مدرسهتـ؋ــکرونوآوری نگاه
#گزارشتصویری 🔰 جلسه دوم درسگفتار #نوجهان ، چهارشنبه ۱۷خرداد ۱۴۰۲ مدرس: #دکترمجتبیعبدخدایی ✨آگـاه
✍ اگرچه درون مرزهای سرزمینی، دولتها صاحب حاکمیت هستند، اما هیچ دولتی ذیل یک حاکمیت برتر از خودش نیست؛ لذا یک آنـــارشی در عرصه بینالملل حکمفرما میشود. این وضعیت آنارشیک، منجر به یک منطق و الگوی رفتاری میشود.
✍ گزیدهای از جلسه دوم درسگفتار #نوجهان، دکتر #عبدخدایی
بخش اول
یکی از جدیترین و برجستــــهترین دیدگـــاههایی که نسبت به نظم جهـــانی وجود دارد، رویکرد «ساختــــارگرا» به نظم جهانی است. رهیـــافت ساختارگرا، نوع ترکیببندی واحدهای سیاسی در نظام بینالملل را بسیـــار حائـــز اهمیت میشمرد. ساختـــارگرایان وقتی وجود یک الگوی مستمـــر و پایدار را میان واحـــدهای تشکیلدهندهی عرصه بینالمـــلل احساس میکنند، از شکلگیری «نظم جهـــانی» سخن به میان میآورند. چنین نظمی را میتوان بهتبع «قرارداد وستفــــالیا» و پیدایش «دولت» بهعنوان واحد اصلی نظام بینالملل مشاهده نمود. بدینترتیب، دولتهای سرزمینی بهعنوان بازیگــــران عرصهی بینالمــــللی تشخص ویژهای پیدا کردند.
این الگو در طی ۲۰۰ سال، به نظم مستمر و پایـــدار در سرتاسر جهان تبدیل شد؛ اکنون نیز در هیچ نقطهای از جهان نمیتوان جغرافیایی را پیدا کرد که ذیل یک دولت درنیامده باشد. با پیدایش این نظم در جهان، «مرز» معنای خاصی پیدا کرد و حوزهی اختیار هر واحد سیاسی را در سراســــر جهان مشخص نمود.
وقتی دولت بهعنوان واحــــد اصلی نظام بینالمــــلل، مورد پذیرش همگان قرار گرفت، هر دولتی از حق استقــــلال در اعمال حاکمیت بر سرزمین و جمعیتی مشخص برخوردار شد. معنای این سخن آن بود که در چنین نظمی، اگرچه درون مرزهای سرزمینی، دولتها صاحب حاکمیت هستند، اما هیچ دولتـــی ذیل یک حاکمیت برتر از خودش نیست؛ لذا یک آنـــارشی در عرصه بینالملل حکمفرما میشود.
این وضعیت آنارشیک، منجر به یک منطق و الگوی رفتاری میشود. به این صورت که هر واحدی توانمندی و قدرت بیشتری از خود نشان دهد، در عرصهی جهانی ذینفوذتر خواهد بود و منافع خود را در عمــــق گستردهتری دنبال خواهد کرد. بنابراین هرمی شکل میگیرد که قدرتهای بزرگ جهـــانی در رأس آن قرار میگیرند؛ کشورهای دیگر نیز به تناسب توانمندیای که در تأمین منافع خود دارند، بهترتیب از رأس هرم بهسمت قاعدهی هرم، منزلتی را در هرم قدرت جهــــانی به خود اختصاص میدهند.
این هرم، میتواند تکقطبی یا چندقطبی بوده، و متوازن یا نامتوازن باشد. اگر این هرم از دو قدرت بزرگ تشکیل شود، شاهد یک اسکلتبندی معطوف به دو قطـــب بزرگ در جهان خواهیم بود؛ حال آنکه اگر چند قطب قدرت در جهان وجود داشته باشند، منطق بازی و تقسیم قدرت و شیوهی تأمین منافع، تفاوت آشکاری با شکل دوقطبی خواهد داشت. اگر این قطبها متوازن باشند، مانند آلمان و انگلیس و فرانسه، شاهد گونهای از بازی در عرصهی بینالملل خواهیم بود؛ اما اگر یک دولت از توانمندی بالاتری برخوردار باشد، مثل امریکا، شیوهی بازیگریاش نیز با دیگر بازیگــــران تمایز خواهد داشت.
✨آگـاهـے بـــراے سامـــانے دیگــر✨
مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ
🆔 @sch_negah
🔻گزیدهای از جلسه هفتم بازخوانی کتاب #طرحکلیاندیشهاسلامیدرقرآن
استاد #میرباقری
🔰 «جامعهی مؤمنیــن علاوه بر روابط عــرضی دارای نظــام روابطیست که توسط «ولی جامعــه» و اراده محــوری، سرپرستی میگردد. ولایت با این تقریر نظــریهاجتماعی و مدل جامعــهپردازی اسلام است.»
«ولایت» بهمثابهی نظریه اجتماعی
انبیاء بعد از بعثت درونی به دنبال ساخت جامعهای متناسبات با روابط توحیدی هستند و در راه ساخت این جامعه با جوامع استکباری درگیر میشوند. در این میان روشی که انبیاء برای ساخت انسان مطلوب خود در بیش میگیرند، «جامعهسازی» است. جامعهی توحیدی بستر تربیتی انبیاء برای پرورش انسانهاست. در واقع انبیاء به دنبال ایجاد ساختار و مناسباتی هستند که زمینهی تربیت جمعی انسانها را فراهم میسازد، نه تربیت انفرادی آحاد جامعه. نقشِ ساختارها و مناسبات اجتماعی، نقش تسهیلگری برای اقامهی یک نوع ارزش و هنجارهای متناسب با آن است.
🔻جامعهای که انبیاء میسازند دارای یک «پیوستگی و اتصال شدید درونی بر محور اهداف نبی» است. این ارتباط اعم از همدلی و تعلق و پیوندهای روحی است. ضلع دیگر این هماهنگی و تعلق روحی؛ پیوستگی فکری و هماهنگی در نظام اندیشه است و در نهایت هماهنگی در افعال و رفتارهاست. بدون این انسجام همهجانبه؛ مؤمنین توان عبور از جامعهی کفار و مقاومت در برابر آنان را ندارند.
🔻رکن دوم جامعهی انبیاء «صفبندی، فاصلهگذاری و عدم وابستگی به جریان معارض» است. نظام استکباری درصدد سیطره بر تمام جهان است لذا جامعهی ایمانی برای هضم و منحل نشدن در برابر آنها نیاز به تبری و صفبندی دارد. در ادبیات جدید رهبری این صفبندی همان جهاد کبیر، عدم اطاعت از کفار و جهاد نپذیرفتن دستگاه مقابل است. در ادبیات قرآن این اتصال درونی و صفبندی بیرونی «ولایت» نام دارد.
🔻رکن سوم جامعهی انبیاء «ولی جامعه» است؛ انسجام و هماهنگی درونی و صفبندی بیرونی حول یک اراده محوری شکل میگیرد و بدون آن هماهنگی در لایههای مختلف ایجاد نمیشود. قانون و برنامه، ابزار هماهنگی در جامعه هستند، نه علت و منشا هماهنگی. در واقع جامعهی مؤمنین علاوه بر روابط عرضی دارای نظام روابطیست که توسط ولی جامعه و اراده محوری، سرپرستی میگردد. ولایت با این تقریر نظریه اجتماعی و مدل جامعهپردازی اسلام است.
برشی از درسگفتارِ
بازخوانی کتاب طرحکلیاندیشهاسلامی
مبحث «ولایت»
✨آگـاهـے بـــراے سامـــانے دیگــر✨
مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ
🆔️ @sch_negah
مدرسهتـ؋ــکرونوآوری نگاه
«علوم پــایه» در کشـــور ما از معضـلی تاریخی رنج میبرد و آن «نامسـألگی» است. ورود تمــدن مدرن غربی
یادآورے
امــــروز آخرین فرصـــت ثبتنام در درسگفتــــار «نامسألگی علــــوم پایه» است.
این دوره را بخصوص به دغدغهمنـــدان حوزه «علمشنـــاسی و تحــــول علمی» و همچنین معلمـــان رشتههای پایه و علاقهمند به «تفکــــر انتقــــادی و مهــــارتهای اندیشیدن» پیشنهــــاد میکنیم.
لازم به ذکر است که برنامه بصورت مجــــازی(آنلاین) برگــــزار میگردد.
15.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پیشـــرفتِ مردمپایه، همان عــــدالت است.
🔻پیشـــرانهای توسعه در دنیـــای امــروز، «بخش خصــوصی» است که جایی برای عـــدالت نمیگذارد. در بهتـــرین حالت یک «عـــدالت پینهدوزانهی دولـــت رفاهی» تعریف میکنند تا عــــدالت را به آن سنجاق کنند.
🔻مسألهی ما «پیشـــرفتِ همراهبا عدالت» است که درواقع همان «پیشـــرفتِمـــردمپایه» است. یعنی «همهی مـــردم ایـــران» در پیشرفت دخیل باشند که این خود همان عدالت است.
🔻مطالبهی رهبری از شـــورای نگهبان مبنی بر تأسیس «مــــرکز رصـــد عدالت» برای سنجـــش عــــدالت در قوانــــین کشور بهخصوص برنــــامههای توســـعه بر زمین مانده است.
📽 برشی از کارگاه یک روزه آشنایی با اصل ۴۳ و ۴۴ و سیاستهای کلّی اصل ۴۴ قانون اساسی
#دبیرخانههماندیشیپیشرفتاسلامی
#مرکزعلومنویناسلامی(معنا)
✨آگـاهـے بـــراے سامـــانے دیگــر✨
مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ
🆔 @sch_negah
🔰 چرا با "توسعه" مخالفیم؟
🔻مسئلهی اساسی و اصیل پیش روی ما اقتصاد مردمی است. در نگاه حضرت امام(ره) مردمی سازی به معنای دخیل کردن توده های ملیونی مردم در تولید است، برخلاف ارتکازی که عموما در این موضوع به ذهن میرسد که مردمی سازی را در لایه مصرف و یارانه تقلیل میدهند. سویه و جهت اقتصاد اسلامی نیز در نگاه ایشان به سمت گسترش مشارکت عمومی مردم است.
🔻 مردمپایه بودن بهترین راه حل برای از بین بردن دوگانه عدالت و پیشرفت است. در واقع پیشرفت مردمپایه همان عدالت است و دیگر نیاز نیست برای ایجاد عدالت نسبی، دولت رفاه و بیمه اجتماعی شکل بگیرد تا بتواند فقدان عدالت را در برنامههای اقتصادی جبران کند. عدالت در نگاه اسلامی صورت نوعیه پیشرفت است نه جزئی منفصل که پینهدوزانه آن را به پیشرفت بچسبانیم.
🔻 اساسا مخالفت ما با "توسعه" و تاکید بر "پیشرفت" به همین دلیل است، توسعه مفهومی است که صورت نوعیه خاص خودش را دارد و این صورتها قابل انفکاک از توسعه نیستند. در توسعه یا عدالت توسط پیشران های آن که بخش خصوصی است له میشود و یا اینکه عدالت پینهدوزانه دولت رفاه را به پیشرفت سنجاق میکنند که هیچکدام از آنها مطلوب ما نیست.
♦️ برشی از کارگاه یک روزه آشنایی با اصل ۴۳ و ۴۴ و سیاستهای کلّی اصل ۴۴ قانون اساسی؛ حجتالاسلام محسن#قنبریان
#دبیرخانههماندیشیپیشرفتاسلامی
#مرکزعلومنویناسلامی(معنا)
✨آگـاهـے بـــراے سامـــانے دیگــر✨
مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ
🆔️ @sch_negah
🔰 اولین جلسه #درسگفتار
نامســألـــگــی علـــوم پایــه در ایــران
«علم همـــواره مدعی این بوده است که جهـــان چیزی برای «اکتشـــاف» دارد و این اکتشـــاف را برای حیات انسان ضروری میدانسته است. جهانِ پر از نـــزاع، آشـــوب، بینظمی و جهانِ پر از اتفاقات کاتـــورهای که بهغایت، بیغایت به نظر میرسند، اجازه حیـــات را از انسان میگیرد. علـــم قرار بوده نشان دهد که چگونه جهـــان جایی برای زندگی انسان است. از همین رو نیز بوده است که چندهزار سال است که انســـانها، دانشمندان را تکریم کرده و برای ایشان، از دسترنج خودشان، اسبـــاب امرار معاش و حیات فراهم کردهاند و از همین رو چند هزار سال است که جوامع، «نهاد علم» را به رسمیت شناختهاند و آرزوی شکلگیری دانشمنـــد را تبدیل به آرزوی کودکی و نوجـــوانی فرزندانشان کردهاند.»
#علیرضا_شفاه
#علوم_پایه
✨آگـاهـے بـــراے سامـــانے دیگــر✨
مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ
🆔️ @sch_negah
🔰 دومین جلسه #درسگفتار
نامســألـــگــی علـــوم پایــه در ایــران
در جامعه ما، مهمترین توجیهی که در پس نگاه ابزاری به علم مطرح می شود، «انگیزه خدمت به مردم و رفع درد مردم» است. با این حال، این سؤال جای بسی تأمل دارد که اگر والاترین درد بشری، کسب حقیقت است تا بدانجا که انسان، برای آن، حتی حاضر است جان خویش را برای نیل به آن بدهد، به راستی آیا وقتی علم و فعالیت علمی از ماهیت حقیقتجویانه خویش انصراف دهد و صرفا به نگاهی ابزاری تقلیل یاید، آیا میتواند دردی از دردهای بشری را تسکین بخشد؟ آیا فعالیت علمی در این وضعیت، رافع آلام بشری است یا مضاعف کننده آن؟
#محمدرضا_قائمینیک
#علوم_پایه
✨آگـاهـے بـــراے سامـــانے دیگــر✨
مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ
🆔️ @sch_negah
🔰 درباره انگاره «خدمتکردن به مردم» از طریق نگاه ابزاری به علم
✍دکتر محمدرضا #قائمینیک
🗒 #یادداشت
📌بخش اول
🔻میشل فوکو در گفتگویی با نوام چامسکی در ۱۹۷۱، متذکر شد که برخلاف تصور رایج، دستگاه قدرت از طریق نهادهای رایجی نظیر پلیس، ارتش یا نهادهای اجرایی اِعمال قدرت نمیکند بلکه از طریق نهادهایی که ظاهراً خنثی و بیطرف هستند، سلطه بر افراد جامعه شكل میگیرد. کار سیاسیِ واقعی، نه نقد نهادهای آشکارا سیاسی، بلکه نقدِ این نهادهای قسم دوم ظاهرا خنثی است.
🔻در یکی دو دهه اخیر در میان نهادهای علمی کشور مباحثات و منازعاتی میان «نظریه پردازان» علم سکولار غربی و «نظریه پردازان» علم اسلامی-ایرانی در گرفته است که مسئله ارتباط هر یک از این دو با نهادهای قدرت و سیاست نیز یکی از نکات محل بحث بوده است. با این حال به نظر می رسد ورای این دوگانه، قلمروی از فعالیت علمی بسیار گسترده در ایران به شکلی ناآشکار در حال استمرار و بقاء است که از قضا، بسیاری از مشکلات مربوط به فعالیت علمی، نه محصول فعالین و «نظریه پردازان» علم سکولار و نه برآمده از فعالیت «نظریه پردازان» علم دینی است، بلکه محصول قلمرویی از فعالیت علمی است که به جهت بهره مندی از بودجههای پژوهشی-آموزشی یا دسترسی به امکانات یا ارتباط با نهادهای قدرت و بهطور کلی همۀ امور محل منازعه، به مقدار بیشتر از دو طرف منازعه مذکور، تأثیر بسیار زیادی در مشکلات فعلی فعالیت علمی در ایران دارد.
🔻این قلمرو سوم را میتوان با تعابیر مختلفی، قلمرو «مصرفی»، «کاربردی»، «معطوف به کسب شغل و درآمد و پول» یا حتی «استعماری» فعالیت علمی نامید. این قلمروی به لحاظ کمی گسترده، عمدتاً مصرف کننده علم است؛ علم را تنها برای apply کردن و کاربرد محض آن در زندگی روزمره می خواهد. در این قلمرو، علم، ابزاری برای کسب درآمد، شغل یا حداكثر منزلت اجتماعی بالاتر و بیشتر است و در نهایت، این نگاه به علم، استعماری است. زیرا به علم، نه بهمثابه طریقی برای کشف حقیقت و نیل به آن، بلکه به مثابه ابزاری برای طلب عمران و سازندگی تکنیکی می نگرد. شاید همۀ این ویژگیها را بتوان در کنار نهادن درک علم به مثابه طريق كشف حقیقت در مقابل تعریف علم به مثابه تکنیکی جهت کنترل خلاصه کرد.
🔻مصداق این قلمرو در جامعه ایرانی، کرور کرور علم ورزانی است که در قالب دانشجو یا استاد یا حتی اخيراً بنگاههای چاپ مقاله و کتاب، بیتفاوت نسبت به ماهیت، تاریخ تحولات و پیشفرضهای علم و از همه مهمتر، ویژگی حقیقت جویانهٔ علم، صرفاً نگاهی ابزاری به علم دارند. در اینجا تفاوتی ندارد که علم دینی باشد یا سکولار؛ سنجه مهم علم در این نگاه ابزاری بودن آن برای هدفی خاص است که البته اغلب مادی است.
ادامه دارد👇👇
✨آگـاهـے بـــراے سامـــانے دیگــر✨
مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ
🆔️ @sch_negah