🚦استعدادیابی و قربانیانش
«احسان علیخانی» دقیقا در #عصر جدید چه کار میکند؟
🔸۱- چهوقت نیاز به مسابقههای استعدادیابی پیدا میکنیم؟ وقتی قفس آهنین مدرنیته (بهتعبیر ماکس وبر) و فرآیندهای آموزشی و تحصیلی مدرن، جایی به امور خارج از «چارچوب متصلب مدرنیته» نمیدهند و فهم سامانبخشیدن به سایر شئون حیاتی انسان را ندارند. در این وضع است که به جایی خارج از سازوکارهای رسمی نیاز است تا امیدها ناامید نشود همچنانکه به بلیتهای بختآزمایی نیاز است تا کورسویی از امید در کار باشد. اما این امید تا چه حد جدی و حقیقی است امید و هیجان و استعدادی که در این برنامههاست، چه چیزی را تحکیم خواهد کرد؟
🔸۲-کدام استعدادها هستند که توان طرح خود را دارند؟ آیا استعدادهایی که وضع و افقی غیر از مدرنیته را دنبال میکنند و با چارچوبهای تنگ آموزشی مدرن کنار نمیآیند؟ نه. شرکتکنندگان باید بتوانند در وقتی محدود، عموم مخاطبان را سرگرم کنند و موجب کسالت (حتی چند دقیقه) نباشند. اما این مقدار از سرگرمیسازی کافی نیست و هر کسی از سرگرمیسازان، شایستگی برنده شدن ندارد و باید رقابتی در کار باشد تا این صنعت سرگرمی، از هر حرارت ممکنی استفاده کرده باشد. ادعای «استعدادیابی» برای چنین صنعتی، زیاده «بزرگ و نامربوط» است. سرگرمیسازان، ابزار دست «صنعت سرگرمیسازی»ای هستند که بر زمینه فشارها و ناخواستنیهای مدرنیته (یا شبهمدرنیته)، بر درک عمومی و اجمالی از «قفس آهنین» استوار شده است. عموم هم خواهناخواه برای فرار از «فشار روزمرگی» در عالمی که ناگزیر «در حال توسعه» است، برای گریز از «کسالتها» و «ملالتها»ی ملازم با فرآیندهای توسعه، بهدنبال سرگرمی میروند؛ تا شاید چیزی ببینند که از «boring» و «boredom» دائمی، قدری خلاص شوند.
🔸۳-«ترحم به آن مستعدان» و «دلسوزی برای آنان» و «خارج از قانون و معیار داوری کردن»، از لوازم چنین برنامهای خواهد بود. چرا؟ چون عموم با اینها «سرگرم» میشوند و میتوانند به خارج از سازوکارهای رسمی مدرن، امیدوار باشند و اگر نه، چطور عیوب و فشارهای مدرنیته و مدرنیزاسیون را تحمل کنند؟ آیا بر مدرنیته و مدرنیزاسیون نخواهند شورید؟ آیا به ذبح استعدادهای ریز و درشت در «قفس آهنین» معترض نخواهند شد؟ آیا در آن صورت «وضع موجود» به خطر نخواهد افتاد؟
🔸۴-#سلبریتیها میتوانند داورانی شایسته برای «عامهپسندی» باشند. سلبریتیها عامهپسندند و عامهپسندی را خوب دریافتهاند. سلبریتیها نمادهای گریز از ملال مدرنیزاسیون و گریزاندن خلایق از تأمل و تفکر در «چرایی این ملال» هستند. اشکال کردن به «متخصص نبودن» سلبریتیها، اشکال بجایی نیست. برای چنین صنعتی و برای چنان غرضی، باید داوران، «هرچه سلبریتیتر» و «با مزاعم همگانی آشناتر» و «در مزاعم همگانی مضمحلتر و محلولتر» باشند. منطق برنامههای الگو (نه برنامههای رونویسی شده) چنین اقتضا میکند.
🔺۵-آنچه ما را رهایی و نجات تواند بخشید، جایی در چنین برنامهای نخواهد داشت. در چند دقیقهای که هر شرکتکننده در این برنامه فرصت دارد تا خود را عرضه کند، هیچ مطلب مهم، اساسی و روشنگر، طرح تواند شد؟ آیا این برنامه ما را به سمت افقی دیگر و به سوی حل چیزی سوق خواهد داد یا « #استعداد_سرگرمکنندگی_افراد » را بهکار خواهد گرفت تا ما را هرچه بیشتر نسبت به قفس آهنین و قربانیان آن، خودمان و دیگران، بیحس کند؟ از آن «صدها استعداد شرکتکننده» هیچکدام از آن «قفس مدرن و معقول و سفت و سخت»، نجات نخواهد یافت. نه بازندگان و نه حتی برندگان. در این میان آن استعداد حقیقی که میتواند کاری از پیش ببرد یا مشکلی را حل کند یا افقی را نشان دهد یا... نه در چنان سیستم مدرنیزه ای جایی خواهد داشت و نه در چنین «استعدادیابی»هایی.
✍ #محمد_علیبیگی
▫️کانال نقد سینما
📲 @savaderesanei
🚦غیررسمی و بیدردسر
📍گزارش صبحنو از پستهای شبهتبلیغاتی سلبریتیها
🔹سبک فعالیت بخشی از بازیگران #سینما و #تلویزیون در صفحات شخصیشان در شبکههای اجتماعی خصوصا در بحرانها و اتفاقات فراگیر ملی، توجه بسیاری را به خود جلب کرده بهطوری که تبعات واقعی آنها بیرون از فضای مجازی دامان بسیاری از مردم را گرفته است. با این حال فعالیتهای #سلبریتیها محدود به اظهار نظرهای شاذ آنها باقی نمانده است. کثرت انواع #تبلیغات_تجاری در صفحات سلبریتیها نشان میدهد که نوع تعامل آنان با دنبالکنندگان صفحاتشان تغییر کرده است.
🔸از حدود ۸ میلیون نفری که یک خانم بازیگر چهلوچندساله را در اینستاگرام دنبال میکنند، دستکم باید چندهزار نفری باشند که وقتی عکس پر از آرایش او را با لباسی میبینند، ترغیب شوند که بدانند کدام مزون لباسش را طراحی کرده، کدام سالن زیبایی، طراحی گریمش را انجام داده و کیف و کفش و سایر لوازمش را از کجا تهیه کرده است. این انگیزه کافی را برای نزدیک شدن صاحبان این مشاغل به جهان «سلبریتیها» تأمین میکند و بالطبع سلبریتیها هم از عواید مالی این تبلیغات استقبال میکنند و هم از تجمل چندساعتی خاص و خوشترکیب بودن.
🚨ترفند تبلیغ در متن زندگی
🔸«به مناسبت عید فطر برای عزیزانم سورپرایز دارم» و بهدنبال آن چندبار اضافه کردن شناسه یک «برند جواهرآلات» به همراه عکسی از حضور در فروشگاه این آرم تجاری. چنین پستهایی حاوی مقادیر قابل توجهی از همین ترفندها هستند و #بهنوش_بختیاری یکی از فعالترین سلبریتیها در این حوزه است. تصویری از چهره پر از آرایش خانم بازیگر که روی آن لوگوی استودیوی تصویربرداری به همراه طراح گریم ثبت شده است، قرار گرفتن این مدل پستها در میان انبوهی از پستهایی که بازتابدهنده فعالیتهای روزمره، علایق، خستگیها و نظرات صاحب صفحه هستند، برای دنبالکنندگان این تصور را ایجاد میکند که این تبلیغات نیز بهطور انگیخته انجام میشوند و این واقعیتی است که پشت نقاب واقعی بودن، پنهان میشود.
📍سلبریتی-مدیران، از آرایشگری تا مشاوره خانواده!
🔸پستهای مشابهی در صفحه #الهام_حمیدی از همین ترفند استفاده میکنند. مثلاً تصویری از چهره خانم بازیگر درحالی که به دوردستها خیره شده به همراه نوشتهای منتشر شده است:
A lot of problems in the world,
would disappear if we talk to each other instead of about
each other...!
اما خواننده ناآشنا با این ترفند ممکن است از توضیحات تکمیلی پست تعجب کند؛ «حمیدی» در ادامه یک عکاس و یک آرایشگر را در زیر همین پست منشن کرده است. البته اگر وارد صفحه این آرایشگر بشوید، خواهید دید که بسیاری از دیگر بازیگران هم با او همکاری داشتهاند. از همین جا زنجیره تبلیغات به هم متصل میشود و البته زنجیره تحقیقات هم! #نیوشا_ضیغمی، #نفیسه_روشن و #بهاره_رهنما هم در تبلیغ برای این آرایشگر سهیماند و نکته هم شاید در همین نام آخر نهفته باشد؛ در موسسهای فرهنگی و هنری که«بهاره رهنما» مدیریت میکند و از آموزش شاهنامهخوانی و نقالی به کودکان تا مشاوره روانشناسی به خانوادهها و تا آموزش آرایشگری فعالیت دارد.
📍تبلیغات از نوع مردانه
🔸اگرچه زنان همیشه فرصتهای بالقوه بیشتری برای قرار گرفتن در جایگاه سوژه تبلیغاتی را دارند اما داستان به صفحات خانمهای #سلبریتی ختم نمیشود. #هوتن_شکیبا، بازیگری که این روزها نام او بیش از پیش میدرخشد، در تعداد قابل توجهی از پستهایش برای یک طراح لباس تبلیغ میکند. #نوید_محمدزاده هم گهگداری از مربی بدنسازی خود پستهایی منتشر میکند؛ «داشتن مربی خوب نعمتِ. داشتن رفیق خوب به بهِ» اما نشان دادن صفحه مربی مربوطه در انتهای پست را دیگر نمیتوان فقط بهحساب رفاقت و مربیگری گذاشت. #کامبیز_دیرباز، دیگر بازیگری است که برای طراح لباس و اکسسوری خودش تبلیغ میکند اما این تبلیغ را در لفافه تشکر از مخاطبان یا بهانههای دیگر میپیچد تا از ترفند رایج این روزهای سلبریتیها برای همکاری با فعالان تجاری باز نمانده باشد.
🔸اوجگیری این سبک فعالیتها در صفحات شخصی برخی بازیگران در شبکههای اجتماعی نشان میدهد که رویکرد آنان به شکل تعامل با دنبالکنندگانشان بهمرور زمان تغییر کرده است. آنان حالا مخاطبانشان را مصرفکنندگان بالقوهای میدانند که بدون توجه به رسمی یا غیررسمی بودن تبلیغ، به سراغ برندها خواهند رفت و در نتیجه رشد کسبوکار این تجارتها، مقادیری هم نصیب تبلیغکنندگان خواهد شد. این شیوه تبلیغات البته این حسن را هم دارد که باتوجه به حواشی، انتقادها و محدودیتهای تبلیغکنندگان رسمی کالاها و برندهای تجاری، برای سلبریتی دردسری هم ایجاد نمیکند و البته با تأثیر ناخودآگاه بر دنبالکنندگان صفحات از طریق الگوسازی تجمل، فروش بالاتری را هم میسر میکند.
▫️نقد سینما
📲 @savaderessnei
🚦این لشگر #سلبریتیها از چهارشنبه تا دیشب کجا بودن که یادشون نبود باید برای جانباختگان سقوط #هواپیمای_اوکراین همدردی کنن؟!
📍ای کاش روزی بیاد که حضور سلبریتیها در جامعه برای کشور مفید باشه!
📲 @ssvaderesanei
2.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚦 پاسخ ساده به ادعای سحر ذکریا
📍خانم بازیگر میگوید چرا در کشورهای دیگر دنیا #سلبریتیها (چهرهها) نمیمیرند
🔸فقط بخشی از چهرههای معروف دنیا که در اثر کرونا جان باختهاند را در این فیلم ببینید
🚨متاسفانه اظهارات غیرکارشناسانه، احساسی و سطحی گاه و بیگاه سلبریتیها در کشور ما تبدیل به چالشی همیشگی شده است. چیزی که معمولا به ظاهر برخاسته از احساس مسئولیت و دلسوزی آنهاست اما...
#کرونا
#سلبریتی
#نگاه_انتقادی
📲 @savaderesanei