی دربیاری!»
حاجی مهدوی با تندی و جدیت به ذاکر گفت: «مراقب حرف زدنت باش آقا ذاکر! اگه این آقا داود الان اینجا نبود و زیر پر و بال چهارتا بچه و نوجوون نمیگرفت، الان به جز خودمون ده بیست نفر، پشه هم پر نمیزد.»
ذاکر گفت: «میخوامم پر نزنه! جذب حداکثری به چه قیمت؟ به قیمت تماسح و تساهل با این بیحجابهای از خدا بیخبر؟ نخواستیم آقا! نخواستیم! پس تو حوزه چی به این یاد دادن خداوکیلی؟»
مامان غزل و عسل تا این حرف را شنید، خیلی عصبانی شدند. مامانه گفت: «مگه شما صاحابِ اینجایی؟ اصلا من اینجا هرطور دلم بخواد میگردم. اصلا مگه خدا نامحرمه؟ من تو خیابونا چیزی سرم نمیدازم. اما تو این مسجد به خاطر بچهم و به خاطر این حاج آقا این شالو انداختم رو سرم. اینم دیگه رو سرم نمیدازم.»
بدترین اتفاقی که میشد از آن ترسید، رخ داد و آن خانم، این را گفت و شالش را برداشت و پیچاند دورِ دستش! مانتویی که پوشیده بود دکمه نداشت و اندکی هم در ناحیه دستهایش حالتِ شیشهای مانند داشت. به خاطر همین، سر و وضعش خیلی بدتر شد.
لحظه به لحظه که میگذشت، به التهاب مسجد افزوده میشد و کمکم خانمهایی که داخل بودند، با شنیدن سر و صدا بلند شدند و به حیاط مسجد آمدند. تدریجا جمعیت خانمها بیشتر شد. همان لحظه، گل بود به سبزه نیز آراسته شد و سر و کله نرجس هم پیدا شد. نرجس تا وضعیت را آنگونه دید، به همه بچههایش گفت شروع کنند و این شعار را با هم سر بدهند: «مرگ بر بیحجاب!»
دخترانش که تقریبا ده پانزده نفر بودند شروع کردند و با هیجان هر چه بیشتر، این شعار را سردادند. از طرف دیگر، ذاکر هم فورا دوید و درِ مسجد را بست و گفت: «الان زنگ میزنم پلیس بیاد و تکلیف شما را روشن کنه!»
البته آن دو تا خانم هم بیکار نبودند و شروع کردند به شعار دادن. و تعدادی از مادرانی که با آنها هم تیپ و قیافه بودند از آنها حمایت کردند و شعار آنها را تکرار کردند. اما متاسفانه شعار آنها جنبه سیاسی به خود گرفت و همه چیز را خرابتر کرد. آنها شعار سر دادند: «زن-زندگی-آزادی!»
چشمتان روز بد نبیند.
بگذارید غائله را از جایی روایت کنم که... با کمال صدها افسوس، فیلم آن شب و چند دقیقه بحرانی که داود دچارش شده بود، سر از پیجِ معاندین درآورد. خاله غزل و عسل یواشکی از کل آن ماجرا فیلم گرفته بود و لحظه به لحظه را گزارش میداد. حتی فیلم لحظهای که خواهرش برای اینکه از شرّ ذاکر خلاص شود و دو نفرشان از مسجد بزنند بیرون، از درِ مسجد رفت بالا و خودش را به آن طرف رساند و همه هم برایش سوت و کف زدند و شعار زن-زندگی-آزادی سر دادند. کِی؟ شب شهادت امیر مومنان علی علیه السلام!
حتی تا اینجای کار هم خیلی حساس نبود. هر چند کار خیلی بدی بود و کلیپش در همان شب، کل سایتها و پِیجهای ضدانقلاب را برداشت. اما مصیبت ماجرا آنجا بود که خاله نُخاله غزل و عسل، داود را به عنوان قهرمان ماجرا معرفی کرد و اینگونه گزارش داد:
-سلام به همگی. شب بیست و یکم رمضونه. اومدیم مسجد اما این یارو(ذاکر) به ما توهین میکنه و نمیذاره بریم داخل. ما هم شالامونو از قصد برداشتیم. اینا(نرجس و بچههاش) دارن علیه ما شعار میدن و آرزوی مرگ ما رو دارن! دمِ خانمایی گرم که اومدن و دارن شعار میدن و زن-زندگی-آزادی سر دادن. آهان. اینم بگم که تنها کسی که از ما حمایت کرد و جلوی این ریشویِ بداخلاق و بیادب وایساد، این حاجآقاست که اسمش آقا داوده اما بچهها از بس دوسش دارن بهش میگن دیوید! ببینین! این(ذاکر) داره چطوری به آقا دیوید توهین میکنه و به ما هم توهین میکنه؟!
@Mohamadrezahadadpour
ادامه👇👇
خاله غزل و عسل، بعد از این که توانست با خواهرش از دیوار مسجد بالا بروند و تا قبل از آمدن پلیس، بزنند بیرون، در ماشین کنار پارکی ایستاده بودند که فورا شروع کرد و فیلمی که گرفته بود را برای همهکس و همهجا فرستاد.
کسی خبر نداشت اما خاله غزل و عسل که اسمش فرانک بود، ادمین یکی از پیجهای هنریِ توییتر بود و بخاطر این که مثلا از داود حمایت کرده باشد، همان لحظه هشتکی تولید کرد و آن چندثانیهای که داود به ذاکر انتقاد کرده بود و مثلا جلوی او ایستاده بود را با این هشتکها شِیر کرد:
«#داود-تنها-نیست»
«#دیوید-تنها-نیست»
«#آخوند-حامی-زن-زندگی-آزادی»
«#مسجد-جای-همه-است»
«#آخوندها-به-مردم-پیوستند»
فرانک یا خبر داشت یا نداشت، یا خواسته بود یا ناخواسته، اما این خیلی برای داود بد شد. خیلی. هرچقدر بگویم کم است. مخصوصا وقتی گزارشگر شبکه معاند، میخواست کل فیلم را در چندین نوبت پخش و تحلیل کند، اینگونه آغاز کرد: و اما بشنوید از آخوندِ جوان و شجاعی که برخلاف دیگر هممسلکهایش، جلوی گروههای ضدمردمی ایستاد و در شب قدر، از حامیان انقلاب(!) زن-زندگی-آزادی حمایت کرد. آقا داود... یا همون آقا دیوید! آخوندِ مسجدالرسول ...
مثل بمب صدا کرد. بمبی که هر لحظه صدای انفجار و تیر و ترکشش بیشتر و بیشتر میشد. تا جایی که داود دو شب خواب و خوراک نداشت.
تا این که روز بیست و دوم ماه رمضان، یعنی همان روزی که غروبش باید همه چیز را برای شبِ احیای بیست و سوم آماده میکردند، گوشی داود زنگ خورد. داود تا سراغ گوشی رفت، خشکش زد.
تا آن روز و آن ساعت، هر کسی به او زنگ میزد، شمارهاش میافتاد و او هم برمیداشت و جواب میداد.
اما آن لحظه، شمارهای نیفتاده بود و گوشیاش داشت زنگ میخورد!
استرس گرفت.
نمیدانست بردارد یا نه؟
روی صفحه گوشیاش نوشته بود «شماره خصوصی!»
و این یعنی کار بیخ پیدا کرده و ...
یا حضرت عباس!!
@Mohamadrezahadadpour
ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💕در سکوت شب نقش
✨رویاهایت
💕را به تصویر بکش
✨ایمان داشته باش
💕به خدایی که نا امید
✨نمی کند و رحتمش
💕بی پایان است
✨شبتون پراز آرامش
💕زندگیتون آرام
✨فرداتون پراز بهترینها
💠در کانال خبرگزاری صرم با ما همراه باشید👇
🆔 @sarm_news
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سلام_امام_زمانم😍✋
#السلام_ایها_غریب
عشقآندارمڪهتاآیدنفـس
ازجماݪدلبـرمگویمفقط
حـقپرستم،مقتدایممهـدۍاست
تاابدازسرورمگویمفقــط...
#السلامعلیڪیابقیةالله ✨
•ــــــــــــــــــــ••ــــــــــــــــــــ•
#العجلمولایغریبم
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج #صلوات
💚اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج💚
"بحق فاطمه(س) "
💠در کانال خبرگزاری صرم با ما همراه باشید👇
🆔 @sarm_news
4_5848209774415448902.mp3
2.02M
🔊مجموعه صوتی
#شناختامامزمان
👤استاد حسن محمودی
📝قسمت نهم
🔖راه رسیدن به شاخصهی اصلی شناخت #امام_زمان عجل الله...
👌کوتاه و شنیدنی
👈بشنوید و نشر دهید.
💠در کانال خبرگزاری صرم با ما همراه باشید👇
🆔 @sarm_news
🌷سلام
صبح دوشنبه تون بخیر
ان شاءالله تعالی
در پناه قاضِیَ الْحاجات
امروزتون بخیرونیکی
حال دلتون خوب خوب
رزق و روزیتون زیاد
جسم و جانتون سلامت
و زندگیتون غرق در
خوشبختی و سعادت باشه
❤️الهی_آمین
🌷دوشنبه تون پر خیر و برکت
💠در کانال خبرگزاری صرم با ما همراه باشید👇
🆔 @sarm_news