eitaa logo
کانال سید مقدام حیدری
347 دنبال‌کننده
796 عکس
143 ویدیو
33 فایل
این‌جا نه با غذا؛ که با یادداشت‌های فاخر پذیرایی می‌شوید. و نه اطلاعات زیاد؛ بل‌که نگاه و زاویه‌ی دید تقدیم حضورتان می‌شود. مدیر و نویسنده‌ی کانال @meqdam
مشاهده در ایتا
دانلود
اگر زود به زود ورزشی نمی‌کنیم که ما را حسابی از کت و کول بیندازد، اگر کار و سبک زندگی‌مان ما را آن‌قدر خسته نمی‌کند که شب از خستگی غش کنیم، اگر زود به زود با مطالعه‌ی زیاد یا نماز و عبادت زیاد یا پیاده‌روی زیاد یا هر کار مفید زیادی انرژی‌مان را به کمترین حد ممکن نمی‌رسانیم و به شدت ضعف نمی‌کنیم، از کیف و لذت دنیا واقعا محرومیم. چرا کسی از خستگی‌درمانی برای ما چیزی نگفته است؟ چرا کسی ما را عاشق حس خستگی شدید نکرد؟ ✍️سید مقدام https://eitaa.com/sayedmeqdam
+ یعنی چی که باید از خدا بترسیم؟ مگه خدا ترس داره؟ _ خب از کی بترسیم پس؟ + مگه حتما باس بترسیم؟ نمی‌شه بدون ترس زندگی کنیم؟ حتما باید از یه چیزی بترسیم؟ _ ترس، از علاقه‌های آدم میاد‌. مثلا تو چون علاقه داری در آینده موفق بشی، ترس از شکست هم داری. ولی یه گوسفند ترس از آینده نداره، چون در لحظه زندگی می‌کنه و هیچ آرزویی نداره. ما نمی‌تونیم نترسیم چون کلی علاقه و آرزو داریم. + خب چرا از خدا بترسیم اون وقت؟ _ این نسخه‌ و توصیه‌ی خود خداست. که از هیچی نترس از من بترس فقط. چون هیچ کی نمی‌تونه به تو ضرری بزنه اگه من نخوام. فقط من می‌تونم پدرتُ دربیارم، فقط من می‌تونم زمین بزنمت، هیچ کی کاره‌ای نیست. پس فقط از من بترس. + خب ولی من دوست ندارم از خدا بترسم! _ عیبی نداره دست خودته. ولی تو اگه از خدا نترسی، ترست شیفت میشه رو چیزای دیگه؛ از نگاه مردم می‌ترسی، از قضاوت‌ها می‌ترسی، از دشمنات می‌ترسی، از حوادث روزگار می‌ترسی، از گرونی دولار می‌ترسی... از همه چی می‌ترسی و این ترس‌ها نابودت می‌کنه، استعدادهات رو قفل می‌کنه. + خب اگه از خدا بترسم هم همونه که؟ _ کجاش همونه دیوونه؟😄 اگه از خدا بترسی اون وقت عالم و آدم دیگه به هیچ جات نیست. بدون هیچ ترسی زندگی می‌کنی. تمرکزت میره بالا اصلا. چون از هیچی دیگه نمی‌ترسی. فقط از یه چیز می‌ترسی، که می‌دونی اون خیلی مهربونه. ترس از خدا تنها ترسیه که مزه‌ش شیرینه. چون تنها ترسیه که انسان رو ضعیف نمی‌کنه، برعکس قویش می‌کنه. ✍️سید مقدام https://eitaa.com/sayedmeqdam
هدایت شده از زیست شهر نوین مولّد
📢 دوره رایگان آشنایی با زیست‌شهرهای نوین مولد مجازی (آفلاین)؛ با امکان شرکت از سراسر کشور بصورت فشرده در ۳ ساعت ✅ همراه با اعطای گواهی پایان دوره از طرف اندیشکده زیست‌شهر 🎴ثبت‌نام از طریق👇👇 yun.ir/zistshahr2 yun.ir/zistshahr2 🔹 با ارائه‌هایی از: دکتر عباس جهان‌بخش؛ زیست‌شهرهای نوین مولد، الگویی هم افزا مهندس امیرحسین کمالی؛ نظام تولید، توزیع و مصرف تراز انقلاب اسلامی ⏱ مهلت ثبت‌نام: ۱۵ فروردین ماه ⚠️ توجه: دوره پیشرفته زیست‌شهر بزودی برگزار شده و شرط شرکت در آن، قبولی در دوره حاضر است. لذا بزرگوارانی که قبلا در دوره زیست شهر شرکت کرده‌اند لطفا در این دوره ثبت‌نام کرده و در آزمون آن شرکت کنند تا بتوانند به دوره پیشرفته راه پیدا کنند. شبکه یاریگران پیشرفت ایران 📌@shipaa
یه قاعده‌ هست که میگه: وقتی یکی میگه به جای فلان کار، به فقرا کمک کنید، یعنی از اون کار بدش میاد. هیچ کی درباره‌ی کاری که ازش خوشش میاد، هرچند پرخرج باشه، نمی‌گه به جاش به فقرا کمک کنید. ✍️سید مقدام https://eitaa.com/sayedmeqdam
هر چه دنیا در نگاه انسان، بیشتر بزک شده باشد و بیشتر فریفته‌ی جلوه‌هایش شده باشد، بیشتر حرف‌های عمیق دین را نمی‌فهمد و در نتیجه مؤمنین و دین‌داران را مسخره می‌کند. اگر حرف‌های دین به نظرمان خنده‌دار است، این به خاطر نگاه توهمی و غیر واقع‌بینانه‌ی ما به دنیا است. (بقره:۲۱۲) ✍️سید مقدام https://eitaa.com/sayedmeqdam
🔻به فرض محال! ✍️سید مقدام حیدری: به فرضِ کمی تا قسمتی محال، اگر زن و شوهری تنهای تنها در جزیره‌ی دورافتاده‌‌ای، به دور از مردم، و حتی بدون سروصدای تکنولوژی و رسانه زندگی می‌کردند، زندگی‌شان چگونه بود؟ البته که این، زندگی مطلوبی نیست، چرا که انسان اجتماعی است و در تنهایی توان زندگی ندارد. ولی جدای از دردسرهای تنهایی، لابد این زن و شوهر در آن تنهاییِ مطلق به هم دل بسته‌تر می‌شدند. لابد چندان دعوایی بینشان رخ نمی‌داد و هیچ وقت با هم قهر نمی‌کردند. قهر کنند که چه بشود؟ که با کی درد دل کنند آن وقت؟ که با کی رابطه‌ی جدید برقرار کنند؟ لابد هیچ وقت به فکر طلاق نمی‌افتند. ناگفته پیدا است، هر کدام‌شان هر اخلاق گندی که داشته باشد، هر چه باشد همه‌ی دنیا و کس و کار آن یکی است. تازه چه دعوایی قرار است رخ دهد مگر؟ چشم و هم‌چشمی که نیست، کرم و فضولی و حسادتی که به کار نیست، رقیبی برای هم‌دیگر که ندارند، زمینه‌ی کوچک‌ترین خیانتی هم که در کار نیست. پس چه دعوایی چه کشکی؟! چنین شرایطی وجود ندارد و قرار نیست داشته باشد. ولی شاید خدا می‌خواست با قانون حجاب و عفاف، برای هر خانواده‌ای یک جزیره‌ی کوچکِ امنی بسازد که پیرامونش را دریای مهربانیِ حجاب و عفافِ مردمِ شهر فرا گرفته است. بدون شک، طرح و نقشه‌ی خدا این بود که زندگی‌ها گرم‌تر و شیرین‌تر از امروز باشد. و من فکر می‌کنم خدا بخشی از بار این گرما و شیرینی را بر حجاب و عفاف انداخته است. https://eitaa.com/sayedmeqdam
هدایت شده از مکتب‌خانه
🤲 امروز و دو روز آینده، را از دست ندهیم. دعای زیبا و دل‌کشی است. خدا را با اسماء و صفات جمال و جلالش یکی‌یکی «تسبیح» می‌کنیم و سپس از او میخواهیم که ما را از «آتش» نجات دهد... 📌 پ.ن: درباره‌ی «تسبیح» و «آتش» اگر توفیق یار شد، نکاتی را خواهم گفت. ان‌شاءالله @Maktabkhaaneh
شاید بهترین راه برای درک زیبایی ترس از خدا، تجربه‌ی این ترس و چشیدن مزه‌ی شیرین آن و تماشای ترس اولیای خدا با خواندن دعاهای رسیده از آنها باشد. ما در شب‌های دعای کمیل و ابوحمزه و... اگر از ترس خدا اتفاقی اشک بریزیم، معمولا دوست نداریم این حس زود قطع شود. بعد به رفیقمان می‌گوییم عجب مجلسی بود! چه کیف داشت و چه چسبید. در حالی که ما در آن مجلس دقایقی ترس از خدا را تجربه کرده بودیم. ترس از خدا مثل غم و اشک بر مصیبت سید الشهداست، از دور نمی‌شود تحلیلش کرد و زیبایی‌اش را توضیح داد. باید چشید. آن وقت می‌بینی واقعا جنس این ترس متفاوت از ترس‌های دیگر است. امروز و فردا و پس‌فردا اگر وقت کردید، دعای خوش آهنگ و خوش‌مضمون و بسیار پر اجر و ثواب مجیر را بخوانید. با این دعا شاید بشود کمی مزه‌ی ترس از خدا را چشید. هر که چشید مشتری شد و همه‌ی ترس‌های دیگر زندگی‌اش را به عشق این ترس رها کرد. ✍️سید مقدام https://eitaa.com/sayedmeqdam
کانال سید مقدام حیدری
جزیره‌ی خدا ✍️سید مقدام حیدری: به فرضِ کمی تا قسمتی محال، اگر زن و شوهری تنهای تنها در جزیره‌ی دورافتاده‌‌ای، به دور از مردم، و حتی بدون سروصدای تکنولوژی و رسانه زندگی می‌کردند، زندگی‌شان چگونه بود؟ البته که این، زندگی مطلوبی نیست. انسان، اجتماعی است و تابِ تنهایی ندارد. ولی جدای از دردسرهای تنهایی، لابد این زن و شوهر در آن تنهاییِ مطلق به هم دل‌بسته‌تر می‌شدند. لابد چندان دعوایی بینشان رخ نمی‌داد و هیچ وقت با هم قهر نمی‌کردند. قهر کنند که چه بشود؟ که با کی درد دل کنند آن وقت؟ که با کی رابطه‌ی جدید برقرار کنند؟ از هم‌دیگر دور شوند که به کی نزدیک شوند؟ لابد هیچ وقت به فکر طلاق هم نمی‌افتند، هر چند افکار و سلایقشان با هم نخواند. قشنگ معلوم است که هیچ خطری نمی‌تواند زندگی‌شان را تهدید کند. غریب و تنهایند و جز خودشان کس و کاری ندارند. حالا گیرم هر کدام‌شان اخلاق گندی هم داشته باشد؛ دشواری ندارد که. هر چقدر هم با هم دعوا کنند، چیزی از صمیمت و محبت‌شان کم نمی‌کند. تک و تنها گوشه‌ی جزیره‌ای زندگی می‌کنند و هر کدام‌شان همه‌ی دنیا و کس و کار و دار و ندار آن یکی است! تازه چه دعوایی قرار است رخ دهد مگر؟ چشم و هم‌چشمی که نیست. کِرم و فضولی و حسادتی که به کار نیست. رقیبی برای هم‌دیگر که ندارند. زمینه‌ی کوچک‌ترین خیانتی هم که در کار نیست. پس چه دعوایی چه کشکی؟! خب، به واقعیت زندگی‌مان برگردیم که در آن شرایط جزیره‌ای نیستیم و قرار نیست باشیم. ولی شاید خدا می‌خواست با قانون حجاب و عفاف، برای هر خانواده‌ای یک جزیره‌ی کوچکِ امنی بسازد که پیرامونش را دریای مهربانیِ حجاب و عفافِ مردمِ شهر فرا گرفته است. بدون شک، طرح و نقشه‌ی خدا این بود که زندگی‌ها گرم‌تر و شیرین‌تر از امروز باشد. و من فکر می‌کنم خدا بخشی از بار این گرما و شیرینی را بر حجاب و عفاف انداخته است. حجاب و عفاف را به درستی دریایِ مهربانی نامیدم. حجاب قبل از این که دژ و حصار محافظ زن باشد، پیام مهربانیِ او به همه‌ی مردم شهر است. بانوان مهربانِ شهر، با حجابشان تلاش می‌کنند کمی تا قسمتی از خوبی‌های آن جزیره‌ی خلوت را به خانواده‌ها هدیه دهند. تا رقابت‌های خسارت‌بار، دامن خانواده‌ها را نگیرد. تا حسرتِ عقب ماندن از قطار سریع‌السیر مد و زیبایی، کام هیچ زنی را تلخ نکند. تا حواس هیچ پسر جوانی از درس و مشق و کار و پروژه‌هایش پرت نشود و مسیر موفقیتش را بدون حواس‌پرتی طی کند. تا لذت‌های عاطفی و جنسی در انحصار پس‌توی خانواده‌ها بماند و جذابیت‌ها و لذت‌های به حراج رفته‌ی مفت و مجانی شده‌ی کف خیابان، سقف هیچ خانواده‌ای را بر سر افرادش خراب نکند. آری حجاب، دریای مهربانی است و دم بانوان مهربان شهر ما گرم! منتشر شده در روزنامه‌ی رسالت ۱۴۰۲/۱/۱۶ https://eitaa.com/sayedmeqdam
قرآن سنگ محک است. ما به اندازه‌ای که قرآن را نمی‌فهمیم و چینشش را درک نمی‌کنیم و محتوایش را با واقعیت زندگی‌مان بی‌ربط می‌بینیم، و به همان اندازه که عاشق قرآن نیستیم و دل‌تنگ و معتادش نمی‌شویم... همان قدر از واقعیت‌های عالم دوریم و به همان اندازه خودمان را و خدا و جهان را نمی‌شناسیم. و لابد به همان اندازه با حال خوب فاصله داریم. این‌قدر باید تفکر و کنکاش روحی کنیم که تمام این فاصله‌ها با قرآن از بین برود. آن وقت حال‌مان خوب می‌شود. ✍️سید مقدام https://eitaa.com/sayedmeqdam