مدرسهتـ؋ــکرونوآوری نگاه
✍ گزیدهای از جلسه اول درسگفتار #نوجهان، استاد #عبدخدایی
🔰 ارکــان نظم جهــانی؛ پیمان وستفــالی و اندیشه لیبــرال دموکراسی
🔻نظمـی که اینک برمحیط بینالملل حاکم است، دو ویــژگی عمده دارد: اولا برآمده از معاهدات وستفـالیاست و لاجــرم بروندادهایش، روح عهدنامههای وستفالیایی را منعکس میکنند، ثانیا معطــوف به اندیشــه لیبــرالدموکراسیآمریکایی تکوین پیدا کرده است، لذا فرآیندهایی را تثبیت میکند که ماحصل آن غلبه لیبرال دموکراسی بر دیگر اندیشههای سیاسی است.
🔻عهدنامه وستفــالیا در ۱۶۴۸م، بهمنظور پایاندادن به جنگهای ۳۰ ســاله مذهبی، میان واحدهای سیاسی اروپا منعقد گردید. در پی این معاهده الگــوهایی بهتدریج تثبیت شدند و مسائل، روندها و کنشگریهایی را در طول ۴۰۰سال گذشته تثبیت کردند که ماحصل آن، نظم جهانی موجود است. مقصود این عهدنامه خاتمهبخشیدن به جنگهای مذهبی و سیطره سیاسی کلیسا بود، لذا بهنحوی تنظیم و تدوین گردید که عرصه عمـــومی را برای بازگشت حاکمیتهای دینی تنگ نماید. برونداد این ویژگی گسترش سکولاریسم در جهان بوده است.
🔻بهتبع شرایط جنگ سرد، بهتدریج در محیط بینالملل، نظم لیبرال دموکراسیِ آمریکامحور، تقویت و توسعه یافت. همگام با اتمام جنگ جهانی دوم (۱۹۴۵م) سازمان ملل شکل گرفت و باصدور اعلامیه جهانی حقوق بشر در سال ۱۹۴۸م، استاندارد مشترک و عامی میان کشورهای عضو این سازمان پدید آمد. این ویژگی مکانیزمی برای تضمین برتری امریکا بر شوروی در جنگ سرد بود؛ امروزه نیز سپری برای دفاع از سیطره نظری لیبرال دموکراسی در مواجهه با دیگر اندیشههای سیاسی است.
🆔️ @sch_negah
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥جلسه دوم درسگفتار نوجهــــان
🔸استاد: دکتــر مجتبی عبــدخدایی
11.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⛔️ غربت علــــوم پایه و خطر آینـــده کشور
🔸رهبر انقـــلاب در این برش کـوتاه، درباره غربت علـــوم پایه و نامتوازن شدن رشتههای دانشگاهی کشور هشدار میدهند. (۱۳۹۷.۳.۲۰)
«علوم پــایه» در کشـــور ما از معضـلی تاریخی رنج میبرد و آن «نامسـألگی» است.
یکی از راهبـــردهای اساسی کشــورهای توسعهیافته این است که کشورهایی مانند ایـــران را «مصـــرفکننده علم» بار بیـــاورد و از دستیابی به مـــرزهای علم بازدارد. لذا سیـــاستهایی را نهــادینه کردهاند که دانشهای پایه بصورت تاریخی از درجه اهمیت پایینتری برخوردار باشد و در مقابل، مهندســـان و تکنسینها، قلههای علمی و پیشـــران حرکت اجتماعی به شمار آیند!!
#درسگفتــــار
| نامسألگی علوم پایه در ایران |
لینک ثبتنام:
http://www.negahschool.ir/product/na-masalegi/
✨آگـاهـے بـــراے سامـــانے دیگــر✨
مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ
🆔️ @sch_negah
#گزارشتصویری
🔰 جلسه دوم درسگفتار #نوجهان ، چهارشنبه ۱۷خرداد ۱۴۰۲
مدرس: #دکترمجتبیعبدخدایی
✨آگـاهـے بـــراے سامـــانے دیگــر✨
مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ
🆔️ @sch_negah
مدرسهتـ؋ــکرونوآوری نگاه
#گزارشتصویری 🔰 جلسه دوم درسگفتار #نوجهان ، چهارشنبه ۱۷خرداد ۱۴۰۲ مدرس: #دکترمجتبیعبدخدایی ✨آگـاه
✍ اگرچه درون مرزهای سرزمینی، دولتها صاحب حاکمیت هستند، اما هیچ دولتی ذیل یک حاکمیت برتر از خودش نیست؛ لذا یک آنـــارشی در عرصه بینالملل حکمفرما میشود. این وضعیت آنارشیک، منجر به یک منطق و الگوی رفتاری میشود.
✍ گزیدهای از جلسه دوم درسگفتار #نوجهان، دکتر #عبدخدایی
بخش اول
یکی از جدیترین و برجستــــهترین دیدگـــاههایی که نسبت به نظم جهـــانی وجود دارد، رویکرد «ساختــــارگرا» به نظم جهانی است. رهیـــافت ساختارگرا، نوع ترکیببندی واحدهای سیاسی در نظام بینالملل را بسیـــار حائـــز اهمیت میشمرد. ساختـــارگرایان وقتی وجود یک الگوی مستمـــر و پایدار را میان واحـــدهای تشکیلدهندهی عرصه بینالمـــلل احساس میکنند، از شکلگیری «نظم جهـــانی» سخن به میان میآورند. چنین نظمی را میتوان بهتبع «قرارداد وستفــــالیا» و پیدایش «دولت» بهعنوان واحد اصلی نظام بینالملل مشاهده نمود. بدینترتیب، دولتهای سرزمینی بهعنوان بازیگــــران عرصهی بینالمــــللی تشخص ویژهای پیدا کردند.
این الگو در طی ۲۰۰ سال، به نظم مستمر و پایـــدار در سرتاسر جهان تبدیل شد؛ اکنون نیز در هیچ نقطهای از جهان نمیتوان جغرافیایی را پیدا کرد که ذیل یک دولت درنیامده باشد. با پیدایش این نظم در جهان، «مرز» معنای خاصی پیدا کرد و حوزهی اختیار هر واحد سیاسی را در سراســــر جهان مشخص نمود.
وقتی دولت بهعنوان واحــــد اصلی نظام بینالمــــلل، مورد پذیرش همگان قرار گرفت، هر دولتی از حق استقــــلال در اعمال حاکمیت بر سرزمین و جمعیتی مشخص برخوردار شد. معنای این سخن آن بود که در چنین نظمی، اگرچه درون مرزهای سرزمینی، دولتها صاحب حاکمیت هستند، اما هیچ دولتـــی ذیل یک حاکمیت برتر از خودش نیست؛ لذا یک آنـــارشی در عرصه بینالملل حکمفرما میشود.
این وضعیت آنارشیک، منجر به یک منطق و الگوی رفتاری میشود. به این صورت که هر واحدی توانمندی و قدرت بیشتری از خود نشان دهد، در عرصهی جهانی ذینفوذتر خواهد بود و منافع خود را در عمــــق گستردهتری دنبال خواهد کرد. بنابراین هرمی شکل میگیرد که قدرتهای بزرگ جهـــانی در رأس آن قرار میگیرند؛ کشورهای دیگر نیز به تناسب توانمندیای که در تأمین منافع خود دارند، بهترتیب از رأس هرم بهسمت قاعدهی هرم، منزلتی را در هرم قدرت جهــــانی به خود اختصاص میدهند.
این هرم، میتواند تکقطبی یا چندقطبی بوده، و متوازن یا نامتوازن باشد. اگر این هرم از دو قدرت بزرگ تشکیل شود، شاهد یک اسکلتبندی معطوف به دو قطـــب بزرگ در جهان خواهیم بود؛ حال آنکه اگر چند قطب قدرت در جهان وجود داشته باشند، منطق بازی و تقسیم قدرت و شیوهی تأمین منافع، تفاوت آشکاری با شکل دوقطبی خواهد داشت. اگر این قطبها متوازن باشند، مانند آلمان و انگلیس و فرانسه، شاهد گونهای از بازی در عرصهی بینالملل خواهیم بود؛ اما اگر یک دولت از توانمندی بالاتری برخوردار باشد، مثل امریکا، شیوهی بازیگریاش نیز با دیگر بازیگــــران تمایز خواهد داشت.
✨آگـاهـے بـــراے سامـــانے دیگــر✨
مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ
🆔 @sch_negah