eitaa logo
سطلیات
240 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.5هزار ویدیو
119 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از اصرار
لطفا بخوانید از شهیدی که دیر به سید حسن رسید اما رسید... این آقا که عکسش اینجاست اسمش علاء است و کسی که از سرنوشت علاء بعد از شهادت سید حسن می‌گوید، محمد است. محمد می‌گوید می‌خواهد قصه‌ی علاء را برایتان بگوید و اینکه علاء چطور سعی کرد سید را نجات دهد اما کنار او شهید شد. علاء یکی از افرادی‌ست که که در تیم پزشکی برای نجات جان مردم بعد از بمباران‌ها حضور داشت. آنها آن روز در محل بمباران‌ حضور پیدا کردند. تعدادی از آنها تلاش کردند به سید برسند اما به علت استنشاق مواد موجود در اثر بمباران بیهوش شدند. ساعت‌ها تلاش کردند، رفتند و آمدند اما خبری از پیکرها نبود تا اینکه برخی خسته شدند و تصمیم گرفتند استراحت کنند و فرصت خواستند. اما علاء اصرار داشت که من می‌خواهم بروم پایین، نمی‌خواهم استراحت کنم. گفت من چیزی برای از دست دادن ندارم. با اینکه علاء سه فرزند دارد. پس ماسک اکسیژن را به صورتش زد و پایین رفت. علاء بیرون نیامد. برنگشت. چند ساعت بعد از استراحت، تیم پزشکی پایین رفتند و دیدند علاء کنار سید حسن دراز کشیده. علاء ماسک را برداشته بود و به صورت سید گذاشته بود. تلاش کرده بود سید برگردد. برنگشت. علاء هم همانجا بی‌ماسک با او رفت و تن بی جانش فریاد «بعد از تو خاک بر سر دنیا» شد. هفهاف بصری هم دیر رسید، آواره‌ی محمّد بود.به سپاهیان عمر سعد گفت یا ایّهاالجندُ المجَند، أنا الهفهافُ بن المهند، أبغی عیالَ محمّد. خداوندا! تو شاهد باش. ما نیز در این کوچه پس‌کوچه‌ها دنبالیم. تو شاهد باش آمدند آن قوم که دنبال بودند. دیر آمدند اما آخر آمدند... @Esrar3
هدایت شده از اصرار
9.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آن امتحان‌ غافلگیر کننده این نادیدنی‌های تعیین کننده اینطور که معلوم است شهید ابراهیم عقیل از آن شیرین سخن‌های روزگار است (بود؟). ما تازه پیدایشان کردیم بگذار هنوز هم بگوییم هست اگرچه با تأخیر... کلامش به نمود الماس پر از زاویه است و حرکات نور در این زوایا به تلألو سخنانش افزوده. هرکس هم به تناسب، زاویه‌ای از کلام او را بیشتر درمی‌یابد و دل می‌بندد. اعراب ضرب المثلی دارند که می‌گوید «یکسر و یجبر». یعنی می‌شکند و جا می‌اندازد. مثل شهید ابراهیم عقیل که هم خطر را نشان می‌دهد و هم رهایی را. از امتحان می گوید و اینکه امتحان بدجور غافلگیرمان می‌کند و از آن جایی که فکرش را نمی‌کنیم ناغافل از راه می‌رسد و خرمان را می‌گیرد و همین نقطه‌ی خطر ما در آزمون‌هاست. اما همانجا می‌گوید چشم‌مان به همین کوچک های نادیدنی باشد که همان‌ها تمام معادله را بر هم زده و احزاب و بدری رقم می‌زنند. و همین است که می‌گوید تمام این معیارهای دهان پرکن چشم‌گیر را به دریا بریزید و خلاص! و با این معیارها نبود که آن ضربه‌ی مولایمان علی بن ابی طالب در خندق سر شد بر تمام سرها از جن و انس. 🔰این‌ها را که می‌گوید؟ یکی از بزرگ‌ترین فرماندهان نظامی حزب الله. آن ها اینگونه تدبیر می‌کردند، تدبیر جنگ را، تدبیر خویش را. ☑️ زیرنویس شده @Esrar3