🌑🌑🌑🌑
#غزل💫
#تقدیم_به_تنهای_سوادکوه_رحمت_الله_حسن_پور
فرض کن قویی به خلوت می نشیند تا بمیرد
تلختر آیا از این که شاعری تنها بمیرد؟
برگی از دیوان حافظ روبرویش باز باشد
بسته چشمش را بر آن آیینه ی معنا... بمیرد
از سپهری "حجم سبز"ی را نشانش داده باشند
گوش او در زیرِ آوارِ "صدای پا" ... بمیرد
"آی آدمها" طنین انداز در اعماق ذهنش
او که دل را می کَنَد تا از لب دریا ... بمیرد
این همه قول و غزل را بر زبان آماده دارد
آستین شعر را تا می زند بالا... بمیرد
عاشقانش تشنه ی یک جرعه از سرچشمه ی او
رود در پیچ و خم کوهی که ناپیدا... بمیرد
این چه طرح ناصوابی بود آقای نظامی؟
این که مجنون باشد و در غیبتش لیلا بمیرد
پرده ی آخر برای قهرمانت بهتر این بود
در زلال چشم آهو در همان صحرا بمیرد
من به او حق می دهم یعنی خدایی درد دارد
این که روزی زنده باشی، دوستت اما بمیرد
مرگ قو هرقدر زیبا هم که باشد آه هرگز
شاعری تنها مبادا این چنین زیبا بمیرد
#امیرحسین_بهمنی🌸
http://Telegram.me/sedapa