خبر شهادت شهرام را حاج کریم ، پس از پذیرفتن اسارتشان توسط،صلیب سرخ ، در نامه ای برایم نوشته بود : تقریبا با این الفاظ : وقتی ما را به اسارت می بردند ، شهرام که بدجوری مجروح شده بود، نماز آخرش را می خواند ، چه نمازی ! وقتی آخرین بار او را نگاه می کردم دل از دنیا بریده و به دیدار معشوقش شتافته بود . حاج کریم به رسم تقیه ، در پایان نامه نوشته بود : سلام مرا به عزیز بابا ( کنایه از امام ) برسانید و مواظب او باشید و او را تنها نگذارید .

#این_یک_ننگ_است 💢نتایاهو نمی شنود نمی داند لاپید: نتانیاهو حتی نمی‌داند در دفترش‌ چه می‌گذرد 🔹رئیس احزاب اپوزیسیون رژیم صهیونیستی: نتانیاهو نه می‌داند و نه می‌شنود و نه هیچ اهمیتی برای رخدادهای جبهۀشمالی و هفتم اکتبر قائل است. او حتی نمی‌داند در دفترش چه می‌گذرد. 🔹نتانیاهو مسئولیت هیچ چیز را نمی‌پذیرد. این یک ننگ است. #ننگ_به_نیرنگتان #سرگیجه_باندجنایتکار اسرائیل #راه_نصرالله @seYed_Ekhlas🇮🇷

#حزب_الله_ماورایِ آکادمیک نظامی می جنگد! 💢بازهم ژنرال بریک بازهم قدرت حزب الله ♦️اسحاق بریک ژنرال ارتش رژیم صهیونیستی در شبکه 12 طی اظهاراتی گفت :ارتش مجهز اسرائیل در این مدت دوماه با این حجم بمباران و حمله زمینی و ضرباتی که به فرماندهان و مردم حامی حزب الله وارد کرده ؛ ♦️اگر به هر کشوردیگری حمله میکرد ؛ حتماً هم بخش زیادی از خاک آن کشور را تصرف می کرد، هم ارتش و دولت آن کشور در برابر ما(اسرائیل) تسلیم می شد، وهم نمی توانست به اندازه حزب الله به شهر های ما خسارت وارد کند ! ♦️عملاً این ما (اسرائیل) هستیم بخاطر حملات موشکی حزب الله تمام مناطق شمال خالی از سکنه شده وباقی مردم ؛ جنگ در تال آویو و شهرهای مهم را تجربه میکنند ! ♦️ما تنهی می توانیم با نیروی هوایی تمام حامیان (مردم)حزب الله در لبنان را بمباران کنیم ! ولی در مقابلِ نیروهای حزب الله هیچ موفقیتی نظامی کسب نکرده ایم ! 🔹ژنرال گلانت درست گفت ارتش ما(اسرائیل) ضعیف نیست ♦️حزب الله قدرت ماورایِ تعلیمات نظامی که ما دیده ایم؛ می جنگد! برگردان:الجزیره #راه_نصرالله #حزب_الله_هم_الغالبون 🖌سیّداخلاص موسوی @seYed_Ekhlas🇮🇷

💢آستانه تحمل رو به پایان است!ِ ♦️تظاهرات در تل‌آویو علیه نتانیاهو 🔹منطقه رحوفوت در جنوب تل‌آویو امشب شاهد تظاهرات علیه نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی بود. پ ن ♦️کم کم آستانه تحمل تعریف شده از طرف نتانیاهو که برای ادامه جنگ با حزب الله کرده بود؛ در سرزمین های اشغالی رو به پایان است! این روند در بین نظامیان رژیم صهیونیستی نیز مشاهده می شود! #راه_نصراله 🖌سیّد اخلاص موسوی @seYed_Ekhlas🇮🇷

🍃از سربازای سید روح الله... ‌ به سربازان سید علی 📞 بگوشم.... بگوشم صدا ضعیفه.... ولی عیب نداده ‌ بگو می‌شنوم. 📞 به سربازان "سیدعلی" بگو: ما خط رو حفظ کردیم سپردیمش به شما ... و اینو بدونن که... خط ممکنه عوض بشه جابجا بشه #ولی_راه_هرگز.. #چه_شلمچه، #چه ضاحیه چه سوریه، چه غزه #دفاع_مقدس_ادامه_دارد.... @seYed_Ekhlas🇮🇷        ‌‌‍‌

#بیروت_یقابلها_تل_أبیب 💢#معادله حزب الله تل آویو در مقابل بیروت ♦️حزب الله از بامداد امروز تا کنون بیش از 100 موشک به سرزمین های اشغالی تل آویو .حیفا . عکا . صفد . اشدود حمله کرده رسانه های رژیم اذعان کردند امروز یکی از سهمگین ترین حملات موشکی به اسرائیل را شاهد بودیم! #راه_نصرالله 🖌سیّداخلاص موسوی @seYed_Ekhlas🇮🇷

💢وحشت بیش از چهارمیلیون شهرک نشین وفرار به پناهگاها ♦️حزب الله 45 بیانیه صادر کرد ! در این بیانیه اعلام شد، ازبامداد امروز #400 موشک از جمله فاتح 110؛ کروز ، نصر .... وپهپاد به سراسر شهرهای رژیم صهیونیستی حمله کردیم این حمله موشکی بحدی سنگین بود که شبکه های رژیم صهیونیستی هم نتوانستند آن را سانسور کنند ورسانه ای عبری به بی سابقه بودن حمله موشکی حزب الله در طی یکسال گذشته اعتراف کردند! ♦️حزب الله با این حمله نشان داد دگیر مدارا با رژیم در مورد ساکنین سرزمین های اشغالی به پایان رسیده بعد از این هیچ ملاحظه ای در کار نخواهد بود! #تل_آویو_درمقابل_بیروت #راه_نصرالله 🖌سیّد اخلاص موسوی @seYed_Ekhlas🇮🇷

💢انهدام12 اربه یِ خدایِ صهیونها واحد های زرهی صهیونیستها در پی هدف قرار گرفتن توسط موشک های ضد زره حزب الله که به پشتیبانی از نظامیان متجاوز در منطقه شرق خیام آمده بودند با انهدام 12 تانک مرکاوا پا به فرار گذاشتند! 🔹و همچنان حزب الله قهرمان در مقابل نظامیان متجاوز جانانه مقاومت میکندو نتنها اجازه پیشروی نمی دهد بلکه نظامین اسرائیل را یک هفته است با ضربات سهمگین در شرق خیام زمینگر کرده #راه_نصرالله #حزب_الله_هم_الغالبون 🖌سیّداخلاص موسوی @seYed_Ekhlas🇮🇷

💢یک #چشم و یک #انگشت برای زدن اسرائیل کافیست! 🔹«یکی از مجروحان لبنانی واقعه تروریستی انفجار پیجرها، همه انگشتانش و یک‌ چشمش از بین رفته بود و فقط انگشت سبابه‌اش مانده بود. مادرش از او پرسید: الان می‌توانی اسرائیلی‌ها را ببینی؟ پسرش جواب داد: بله می‌توانم ببینم. بعد مادر گفت: با این یک انگشتت می‌توانی شلیک کنی؟ پسر جواب داد: بله می‌توانم شلیک کنم. مادر رو به پسرش گفت: همین برای زدن اسرائیل کافی است عزیز دلم». این صحبت‌های نوال سادات موسوی، بانوی لبنانی است. #مکتب_عاشورا #فرزندان_نصرالله @seYed_Ekhlas🇮🇷

#جنگ_مشت_و_سندان 🍃پرواز بی پر 🕊🕊🕊 عملیات والفجرمقدماتی باتوکل به حضرت جانان ، می کنم فارغ از تمام قیود ، شرح بی بال و پر پریدن را ، راز بی هر دو پا دویدن را ! آری، آری، درست می شنوید ، گرچه باورنمودنش سخت است، دیده ام من ولی به دیده ی سر، دیده ام خودبه کنج یک معبر، پای سرکردن و دویدن را ، بی پر و بال پر کشیدن را . می کنم شرح قصّه ی پرواز ، قصّه نه ،یک حقیقت پرراز ، قصّه ای واقعی ز یک اعجاز، اوج ایثار در کمال نیاز . روزگاری که خاک میهنمان ، بود پامال اسب اهرمنان ، بودم آن روز یک بسیجی من ، یک سیاهی لشکر ایمان . لشکرم بود نامش عاشورا ، نام گردانم حضرت قاسم ، رسته ام بود آرپی جی زن ، جامه ی عشق داشتم بر تن . مدتی بود منتظر بودیم ، گوش برزنگ ودست برشمشیر ، می گذشتند روزها پی هم ، همچنان ابرهای روی کویر ، ماه بهمن رسیده بود از ره ، سال هم بود سال شصت و یکم ، دهه ی فجر بود و فتح و ظفر ، موسم انفجار نور هدا ، موسم اقتدار حزب الله ، موسم اقتدا به ثارالله . روز فردای حمله ی والفجر ، در فراسوی رمل زار چمو ، فکّه و خال و تپّه ی دوقلو ، #بازفکه و باز بغض گلو هدف آن سوی مرزخاکی بود ، پاسگاهی به نام طاوسیه ، هدفی کز چهار طرف آن را ، مین و فوگاز مثل یک دایه ، کرده بودند احاطه اش کامل . به دلیلی که گفتنش سخت است سعی الحاق ناتمام آمد ، فتح کامل نگشت و ناقص ماند . و مسخّر نشد تمام هدف . لاجرم بهر دفع پاتک خصم ، می گرفتیم سنگری باید ، سنگری محکم ومناسب حال، به موازات اقتضای نبرد . بود موجود یک کانال آنجا ، گر چه کم عمق و تنگ و آلوده ، جان پناهی نبود غیر از آن ، لاجرم داخلش شدیم همه مان همزمان با زوال تاریکی ، کرد دشمن شروع پاتک را ، حجم سنگین آتش دشمن ، شخم می زد حوالی ما را . آنچنان بود شدت آتش ، کز هوا رمل وماسه می بارید ، و...کانال رفته رفته پر می شد . آتش هرلحظه بیشتر می شد ، و ... توان دفاع ما کمتر ، همزمان زیر آتشی سنگین ،🔥🔥 هیکل تانکها نمایان شد . واقعا جنگ #مشت و سندان بود . زیر طوفان آتش دشمن ، می شد هرلحظه نوگلی پرپر ،🥀 گرچه تا عاشقی زمین می خورد ، عزمها جزم می شدند . امّا ، موشک و خرج آرپی جی ها ، همچنین تیر تیربار و کلاش ، همه در حال ته کشیدن بود . دم به دم عرصه تنگتر می شد ، خبری هم نبود از عقبه ، جز عقب رفتن هیچ چاره نبود ، تاکتیکی اگر چه اجباری ، گر چه آن نیز بود خیلی سخت ، سه طرف هم که بوددست عدو راههای مواصلاتی هم ، به تمامی قُرُق و ممنوعه ، سازمان نظام رزمی هم ، درهم و برهم و بسی نم بود . *وقت.وقت عقب نشینی بود* راه برگشت آن همه نیرو ، کوره راهی به نام #معبر بود ، معبری تنگ ، معبری کم عرض ، معبری زیرپای خصم شقی ، معبر از خال ها گذر می کرد ، تنگه ای پر ز تپّه ی رمل ، روی هر تپّه نیز یک سنگر ، روی هر سنگری دو.سه . سرباز ، دست بر ماشه ی مسلسل خود ، * گوئیاجشن خالکوبان بود* رسم هم بود گوئیا اینکه ، هرکه قصد گذر کند از خال ، ابتدا خالکوبیش بکنند . * جای باران گلوله می بارید * توپ . خمپاره . کاتیوشا ، آرپیجی یازده . پلامینیا ، آرپیجی هفت . دوشکا . شیلیکا . آتش تانکها هم از دو طرف ، متمرکز شدند بر معبر ، شد جهنّم به پای در واقع ، هولوکاست حقیقی آنجا بود . آشیان داشتند بی پروا ، آل اُخدود گوئیا آنجا ، خال را نیز فرض کن گودال ، از برای شرارت آنها . ناگهان در شلوغی معبر ، بالگردی🚁 ز دور پیدا شد ، آمد و آمد و سپس چرخید ، کرد چندین راکت حواله ی ما ، ازقضایک راکت به جایی خورد، که سه مجروح بود در آنجا ، هر سه از ترک های لشکر ما ، * گشت آن گوشه محشر صغرا * هر دوپای بسیجی ای شیدا ، گشت از پیکرش جدا در جا ، رفت از هوش اندکی آن یل ، تا به هوش آمد ابتدا از ما ، طلب آب کرد با اصرار ، داشت آب حکم کیمیا آنجا ، بود خالی تمام قمقمه ها . چند لحظه به فکر رفت فرو ، بعد هم با تبسمی صوری ، دستها را به دیدگان مالید . ناگهان داد زد برادر ها ، نیست امدادگر مگر اینجا ؟ آن طرف یک بسیجی نورس ، که خود از فرط زخم و بدحالی ، چرخ می زد به دورخود درخاک غرق در خون و تشنه و خسته ، * از قضا آب داشت قمقمه اش * چون شنید التماس همرزمش ، باکمال مناعت طبعش ، همه را از کرم به او بخشید ، * لب خود نیز تر نکرد حتی * لحظه ای آن برادر مجروح ، زیرچشمی به قمقمه نگریست ، بعد چون طفلکی یتیم و غریب ، آب را بو کشید و زار گریست . قبل از آنی که جرعه ای بخورد ، آب را پس زد و دوباره گریست . و سپس باکمال خونسردی ، خواهشی کرد از بسیجی ها ، خواهشی که زدآتش هستی ما گفت با آخرین رمقهایش : ای بلاپیشگان اهل ولا ، وی شقایق رخان دشت بلا ، خواهشا اینکه روی مرا ، به سوی کربلا بچرخانید . سپس اینگونه کرد عرض ادب : * السلام علیکِ یا زهرا * بعد هم پر کشید بی پروا ، رفت بی پا به اوج قاف بقا شعر از جانباز سرافرا ز حاج حمید مصطفی زاده #دفاع_مقدس @seYed_Ekhlas🇮🇷

روضه ی مجسم از فکه بقلم استاد حاج حمید مصطفی زاده جانباز سرافراز دفاع مقدس گوشه ای از کربلایِ فکه را با زبان شعر روایت کرده #دفاع_مقدس_ادامه_دار....

💢درگیری نظامیان اسرائیل دربخش شرقی خیام ، نیروهای اسرائیل با هم درگیرشدند تعدادی از سربازان و چند گروهبان با فرمانده عملیات درگیرشدند در پی این درگیری خود اسرائیل تعدادی از نیروهایش را با پهپاد هدف قرار داد! تا بدست حزب الله اسیر نشوند #خودکشی #وحشت_درمقابل حزب الله @seYed_Ekhlas🇮🇷