زمان : سه شنبه ۷ آذرماه ساعت ۸ صبح
مکان : خیابان طالقانی نرسیده به میدان فلسطین نبش خیابان سرپرست اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران طبقه ۵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایت آیتالله خامنهای از تشریح مدل مبارزه امام خمینی برای نلسون ماندلا
🔹پنج دسامبر، سالروز درگذشت نلسون ماندلا رهبر جنش ضدآپارتاید آفریقای جنوبی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هشدار کودک فلسطینی به نخست وزیر رژیم صهیونیستی
🔶کودک فلسطینی در هشدار به نخست وزیر رژیم صهیونیستی، گفت، ما همچنان پایدار و مقاوم باقی خواهیم ماند و این تو هستی که باید تسلیم و به خاطر اعمالت مجازات شوی.
این کودک در گفتگو با خبرنگار شبکه تلویزیونی المسیره گفت:
🔶سخنی که دوست دارم بگویم یعنی می خواهم این پیام را به گوش نتانیاهو و اسرائیل و صهیونیست ها برسانم که ما تسلیم شما نمی شویم بلکه این تویی که باید تسلیم شوی تا ادبت کنیم، چون تو با این مردم بد کردی، ما کودکان غزه را کشتی و دچار مصیبت کردی،
🔶 ما خواستار آتش بس هستیم و می خواهیم خانه های خود را بسازیم، البته به خواست خدا همچنان پایدار و مقاومیم و بار دیگر به سرزمینمان باز می گردیم حتی اگر قرار باشد در آنجا بمیریم باید بازگردیم و به سرزمینمان باز می گردیم. برمی گردیم و روی آوارها می مانیم.
🔶خبرنگار: چه اتفاقی برای خانه تان افتاده، خانه تان بمباران شده؟
کودک: درست است، خانه ما هم بمباران شد، خانه ما در شمال غزه و برج های الندی است که این منطقه به طور کلی ویران شده است.
افشای جزئیات طرح موسس صهیونیسم برای اعلام جنوب مراکش به عنوان "کشور یهود"
روزنامه هسپرس به سند محرمانه درزیافتهای اشاره کرد که از طرح موسس جنبش صهیونیسم برای اعلام مراکش به عنوان "کشور یهود" پرده برمیدارد.
روزنامه هسپرس مراکش در این راستا اعلام کرد که سند مذکور بعد از آنکه تماسهای رسمی میان رباط و تلآویو ازسرگرفته شد، روابط تاریخی میان یهودیان و مراکش را مجدداً برجسته میسازد.
این روزنامه نوشت، آن ایده مطرح شده بود. اما بعد از آن ایده مهاجرت یهودیان جهان به فلسطین شکل گرفت.
در این راستا، روزنامه یدیعوت آحارونوت نوشت که تئودور هرتزل، بنیانگذار صهیونیسم سند محرمانه و مبهمی از "طرح مراکش" را ترویج داد که شهرت کمتری از طرح اوگاندا داشت که بر اساس آن، یهودیان روسیه در منطقه وادی الحصان در جنوب غرب مراکش مستقر میشدند.
تدریس "طرح اوگاندا برای اسکان یهودیان در شرق آفریقا" در داخل مدارس اسرائیل در چارچوب درسهای تاریخ انجام میشود اما اطلاع بسیاری از طرح جایگزین هرتزل وجود ندارد که نام طرح مراکش بر روی آن گذاشته شده بود و هدف آن اسکان یهودیان روسیه در مراکش بود و این پیشنهادی بود که وی در پیام مبهم خود در سال ۱۹۰۳ آن را مطرح کرد.
بر اساس این روایت، جوزف چمبرلین، وزیر مستعمرههای انگلیس در آوریل ۱۹۰۳ پیشنهادی به هرتزل جهت اسکان یهودیان در شرق آفریقای انگلیسی و مشخصاً در کنیا ارائه داد، این پیشنهاد در گفتمان صهیونیستی به نام طرح اوگاندا معروف شد. اما هرتزل قاطعانه با این پیشنهاد مخالفت کرد، چراکه به نظر او "یهودیان فقط به خاک اسرائیل شوق دارند".
از مطبوعات عبری نقل شد که هرتزل بعد از آن معرفی یک مکان دیگری به عنوان کشور یهود را بررسی کرد که همان منطقه وادی الحصان در جنوب غرب مراکش در ۲۰ ژوئیه ۱۹۰۳ بود که این امر یک ماه قبل از برگزاری کنفرانس بود. اما مرگ ناگهانی هرتزل در سوم ژوئیه ۱۹۰۴ باعث شد که این طرح در آرشیو قرار بگیرد و متوقف شود.
یعقوب حاجویل، رئیس سازمان جهانی صهیونیسم در مصاحبهای با یدیعوت آحارونوت گفت: یهودیان زیادی در آنجا چه در مراکش یا در شمال آفریقا حضور داشتند. باید به این مساله توجه داشت که هرتزل یک مرد بسیار عملگرا بود. او از یک سو، مشکل با یهودیان ستمدیده که از آشوبها در اروپای شرقی رنج میبردند، شاهد بود و از سوی دیگر، معتقد بود که مراکش یک جامعه یهودی شکوفا با مراکز یهودی فعال است.
پروفوسور یوسف شیطریت، از بخش زبان عبری در دانشگاه حیفا گفت که گزینه مراکش را اولین بار دو برادر ارائه دادند که دو فعال شناخته شده در جنبش صهیونیسم بودند که نام آن دو عبارت از باروخ و یعقوب موشه تلیدانو، پسرانی از والدین مهاجرت کرده از مراکش بود.
این پروفسور میگوید که باروخ به نمایندگی از خودش و برادرش با هرتزل چند ماه قبل از فوتش صحبت کرد، سپس به فیدل منفاس، خاخام فرانسوی نزدیک به نظام پادشاهی و دولت مراکش پیام داد تا منطقه مستقلی برای یهودیان در وادی الحصان ایجاد شود.
این پژوهشگر که در دانشگاه حیفا فعالیت میکند، به این امر اشاره کرد که خاخام فرانسوی که در سیاست داخلی کشور نقش داشت، میدانست که این طرح وهمی اوضاع داخلی مراکش را مد نظر قرار نمیدهد پس آن را در کشو قرار داد. پس از آن، نوهاش در اسرائیل که همان نام را دارد، این سند را پیدا و برای نخستین بار آن را افشا کرد.
بیرو بیجان/دولت فراموش شده یهود
نویسنده : دکتر صالح علي السحيقي
ترجمه : علی رشیدی
بیروبیجان؛ به عنوان اولین جمهوری یهودی در جنوب شرقی روسیه واقع شده است. غالب مردم دنیا از وجود آن بی خبرند چون اسرائیل تلاش می کند این واقعیت را پنهان کند و به انحای مختلف از حضور رسانه ها در آنجا جلوگیری می کند. این جمهوری اولین کشور یهودیان در دنیا بوده است. یهودیان قبل از هجرت به فلسطین و قبل از ظهور صهیونیسم و تفکر اسکان یهودیان در فلسطین به این جمهوری هجرت می کرده اند. صهیونیست ها موفق شده بودند اولین جمهوری یهودی را بدون غصب زمین از بومیان اصلی، تاسیس کنند. کشوری که کل ساکنان آن یهودی بودند.
آنچه اسرائیل و کشورهای غربی حامی اش از آن می ترسند، رشد و ترویج ایده بازگشت یهودیان به این جمهوری به عنوان وطن اول آنها و متقاعد شدن جهان در موضوع بازگشت امن یهودیان مقیم فلسطین به جمهوری بیروبیجان و زندگی همراه با صلح و آرامش در آنجاست. در آن جمهوری، فرهنگ یهودی حاکم است و همه با زبان “ییدیش” که زبان یهودیان اروپاست صحبت می کنند. آنها می توانند در آنجا بدون وجود هرگونه تفکر ضد یهودی که در حال حاضر توسط صهیونیسم جهانی ترویج می شود؛ زندگی کنند.
مساحت جمهوری خودمختار بیروبیجان در دولت فدرال روسیه به ۴۱۲۷۷ کیلومتر مربع می رسد، یعنی به اندازه یک کشور اروپایی مانند سوئیس، با تراکم جمعیتی ناچیز ۱۴ نفر در هر مایل مربع. در حالی که تراکم جمعیتی اکنون در رژیم صهیونیستی در هر مایل مربع ۹۴۵ نفر است. این جمهوری قادر به اسکان همه یهودیان جهان، حتی یهودیانی که سرزمین فلسطین را غصب کرده اند می باشد. بنابراین در صورتی که این اتفاق رخ دهد، می توان به فاجعه آوارگی اعراب فلسطینی در گوشه و کنار جهان خاتمه داد و بازگشت آنها را به فلسطین تسهیل کرد.
این ایده با اهداف صهیونیسم جهانی و کشورهای غربی که از حضور دولت اسرائیل در جهان عرب و خاورمیانه سود می برند تعارض دارد. زیرا وجود و بقای اسرائیل در منطقه بر تحقق منافع غربی ها استوار است به این صورت که اسرائیل با اقدام به جنگ های نیابتی گاه و بیگاه خود علیه کسانی که مصالح غرب را تهدید می کنند -که در راس آنان اعراب هستند- از مصالح آنها در منطقه حمایت می کند.
آنچه اعراب نمی دانند این است که این جمهوری یهودی در سال ۱۹۲۸ با حمایت و تشویق خود یهودیان آمریکا از جمله هیأتی که اینشتاین فیزیکدان یهودی و گلدبرگ نویسنده معروف آمریکایی نیز در آن عضو بودند تأسیس شده است.
اینگونه، صهیونیسم جهانی همه دنیا را فریب داد. آنها در شروع جنگ جهانی دوم ادعا كردند كه شدیداً به سرزمین فلسطین به عنوان یک سرزمین ملی نیاز دارند چون در دنیا آواره شده اند و هیچ سرزمین ملی برای پناه دادن آنها وجود ندارد. بعد این را بهانه ای برای آواره کردن فلسطینی ها و تصرف سرزمین شان کردند.
در دوران تجزیه اتحاد جماهیر شوروی، این جمهوری، همانند چچن، صلاحیت اعلام استقلال از دولت فدرال روسیه را داشت، اما صهیونیسم، به دلیل حساسیت پیدایش جمهوری خاص یهودیان در مکانی غیر از فلسطین و خطر افزایش آگاهی از وجود این دولت در میان یهودیان جهان و هدایت مهاجرت به آنجا به جای فلسطین، مانع از اعلام استقلال این جمهوری شد. عجیب این است که دولت های غربی که اعراب و مسلمانان را به جهاد برای آزادی چچن و جدایی از روسیه تحریک می کردند؛ می توانستند همین کار را انجام دهند و به جمهوری بیروبیجان برای استقلال از روسیه کمک کنند تا به جای فلسطین، آنجا به عنوان کشوری برای یهودیان باشد.
نکته عجیب این است که اعراب در مورد این واقعیت صحبتی نمی کنند و شهروندان عرب نیز در این مورد چیزی نمی دانند با وجود اینکه در دهه هشتاد تا جایی که به یاد دارم، هیئتی از طرف مجله العربی کویت برای اطلاع از وضعیت این جمهوری از آنجا بازدیدی داشتند.
این حقیقت را می توان ترویج کرد که اکنون سرزمینی وجود دارد که می توان یهودیان فلسطین را دوباره به آنجا فرستاد تا فلسطینی ها هم دوباره به سرزمین خود بازگردند..
چرا این سانسور خبری وجود دارد؟ چرا اعراب و مسلمانان در مورد این حقیقت سکوت کرده اند…!!.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ضربه سهمگین روز چهارشنبه 22آذر به ارتش اسرائیل
✅وزارت آموزش و پرورش فلسطین: شهادت بیش از ۳۷۰۰ دانشآموز از ابتدای حملات رژیم صهیونیستی؛ ۵۷۰۰ نفر مجروح شدهاند/ ۲۰۹ معلم و پرسنل اداری به شهادت رسیده و ۶۱۹ نفر مجروح شدهاند
✅ دیدگاه مردم تونس درباره جنگ غزه
🔰 اشاره: نظرسنجی شبکه «عرب یارومتر» در تونس، پیش و پس از عملیات طوفانالاقصی نشانگر تغییر شدید دیدگاه این جامعه عربی نسبت به حامیان و دشمنان رژیم اسرائیل است. این نظرسنجی از ۱۷ سپتامبر تا ۲۷ اکتبر با جامعه آماری ۲۴۰۶ نفر انجام شد و نتایج آن ۲۴ آذر ۱۴۰۲ منتشر شده است. وضعیت این تغییرات بدین شرح بوده است:
1️⃣ نگاه جامعه تونس به آمریکا
📶 محبوبیت آمریکا، از ۴۰ درصد به ۱۰ درصد
📶 مطلوبیت روابط اقتصادی، از ۵۶ درصد به ۳۴ درصد
📶 محبوبیت بایدن از ۲۹ درصد به ۶ درصد
📶 حمایت از سیاست آمریکا در خاورمیانه، از ۱۹ درصد به ۱۲ درصد
2️⃣ موافقت جامعه تونس با سیاست قدرتهای منطقه
📶 عربستان، از ۵۵ درصد به ۴۰ درصد
📶 ترکیه، از ۵۴ درصد به ۴۷ درصد
📶 ایران، از ۲۹ درصد به ۴۱ درصد
3️⃣ درباره بحران فلسطین
📶 حمایت از عادیسازی تونس با اسرائیل، از ۱۲ درصد به ۱ درصد
📶 حمایت از راهحل دوکشوری، از ۶۶ درصد به ۵۰ درصد
📶 حمایت از راهحل کشور واحد، از ۱۸ درصد به ۷ درصد
📶 حمایت از راهحل مبارزه مسلحانه، از ۶ درصد به ۳۶ درصد
↩️ ارزیابی: اینکه با وجود بحرانهای اقتصادی، تمایل مردم تونس به رابطه اقتصادی با آمریکا و همچنین تمایل به عادیسازی با اسرائیل کاهش یافته، نشان میدهد مسأله فلسطین برای این جامعه عربی، یک مسأله حیاتی است و اسرائیل با راهکارهای نظامی نمیتواند آن را محو نموده و به صلح با دولتهای عربی دست یابد.
جنایات رژیم صهیونیستی در غزه، گرایش به اسلام را در اروپا افزایش داد
🔹به دنبال جنایات رژیم صهیونیستی پس از عملیات "طوفان الاقصی" که مقاومت غزه در ۷ اکتبر علیه این رژیم انجام داد، همچنین ایستادگی فلسطینیان در برابر صهیونیستها و نحوه برخورد همراه با رافت اسلامی آنها با اسرای اسراییلی، تصویر روشنی از دین اسلام منعکس شد به نحوی که شمار زیادی در اروپا به این دین مبین گرویده اند.
🔹احمد المنصور "خبرنگار سرشناس مصری تلویزیون الجزیره قطر در مقالهای نوشت: تحولات اخیر در نوار غزه و نحوه تعامل مبارزان فلسطینی در میادین جنگ و برخورد با اسرای اسرائیلی، تصویری روشن و بدون خدشه از اسلام را بازتاب داده است.
🔹وی با اشاره به هزینه هنگفت رژیم اسرائیل و غرب برای تخریب وجهه اسلام و گسترش موج اسلام هراسی، متذکر شد که اهالی نوار غزه این تلاشهای مسموم را خنثی کرده و دلیلی شدند تا نگرش مردم اروپا و آمریکا نسبت به اسلام به طرز مثبتی تغییر کند.
🔹نویسنده مصری در این مقاله به اظهارات "عبدالله بن منصور" رئیس اتحادیه انجمنهای اسلامی در اروپا اسناد میکند که گفته است: از زمان آغاز تجاوزگری به نوار غزه، شاهد موج عظیمی از گرویدن به اسلام در فرانسه هستیم که طی ۴۰ سال اخیر بیسابقه است؛ به نحوی که شمار افرادی که مسلمان میشوند از ۸۰ نفر در روز به ۴۰۰ نفر افزایش یافته است.
🔹به گفته عبدالله بن منصور، از زمان حملات تجاوزکارانه رژیم اسرائیل به نوار غزه، حدود ۲۰ هزار نفر در فرانسه مسلمان شدهاند که بیشتر آنها را جوانان تشکیل می دهند.
🔹نویسنده در عین حال تأکید کرده که نحوه تعامل مبارزان فلسطینی در نوار غزه با اسرای اسرائیلی، جهان را مات و مبهوت کرده است و باعث شده که بسیاری از غربیها به تحقیق درباره دین اسلام گرایش پیدا کنند و به این دین بگروند.
🔹این مقاله می افزاید: صبر، آرامش، یقین و اعتماد مردم غزه، که با مشکلات و مصائب از دست عزیزان و خانههایشان دست و پنجه نرم میکنند، این سوال را در ذهن فرانسویها و دیگر شهروندان اروپایی ایجاد کرده که عامل اینهمه آرامش و صبر چیست؟! و آنها پاسخ سوالشان را در دین اسلام و قرآن پیدا کردهاند.
🔷کانال ۱۲ اسرائیل: ۸۳ درصد مطالب منتشر شده درباره جنگ غزه، علیه اسرائیل است
🔹 «اغلب مطالب در شبکههای اجتماعی، یادداشتها و خبرگزاریهای بینالمللی بزرگ علیه اسرائیل است.»
کانال ۱۲ اسرائیل تصریح کرد: «۸۳ درصد از مطالب منتشر شده در اینترنت در رابطه با جنگ، علیه اسرائیل است و تنها ۹ درصد به سود ماست.»
🔹این شبکه تلویزیونی اسرائیلی افزود: «در برابر هر گزارش مثبت درباره اسرائیل، ۳ گزارش منفی در سایتهای خبری بزرگ وجود دارد.»
🔹کانال ۱۲ اسرائیل اظهار داشت: «از ۳۷۲ هزار یادداشت درباره جنگ، ۶۴ مورد بیطرفانه، ۲۸ درصد علیه اسرائیل و ۸ درصد به سود تلآویو بوده است.»
یک شبهه و یک جواب
• احمدرضا روح الله زاد
یک شبهه:
گفته می شود که در سال 1948 میلادی(1337 شمسی) اسرائیل و متحدانش طی معاهده ای قسمتهای زیادی از فلسطین را اشغال کردند و ما تا به امروز برای حمایت از مردم مسلمان و مظلوم فلسطین اسراییل را به رسمیت نمی شناسیم و با این کشور ظالم حتی در مسابقات ورزشی نیزمسابقه هم نمی دهیم.
این در حالی است که حدود یک قرن قبل از آن واقعه، کشور روسیه طی معاهده ای ظالمانه در دو نوبت قسمتهای زیاد از خاک مردم مسلمان ایران را اشغال و به خاک خود ضمیمه کرد !
حال چگونه است که ما کشوری که خاک خودمان را اشغال کرده به رسمیت می شناسیم اما کشوری را که خاک دیگران را تصرف کرده به رسمیت نمی شناسیم؟
یک جواب:
1- در ارتباط با فلسطین معاهده ای که به آن اشاره شده است طرفی به نام فلسطینی وجود ندارد بلکه این معاهده میان قدرت های استعماری زمان (انگلیس، فرانسه و روسیه بوده که البته بعدها روسیه به دلیل مشکلات داخلی از آن کنار رفته است) یعنی معاهده سایکس - پیکو که بر اساس آن دو کشور انگلیس و فرانسه، سرزمین های تحت کنترل امپراطوری عثمانی را میان خود تقسیم می کنند. این در حالی است که هنوز امپراطوری عثمانی حیات دارد!
2- معاهده دیگر میان قدرت استعماری انگلیس و جریان صهیونیسم بوده(اعلامیه بالفور) که در آن انگلیس متعهد می شود تا زمینه را برای ایجاد یک وطن یهودی ( شما بخوان دولت یهودی) مهیا سازد.
3- معاهده دیگر پس از جنگ اول جهانی است که قدرت های استعماری پیروز جنگ در ورسای پاریس جامعه ملل متحد را شکل می دهند و سرزمین های عثمانی را بر اساس معاهده سایکس - پیکو میان خود تقسیم کرده و سرزمین فلسطین را تحت قیمومیت انگلیس قرار می دهند و در قیم نامه تاکید می کنند که دولت قیم باید زمینه را برای تحقق اعلامیه بالفور مهیا سازد.
4- معاهده بعدی هم به سال 1947 بر می گردد که سازمان ملل متحد با صدور قطعنامه 181 سرزمین فلسطین را به سه بخش یهودی نشین، عرب نشین(فلسطینی) و منطقه بین المللی بیت المقدس تقسیم می کند و کمتر از چند ماه بعد صهیونیست های تسلیح و تجهیز شده به وسیله دولت قیم انگلیس به شهرها و روستاهای فلسطینی خلع سلاح شده توسط انگلیس، یورش برده و با کشتار و ارعاب، ساکنانش را تخلیه و آنجاها را اشغال می کنند.
در کلیه این معاهده ها طرف فلسطینی اساسا حضور ندارد و این معاهده ها یک طرفه بوده است . یعنی در باره سرنوشت یک سرزمین بدون مشارکت مردمش تصمیم گرفته شده است.
اما در باره معاهداتی چون گلستان و ترکمانچای که موجب شد تا بخش هایی از ایران آن زمان از مام وطن جدا شود باید گفت این سرزمین ها در جریان جنگ هایی میان ایران و روسیه و به دلیل شکست ایران از روسیه اشغال شد و بعد بر اساس قرارداد فی مایبن دو حکومت ایران و روسیه از ایران جدا شده و تحت حاکمیت روسیه درآمدند که البته نشان از بی کفایتی حاکمان زمان، یعنی قاجاریه دارد. یعنی یک طرف معاهده ایران بوده آن هم یک حکومت رسمی و نه یک شبه حکومت و یا یک والی منطقه ای!
در خصوص اسرائیل هم به دلیل اینکه هیچ یک از مولفه های تعریف شده برای یک کشور را دارا نیست، یعنی:
مرزهای مشخص:اسرائیل بر اساس ایده نیل تا فرات تاکنون مرزی را برای خود مشخص نکرده است.
جمعیت تکوینی: یهودیانی که در سرزمین فلسطین سکونت دارند یک جمعیت مهاجر و نظامی هستند یعنی یک گروه نظامی که جایی را اشغال کرده بعد دولت نظامی ایجاد کرده اند. بنابراین یک قدرت اشغالگر محسوب می شوند.
گسترش اراده حاکمیت در جغرافیا تحت حاکمیت: اسرائیل تا هم اکنون حاکمیتش در جغرافیای فلسطین از سوی فلسطینیان استقبال نشده است و این قدرت اشغالگر، سرزمین فلسطین را اشغال و دولتی را ایجاد کرده است و بعد درصدد تحمیل اراده خود به عنوان یک دولت بر جامعه تحت اشغال برآمده است.
هرچند اسرائیل بر خلاف همه قوانین منشور سازمان ملل و تحت فشار امریکا به صورت دو فاکتو به عنوان یک دولت شناخته شد ولی این موضوع در اصل قضیه یعنی اشغالگر و نامشروع بودن آن تغییری ایجاد نمی کند.
تفاسیر منفعت طلبانه از تورات، زمینه ساز اشغالگری و فساد بنی اسرائیل
* احمدرضا روح الله زاد
یکی از اسطوره هایی که دولت صهیونیستی بر پایه آن تاسیس شده است؛ «سرزمین بدون ملت؛ برای ملت بدون سرزمین» است. این گزاره را نمی توان بدون اسطوره های دیگر صهیونیسم؛ چون «برگزیدگی قوم یهود» و «سرزمین موعود» تفسیر کرد.
این گزاره در واقع تاکید دارد که سرزمین فلسطین یک سرزمین بدون ملت بوده و یهود نیز یک ملت بدون سرزمین بوده است و این ملت بدون سرزمین؛ سر انجام به سرزمینی که خدا به قوم برگزیده خود یعنی یهود وعده داده بود؛ وارد و در آن مستقر شده است.
اما سرزمین فلسطین در طول تاریخ هرگز خالی از سکنه نبوده است و همواره ملت هایی در آن سکونت داشته اند. اگر گزارش تورات را درباره فلسطین بپذیریم؛ حتی پیش از ورود حضرت ابراهیم به فلسطین و حتی پیش از ورود بنی اسرائیل به آن پس از خروج از مصر و حتی پیش از صدور اعلامیه بالفور و اعلامیه قیمومیت و اعلامیه تقسیم فلسطین در سال 1947 و حتی زمان اعلام تاسیس اسرائیل در کمتر از 5٪ خاک فلسطین و حتی پس از آواره سازی نزدیک به 800 هزار فلسطینی در سال 1948 و حتی اکنون؛ سرزمین فلسطین خالی از سکنه تاریخی خود یعنی فلسطینیان نبوده است. پس این ادعا را که فلسطین یک سرزمین بدون ملت بوده است را شواهد تاریخی به صراحت رد می کند.
اما با این همه، صهیونیسم فلسطین را یک سرزمین بدون ملت می خواند زیرا بر اساس تفسیر منحرف از آموزه های توراتی یعنی برگزیده بودن قوم یهود و سرزمین موعود؛ ساکنان تاریخی فلسطین را نفی می کند و در واقع آنها را بیگانگانی می داند که این سرزمین را در طول تاریخ اشغال کرده اند و بر این اساس فلسطینیان از نگاه صهیونیست ها ملت سرزمین فلسطین محسوب نمی شوند.
از سوی دیگر تفکر صهیونیستی؛ یهود را که در طول تاریخ مانند بسیاری از اقوام در اقصی نقاط دنیا پراکنده شده اند؛ ملتی می داند که فاقد سرزمین است و این فقدان را اینگونه تفسیر می کند که ملت یهود از سرزمین موعود الهی دور مانده و بر این اساس در هر سرزمینی غیر از فلسطین سکونت کند در آن بیگانه محسوب می شود و آن سرزمین؛ سرزمین یهود محسوب نمی شود. به عبارت دیگر تنها سرزمین فلسطین؛ سرزمین ملت یهود محسوب می شود و تنها ملت یهود؛ ملت سرزمین فلسطین به شمار می آیند. اما در طول تاریخ این دو یعنی ملت خاص و سرزمین خاص از هم دور افتاده اند و این دو در درازنای تاریخ در اشتیاق وصال هم قرار داشته اند.
اگر روایت تورات را بپذیرم؛ بنی اسرائیل در یک دوره زمانی مشخص به فلسطین به عنوان سرزمین موعود وارد شده و در آن مستقر شده است. تورات این دوره را به عصر داوران و عصر پادشاهی یهود تقسیم می کند.
اما متفکرین یهودی تاکنون حاضر به پاسخ به این پرسش نشده اند که این وعده الهی در باره سرزمین موعود؛ منحصر در همان دوره بوده و با پایان آن؛ یهود فرصت الهی را از دست داده است؟
در حقیقت بنی اسرائیل فرصت تاریخی خود را به دلیل انتخاب هایی که برخاسته از تفسیر انحرافی از دو مفهوم«برگزیدگی» و «ارض موعود» بوده؛ از دست داده است. آنها فرامین صریح خدا به بنی اسرائیل را تفسیر پیچیده و منحرف کردند و همین امر زمینه فساد را در آنها گسترش داد. تورات طی 10 فرمان دستورات مشخصی دارد. مثلا فرمان داده «ربا نخورید» اما یهود حرمت ربا را منحصر در یهود کرده و ربا از غیر یهود را جایز می داند. همچنین تورات فرمان داده «زنا نکنید» اما یهود آن را در ارتباط با غیر یهود مباح می داند. تحریف در فرامین اشکار الهی موجب شد تا آنها در زمین فساد کنند و گسترش فساد نیز موجب دشمنی و قیام علیه مفسدین می شود. به همین دلیل بر اساس گزارش تورات؛ بنی اسرائیل هم فرصت برگزیدگی و هم ارض موعود را برای همیشه از دست دادند و محکوم به اخراج از ارض موعود و پراکندگی در جهان شدند.
بنابراین باید گفت وعده های الهی به بنی اسرائیل تاریخ مصرف بعدی ندارد و این تفسیر که یهود ملت خاص فلسطین است و فلسطین سرزمین خاص یهود است یک تفسیر اشتباه و یک اسطوره شیطانی برای فساد انگیزی بیشتر در جهان است.
جامعه یهودی را علقه درباره فلسطین هست و هیچ کس را یارای آن نیست تا این علقه را از آن دور سازد اما علقه داشتن به معنای ذیحق بودن نیست و سرزمین فلسطین خاص ملت آن یعنی فلسطینیان است و این ادعای صهیونیسم که فلسطین یک سزمین بدون ملت و یهود یک ملت بودن سرزمین است یک اسطوره است. اساسا گزارش تورات در اخراج یهود از فلسطین به صراحت بیانگر اراده الهی مبنی بر پایان برگزیدگی و ارض موعود است و هر اقدامی در جهت اشغال فلسطین و اخراج ساکنان آن در واقع حرکت در جهت خلاف اراده الهی است.
نهاد موسوم به رصدخانه پیچیدگی اقتصادی (OEC) در سال ۲۰۲۱ گزارش داد که ارزش دلاری صادرات رژیم صهیونیستی ۶۴.۱ میلیارد دلار و واردات آن ۹۲.۱ میلیارد دلار برآورد شده است.
از طرفی، با استناد به آمار وزارت حمل و نقل رژیم صهیونیستی، عمده تجارت بینالمللی اسرائیل از طریق دریا انجام میشود و بنادر اصلی تجاری آن واقع در شهرهای حیفا، اشدود و ایلات است که ۹۸% از حجم واردات و صادرات این رژیم را شامل میشود.
این به معنای تکیه اقتصاد رژیم صهیونیستی به کریدورهای دریایی است.
رژیم صهیونیستی برای صادرات یا واردات کالا و خدمات از کشورهای آسیایی، اقیانوسیه و تعدادی از کشورهای آفریقا وابسته به دریانوردی از دریای سرخ خواهد بود
بیش از 30% کل واردات رژیم صهیونیستی از طریق دریای سرخ انجام می شود،جالب است که بیش از 30 درصد صادرات نیز از دریای سرخ انجام می شود.این یعنی وابستگی ۶۰ درصد اقتصاد این رژیم به دریای سرخ
بیش از ۷۰درصد از مواد غذایی مورد نیاز صهیونیستها از طریق دریا وارد اراضی اشغالی میشود. این یعنی تنش ها در دریای سرخ بر قیمت کالاهای مصرفی اثر مستقیم خواهد گذاشت
افزایش ارزش دلاری کشتیها و محمولههای آن ها،تعلیق روابط شرکت ها با بنادر اسرائیلی، افزایش هزینه بیمه کشتیها،افزایش مسیر ۴۰۰۰ هزار کیلومتری به ۲۰ هزار کیلومتر،افزایش زمان ۱۸ روزه برای مبادلات تجاری بخاطر دور زدن آفریقا