8.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زندان های عظیمی بود، باریک، کوتاه ...
تو هر قسمت آدم هایی توش اسیر بودن ...
خیلی وسیع بود زندان ها ... اول و آخرش مشخص نبود
#زندگی_پس_از_زندگی
#حق_الناس
کانال سرنوشت انسان: @sarneveshte_ensan
حاج میرزا علی محدث زاده، پسر مرحوم حاج شیخ عباس قمی گفت: جلد سیزدهم کتاب بحارالانوار، به امانت نزد پدرم بود، بعد از فوت ایشان به وسیلهی برادرم محسن آقا به صاحبش رساندم.
شب بعد خواب پدرم را دیدم، گوشم را گرفت و گفت: کتاب را دادی، چرا جلدش را شکستی؟ از خواب بیدار شدم، به محسن گفتم: کتاب که سالم بود، مگر تو جلدش را شکستی؟ گفت: زمین کوچه گل بود و من زمین خوردم، لذا گوشهی جلد کتاب تا شد.
کتاب را گرفته و صحافی کرده و پس دادیم. پس از سه روز، طلبه ای به منزل ما آمد و گفت: دیشب آقای حاج شیخ عباس را در خواب دیدم گفت: برو به علی بگو جلد کتاب را درست کردی، من آسوده شدم، خدا عاقبتت را به خیر کند.
#حق_الناس
برگرفته از کتاب بازگشت
کانال سرنوشت انسان: @sarneveshte_ensan
هدایت شده از سرنوشت انسان
8.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زندان های عظیمی بود، باریک، کوتاه ...
تو هر قسمت آدم هایی توش اسیر بودن ...
خیلی وسیع بود زندان ها ... اول و آخرش مشخص نبود
#زندگی_پس_از_زندگی
#حق_الناس
کانال سرنوشت انسان: @sarneveshte_ensan