إِذَا وَصَلَتْ إِلَيْكُمْ أَطْرَافُ النِّعَمِ فَلَا تُنَفِّرُوا أَقْصَاهَا بِقِلَّةِ الشُّكْرِ
هرگاه نمونه هاى نعمتها بشما رسيد پس باز مانده آنرا با كمى شكر و سپاس دور نسازيد.
حضرت علی (ع)
#کلام_امیرالمومنین
http://T.me/sayeh_khorshid12
https://eitaa.com/sayeh_khorshid12
موضوع پژوهش برخی از شرق شناسان مساله مهدویت بوده است و دیدگاههای متفاوتی در این زمینه دارند. هانری کربن با نگاه پدیدارشناسانه مهدویت را از محوریترین عناصر اعتقادی عرفان و حکمت شیعی تلقی میکند از نظر وی مهدویت به معنای تفسیر باطن دین و ظهور امام احیای دوباره حیات انسانها است. از نگاه او با ظهور همه مبانی پنهان یا معانی معنوی وحی الهی اشکار میشود. دارمستتر نویسنده فرانسوی با نگاهی تاریخی معتقد است که مهدویت در قرآن نیامده است و در سخنان پیامبر نیز نشانههای روشنی در این زمینه وجود ندارد. وی مهدویت را زاییدهاندیشه فکری شیعه و متاثر از اساطیر ایرانی میداند.
#پرچم_سبز_مهدویت
http://T.me/sayeh_khorshid12
https://eitaa.com/sayeh_khorshid12
ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ(ع) ﺍﺯ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﺍی ﭘﺮﺳﻴﺪ:
ﺩﺭ ﻣﺪﺕ یک ﺳﺎﻝ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﻴﺨﻮﺭی؟
ﻣﻮﺭﭼﻪ ﮔﻔﺖ : ﺳﻪ ﺩﺍﻧﻪ
ﭘﺲ ﺍﻭ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺩﺭ ﺟﻌﺒﻪ ﺍی ﻛﺮﺩ...
ﻭ ﺳﻪ ﺩﺍﻧﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﻧﻬﺎد!!!
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﮔﺬﺷﺖ یک ﺳﺎل...
ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﺟﻌﺒﻪ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺩﻳﺪ
ﻛﻪ ﻓﻘﻂ یک ﻭ ﻧﻴﻢ ﺩﺍﻧﻪ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩﻩ !!
ﭘﺲ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﺍﺯ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﭘﺮﺳﻴﺪ ﭼﺮﺍ؟
ﻣﻮﺭﭼﻪ ﮔﻔﺖ: ﭼﻮﻥ وقتیکه ﻣﻦ ﺁﺯﺍﺩ ﺑﻮﺩﻡ ﺍﻃﻤﻴﻨﺎﻥ داشتم ﺧﺪﻭﺍﻧﺪ ﺭﻭﺯی ﻣﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺩ ﻭ ﻣﺮﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﻤﻴﻜﻨﺪ...
ﻭلی وقتی ﺗﻮ ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﺟﻌﺒﻪ ﻧﻬﺎﺩی، ﺑﻴﻢ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﺮﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ کنی!!! ﭘﺲ ﺩﺭ ﺧﻮﺭﺩﻧﻢ ﺍﺣﺘﻴﺎﻁ ﻛﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺑﺘﻮﺍﻧﻢ ﻳﻜﺴﺎﻝ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺗﻐﺬﻳﻪ ﻛﻨﻢ !!!
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ میفرمایند: ﻫﻴﭻ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺯﻧﺪﻩ ﺍی ﺑﺮ ﺭﻭی ﺯﻣﻴﻦ ﻧﻴﺴﺖ مگر آنکه روزی او بر عهده خداست...
ماهيان از آشوب دريا به خدا شكايت بردند، دريا آرام شد و آنها صيد تور صيادان شدند!! آشوب های زندگی حكمت خداست. ازخدا، دل آرام بخواهيم، نه دريای آرام!
#سبک_زندگی
http://T.me/sayeh_khorshid12
https://eitaa.com/sayeh_khorshid12
معرفی کتاب "روی ماه خداوند را ببوس" اثر مصطفی مستور
کتاب روی ماه خداوند را ببوس محبوب ترین اثر مصطفی مستور، رمانی با موضوعی فلسفی و هستیشناسانه است. مستور در کتاب روی ماه خداوند را ببوس در پی پاسخ دادن به پرسشهایی است که همیشه در جدال بین عقل و احساس مطرح میشوند.
یونس دانشجوی دکتری پژوهشگری علوم اجتماعی است .او دارد پایان نامهاش را درباره علت خودکشی دکتر محسن پارسا مینویسد: فیزیکدانی که خودش را از طبقه بیست و چندم یک برج پایین انداخته. در این میان، مهرداد دوست دوران دبیرستانش که عاشق دختری آمریکایی شده و برای زندگی با او به آمریکا رفته بود، بازمیگردد و در ملاقاتی که باهم دارند، میگوید که همسرش جولیا درگیر سرطان و نزدیک به مرگ است، درحالی که یک دختر چهارساله از او دارد.
در بخشی از کتاب می خوانیم:
اما من نمیخواهم نباشم. نمیخواهم آمده باشم و رفته باشم و هیچ غلطی نکرده باشم. نمیخواهم مثل بیشتر آدمها که میآیند و میروند و هیچ غلطی نمیکنند، در تاریخ بیخاصیت باشم. نمیخواهم عضو خنثای تاریخ بشریت باشم. آخ مادرم کجاست؟ مونس کجاست؟ دانشجوی بدبخت! ...
#دوست_دانا
http://T.me/sayeh_khorshid12
https://eitaa.com/sayeh_khorshid12
جلال آل احمد در ۱۱ آذر ۱۳۰۲ در خانوادهای مذهبی و روحانی به دنیا آمد. وی پسر عموی آیت الله طالقانی بود.
به بهانه ۱۱ آذر سالروز تولد جلال آل احمد، دو نقل قول درباره زندگی شخصی ایشان از زبان خودشان را یادآوری می کنیم.
" دارالفنون هم کلاسهای شبانه باز کرده بود که پنهان از پدر اسم نوشتم. روزها کار؛ ساعت سازی، بعد سیمکشی برق، بعد چرمفروشی و از این قبیل... و شبها درس. با در آمد یک سال کار مرتب، الباقی دبیرستان را تمام کردم. بعد هم گاهگداری سیمکشیهای متفرقه. بردست «جواد»؛ یکی دیگر از شوهر خواهرهام که این کاره بود. همین جوریها دبیرستان تمام شد و توشیح " دیپلمه " آمد زیر برگهٔ وجودم..."
" ... و زنم سیمین دانشور که میشناسید؛ اهل کتاب و قلم و دانشیار رشتهٔ زیبایی شناسی و صاحب تألیفها و ترجمههای فراوان، و در حقیقت نوعی یار و یاور قلم. که اگر او نبود چه بسا خزعبلات که به این قلم در آمده بود. (و مگردر نیامده؟) از 1329 به اینور هیچ کاری به این قلم منتشر نشده که سیمین اولین خواننده و نقادش نباشد... "
به رسم گرامیداشت یاد ایشان جشنواره ادبی معتبری از سال ۱۳۸۷ و به نام "جایزه ادبی جلال آل احمد" برگزار گردید.
وی در ۱۸ شهریور ۱۳۴۸ در سن چهل و شش سالگی در اسالم گیلان درگذشت.
#آدم_حسابی
http://T.me/sayeh_khorshid12
https://eitaa.com/sayeh_khorshid12
قال الصادق (ع)
اَیُّما مُؤمِنٍ نَفَّسَ عَن مُؤمِنٍ کُربَةً ، نَفَّسَ اللَّهُ عَنهُ سَبعینَ کُربَةً مِن کُرَبِ الدُّنیا و کُرَبِ یَومِ القیامَةِ .
هر مؤمنی که گرفتاری مؤمنی را بر طرف کند، خداوند هفتاد گرفتاری دنیا و آخرت را از وی دور میکند.
#سخن_بزرگان
http://T.me/sayeh_khorshid12
https://eitaa.com/sayeh_khorshid12
نماز آیات، از نمازهای واجب است که هنگام رخدادن برخی حوادث طبیعی مانند زلزله، خورشیدگرفتگی و ماهگرفتگی واجب میشود. از دیگر پدیدههایی که سبب واجبشدن این نماز میشود، بادهای سرخ و زرد است، در صورتی که موجب ترس بیشتر مردم شود.
نماز آیات دو رکعت است و هر رکعت آن پنج رکوع دارد و به دو شیوه خوانده میشود: در شیوه نخست قبل از هر رکوع، یک حمد و یک سوره خوانده میشود. در شیوه دوم سوره به پنج قسمت تقسیم میشود و قبل از هر رکوع یک قسمت از آن خوانده میشود در این صورت، در هر رکعت، فقط قبل از رکوع اول، سوره حمد خوانده میشود و قبل از رکوعهای دیگر، فقط یک قسمت از پنج قسمت سوره دیگر.
نماز آیات اگر به سببی غیر از خورشیدگرفتگی و ماهگرفتگی باشد، هر زمان که به جا آورده شود، به نیت ادا است؛ اما نماز آیات خورشیدگرفتگی و ماهگرفتگی باید در زمان گرفتگی خورشید و ماه خوانده شود و اگر خوانده نشود، باید قضایش به جا آورده شود.
#آموزش
http://T.me/sayeh_khorshid12
https://eitaa.com/sayeh_khorshid12
معرفی کتاب "غرب زدگی" اثر جلال آل احمد
غرب زدگی آفتی است که ار غرب میآید و ما کشورهای جهان سومی و از پیشرفت وامانده را مانند طاعون گرفتار و بیمار میکند. آدم غرب زده ریشه و بنیادی ندارد، هرهری مآب و سرتاپا از آداب و سنن و فرهنگ غرب تقلید میکند.
جلال در این باره میگوید: «غرب زدگی میگویم همچون وبازدگی. و اگر به مذاق خوشایند نیست، بگوییم همچون سرمازدگی یا گرمازدگی. اما نه، دست کم چیزی است در حدود سن زدگی».
نگاه جلال به مقوله ی غربزدگی نگاهی آسیبشناسانه است. غرب و شرق برای او در قدم اول نه سیاسی است و نه فلسفی و نه حتی جغرافیایی، بلکه بیشتر مفهوم اقتصادی و اجتماعی دارد.
آل احمد کوشیده تا در نثر خود تا آنجا که امکان داشته فعل، حروف اضافه، مضافالیه ها، دنباله ضربالمثلها و خلاصه هر آنچه که ممکن بوده است را حذف کند. حذف بسیاری از بخشهای جمله باعث شده نثر آل احمد ضربآهنگی تند و شتابزده بیابد. آل احمد در شکستن برخی از سنتهای ادبی و قواعد دستور زبان فارسی شجاعتی کم نظیر داشت و این ویژگی در نامههای او به اوج می رسد.
#دوست_دانا
http://T.me/sayeh_khorshid12
https://eitaa.com/sayeh_khorshid12
معرفی خانه موزه جلال و سیمین واقع در خیابان دزاشیب تهران
در سرتاسر جهان رسم بر این است که اقامتگاه های مفاخر خود را تبدیل به موزه و یا موسسه ای خاص می نمایند. در ایران هم اینگونه است و مکان های مختلفی وجود دارند که قبلا خانه ی خانواده و یا افراد خاصی بوده اند و امروزه تبدیل به موزه شده اند. یکی از این موزه هایی که دارای پیشینه ای این چنین است، خانه موزه سیمین و جلال که زوج ادبی معاصر ایران هستند، می باشد.
زندگی خصوصی این زوج دارای جذابیت هایی است که کمتر کسی از دوستداران ادبیات از آن خبر ندارد.
در بن بستی در خیابان دزاشیب و در شمال تهران خانه ای با صفا و زیبا قرار گرفته است که قبل ترها ساکنینش از بزرگان ادبیات معاصر ایران بوده اند و بعد از گذشت سالیان سال هنوز هم آثارشان به چاپ می رسد. موزه خانه جلال و سیمین (Simin & Jalal Museum House) در واقع خانه ی شخصی این زوج بوده که به دست جلال آل احمد و هنگامی که همسرش سیمین در حال تحصیل در رشته ی زیباشناسی دانشگاه استنفورد بوده، ساخته شده است. خودِ ساخت این خانه داستانی شنیدنی دارد که خود یکی از عوامل جذابیت این موزه شده است.
تزئینات این خانه هنوز هم مثل زمانی است که صاحبین اصلیش در آن زندگی می کرده اند. در واقع، زمانی که شهرداری تهران این خانه را به قصد تبدیل کردن آن به موزه در سال ۱۳۹۳ خریداری کرد، از اول هم بنا را بر این گذاشته بود که در تزئینات و موقعیت اشیا در منزل تغییری به وجود نیاورد و آن را همانطور که از اول بوده در معرض دیدگان مردم بگذارد.
زمانی که وارد موزه خانه جلال و سیمین شوید، خواهید دید که بعد از گذر از حیاط منزل؛ مجسمه ای مومی از سیمین دانشور در آستانه ی ورودی منزل و رو به حیاط و حوض زیبای آن قرار داده شده است که گویی بر روی یک صندلی چوبی قدیمی نشسته است و در انتظار است.
از طرفی دیگر هم در داخل منزل، در نیم طبقه ای که توسط خود جلال آل احمد درست شده، مجسمه ی مومی او نیز قرار داده شده است. گویی که او هم در حال فکر کردن برای نوشتن و خلق اثری جدید بوده است. البته در واقعیت هم این مکان جایی بوده که جلال آل احمد به آن پناه می برده و آثارش را خلق می کرده است. خانه ی جلال و سیمین در سال ۱۳۸۳ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.
آدرس: تهران، دزاشیب، خیابان شهید رمضانی، کوچه رهبری، کوچه پسندیده، بنبست ارض، پلاک ۱
#ایرانشناسی
http://T.me/sayeh_khorshid12
https://eitaa.com/sayeh_khorshid12