حسبی الله🍃
یادمان نمیرود
روزی برای عملیات رمضان
در منطقه دارخوئین
در گرمای بیش از 50درجه
در ماسه زارها آماده
میشدیم 16 سال بیشتر نداشتم
با چه گرفتاری برای ما اسلحه کلاشین کف تهیه کرده بودن
فرمانده گردان شهید مصطفی خمینی ره
گفت برادرا برن تو ماسه زارها
بگردن دنبال گلوله کلاش
ما هم چند نفری توی اوج گرما
رفتیم نفری چند تا گلوله از زیر ماسه
ها پیدا کردیم ........
بماند
چه خون دلها که نخوردیم
تا شد
امروز که
یک ژنرال کشور ابر قدرت که اسلحه کلاش ساخت همین کشور بود
و ما آن روز دنبال گلوله های بجا مانده از بعثی ها زیر ماسه ها را مگشتیم
در مقابل مجاهدی از همان
دوران دفاع مقدس
ایستاده تا سلاح های پیشرفته
ساخت مجاهدان سرزمینمان
را خریداری کند
درود خدا بر روح پر فتوح همه شهدا
و درود خدا بروح ملکوتی
شهید طهرانی مقدم پدر موشکی
ایران عزیز
ودرود خدا بر همه سربازان و مدافعان مخلص ارتشیان قهرمان
پاسداران و بسیجیان مخلص و همه
مدافعان نظم امنیت
#اقتدار_امنیت_اتفاقی_نیست
همه مدیون خون شهدا و ایثارگری
مجاهدان کشور عزیرمان ایران هستیم🎋🍃🍀☘🌿
🥀🍁🍂💧
مهمان شام!🥀🍁🍂💧
🍁🍂🥀
🍃
💧
🥀محل کشف پیکر شهید مدافع
حرم مهندس سید میلاد مصطفوی.
🍃از خدا خواسته بود مانند مادرش حضرت زهرا سلام الله علیها و شهید ابراهیم هادی گمنام بماند،
🍂 همین اتفاق هم افتاد. دو سه هفته از پیکرش خبری نبود، اما ...
پس از مدتی به خواب فرمانده اش آمد و محل دفن پیکرش را نشان داد!!
🍂برای همه جای تعجب بود، او در وصیتش نیز به گمنامی اشاره کرده بود.
🍂اما به فرمانده اش گفت:
پدرم هر روز برای پیدا شدن پیکر تنها پسرش،
🍃 توسل به حضرت زهرا دارد و خانم به من فرمودند شما برگرد...
📚برگرفته از کتاب مهمان شام. اثر گروه شهید هادی🥀🍁🍂💧
دو بار ملاقات با شهید کاوه🥀🍁🍂💧
اول سال 1363
در قراگاه حمزه سیدالشهدا
جمعی اطلاعات عملیات بودم
بنده را به همراه 15نفر از همرزمان
ماموریت دادند
به منطقه سردشت
جهت شناسایی محل استقرار
توپخانه های بعثی ها
که مدام شهر سردشت را
گلوله باران میکردن
رفتیم به قُله (بُلفت)و کانی ورازان
یا همان کانی دشت
در قُله بُلفت که یکی از بلند ترین
قُله های سردشت بود
برادران ارتشی مستقر بودن
راستیتش اوضاع از
نظر ما آروم بود. عراقیها روزی ده بیست تا
خمپاره بیشتر نمی زدن
مثل اینکه هر دو طرف به این
شکل راضی بودن
اما از وقتی که
ما رسیدیم آنجا و شروع به دید و رصد اولیه منطقه اقدام کردیم
حساسیت عراق زیاد شد
و گلوله باران قُله بیست برابر شد
بگذریم
پس از چند ماه شناسایی منطقه
دشمن به عمق 20 کیلومتر
ودور زدن پاسگاه دشمن و حتی پشت خط استقرار عراقیها
متوجه 5 اراده توپ شدیم
و ایضا استعداد نیروهای
خط اصلی و پشتیبانیشان
که رصد کرده بودیم
یک روز ساعت نه نیم صبح
در سنگر مان بودیم که
یکی از برادران ارتشی
به داخل سنگرمان آمد وگفت
نگهبانها دو ماشین تویوتا را دیدن
که از پائین قله بسمت بالا میان
فرمانده گردان گفتن به
برادرای سپاه اطلاع بدین
منتظر بودیم تا اینکه
ماشین ها زیر گلوله باران
به قله رسیدن
چند نفری پیاده شدن
با دیدن ما
بسمت سنگر ما آمدن
ولی یکی از آنها جدا شد و شروع
کرد رفتن به سمت سنگر برادران
ارتشی و سلام و احوال پرسی
از آنها
روای:سیداخلاص موسوی
ادامه این روایت را در
کانال
#جاماندگان_از_قافله_عشق 🦋
به آدرس زیر دنبال کنید👇
https://eitaa.com/jAmAndgA90zA/1919
جاماندگان از قافله عشق 🦋
دو بار ملاقات با شهید کاوه🥀🍁🍂💧 اول سال 1363 در قراگاه حمزه سیدالشهدا جمعی اطلاعات عملیات بودم بن
ادامه ملاقات با شهید کاوه 💧🍁
🔹قسمت دوم
یکی از آنها
جدا شد و شروع کرد رفتن به سمت
برادران ارتشی و احوال پرسی
ما از بیقیه دوستان استقبال کردیم
یکی یکی اسمشان را پرسیدیم
برادر
کمیل مسئول اطلاعات عملیات
لشگر 25 کربلا
مصطفی مولوی مسئول اطلاعات عملیات لشگر 31عاشورا
و چند برادر دیگری که از لشگر
علی ابن ابی طالب به فرماندهی
شهید مهدی زین الدین بودن
که همگی جهت توجیح شدن به
شرایط منطقه آمده بودن
یکی از برادرا گفت آن
برادر که رفت بسمت برادرای
ارتشی
که بود ؟
برادر کمیل گفت اومد از خودش بپرسید
بعد از سلام علیک
نقشه را روی زمین باز کردیم
شروع کردیم به نشان دادن
محل استقرار توپخانها
که همان برادر که اسمش را نمی دانستیم
گفت 5 اراده توپخانه
و با انگشت خود روی نقشه
محل استقرار توپخانه ها را نشان داد
من پرسیدم برادر شما که همراه ما نبودین از کجا متوجه شدین ؟
گفت پاسگاه در عمق 15 کیلومتری داخل دره است و خیلی از نشانه ها
از جمله تک درخت در کانی ورازان ِدر داخل خاک عراق
همه تعجب کردیم !!!
برادر کمیل مسئول اطلاعات عملیات
لشگر25کربلا
گفت برادر کاوه شما رفتین شناسایی کردین البته بالحن شوخی و جدی
بزارین برادرا برای ما توضیح بدن
تازه فهمیدیم
برادری که بهتر از ما خبر منطقه را دارد کسی نیست
جز شهید محمود کاوه
فرمانده تیپ ویژه شهداء مهاباد
رو کرد به ما گفت برادرا
حتما برای آخرین بار
منطقه شناسایی شده را مجدد
شناسایی کنید
چند روز دیگر یک
🍃مهمان عزیز داریم که قراره
بیاد سردشت 🍃
حواستان به تغییرات
نیرو و موانع جدید دشمن باشد
روحش شاد یادش گرامی
زمان تغریبا بیستم آبان سال 1363
راوی:سیّداخلاص
این روایت ادامه دارد
جاماندگان از قافله عشق 🦋
ادامه ملاقات با شهید کاوه 💧🍁 🔹قسمت دوم یکی از آنها جدا شد و شروع کرد رفتن به سمت برادران ارتشی و ا
ملاقات با شهید کاوه🥀🍁🍂💧
حواستان به آخرین تغییرات دشمن باشد
🔹قسمت سوم
بعد هم قبل از ساعت 12 ظهر
قُله بُلفت را بسمت نقده ترک کردن
و اما
باقی روایت
و قطع شدن دوپای یکی از همرزمانمان بنام عباس سعیدی از اراک در حین آخرین
شناسایی در میدان مین بعثی ها
در فاصله کمتر از دویست متر
با سنگر عراقیها
بقدری نزدیک بودیم حتی صدای
خندهایشان را می شنیدیم
دویست متر مانده به سنگر های
عراقیها
یه دشت جنگلی با درختان کوتاه
که یک رود خانه به عرض دومتر
جاری بود
قبل از رود خانه میدان مین بود
میدانستیم و برای خودمان معبری
در میان میدان نشانه گذاری کرده
بودیم
شب بود و دید بسیار کمی داشتیم
میخواستیم تا میتونیم به
سنگر کمین دشمن نزدیک بشیم
ولی دشمن حتی دور اطراف خود و حتی پشت سرش را هم مین گذاری
کرده بود
عباس سعیدی گفت برادرا
اول من میپرم اونور رود خانه
بعد شما یکی یکی
دنبال من بیایید
همین که عباس
پرید پایش به زمین نرسیده
با مین تله ای برخورد کرد
و انفجارو .....
زمین گیر شدن ما
گفتیم دیگه کار ما تمام شد
الانه که عراقیها با این انفجار متوجه
حضور ما بشن
تصمیم گرفتیم زنده تسلیم نشیم
چون شاید تحت شکنجه
به همه چیز اعتراف کنیم
ولی باورتان میشه بعد از تغریبا
یک ربع در کمال تعجب ما
انگار نه انگار انفجاری رخ داده
وقتی دیدیم عراقیها
متوجه نشدن
سریع بلند شدیم
5نفر بودیم با عباس
6نفر
آرام از رود خانه رد شدیم
و متوجه مین های تله ای شدیم
با هر مشکلی بود دقیقا از همان جای که عباس پایش به تله گیر کرده بود
بالای سر عباس رسیدیم
عباس پاهایش
تغریبا از زانو به پائین قطع شده
بود سریع هرچه چفیه داشتیم
زانوهای عباس رابستیم
و از رود خانه گذشتیم
و آرام آرام بسمت خط خودی حرکت
🍂کردیم در حالی که عباس درد میکشید و گاه گاهی هم از هوش
میرفت 🍂
ادامه دارد
از اینکه در انتظار این روایت
خواهید ماند
برایتان از خداوند آرزوی بهروزی
و شاد کامی دارم
لبخند شهدا روزیتان 🍃
👇
جاماندگان از قافله عشق 🦋
ملاقات با شهید کاوه🥀🍁🍂💧 حواستان به آخرین تغییرات دشمن باشد 🔹قسمت سوم بعد هم قبل از ساعت 12 ظهر ق
ملاقات باشهید کاوه 🥀🍁🍂💧
وقتی دوپای عباس از زانو قطع شد
ادامه این
روایت در شبهای پیشرو
ان شاءالله
🙏🙏🍀🌺🍀🍃🍃💧
تا در ادامه به مهمان عزیزی
که شهید کاوه گفته بودن
میرسیم و......
اینجا
پیشکسوتات جبهه و جنگ بصورت مستقیم از دوران دفاع مقدس روایت میکنند
با ماهمراه باشید و خاطرات رزمندگان و شهدارا بدون واسطه
بخوانید 🥀🍁🍂💧
🥀🍁🍁💧کربلای شلمچه
اینجا کربلاست
به آنهاییکه قصهٔ کربلا را باور ندارند
بگویید ما کربلا را دیدهایم ؛
ما همراه و همرزم اصحاب عاشوراییِ
امامِ عشق بودهایم ؛ ما امروز میدانیم
قصهی یک اربعین فراق یعنی چه ...
شلمچه ۱۳۶۵
عملیات کربلای پنج
عکاس: ساسان مؤیدی
بدرقه پیکر دو رزمندهی شهید
در میان اندوه همرزمان
🥀🍁🍂💧
علت گرامی داشتن «هفته دفاع مقدس» چیست؟
۱. حدود ٢١٠ سال پیش در زمان فتحعلی شاه قاجار به موجب قرارداد ننگین گلستان در سال ١١٩٢ شمسی (۱۸۱۳ میلادی) کشورهای فعلی «قفقاز، ارمنستان، گرجستان، داغستان، چچن و اینگوش و سواحل ارزشمند دریای کاسپین» به مساحت حدود ٢٣٠ هزار کیلومتر مربع از ایران جدا شده و به روسیه تزاری تقدیم گردید!!!
۲. حدود ١٩۵ سال پیش و باز هم درزمان فتحعلیشاه قاجار به موجب قرارداد ننگین ترکمنچای درسال ١٢٠٧ شمسی (۱۸۲۸ میلادی)، منطقهی «ایروان، نخجوان و بخشهایی از تالش و آذربایجان» و در مجموع حدود ۳۰ هزار کیلومتر مربع دیگر از ایران جدا شد و باز هم به امپراتوری روسیه تقدیم شد!!!
۳. حدود ١۶٧ سال پیش در زمان ناصرالدین شاه قاجار به موجب معاهده ننگین پاریس در سال ١٢٣۵ شمسی (۱۸۵۶ میلادی) مناطق «هرات و افغانستان و بلوچستان و مکران» به مساحت ٩٧۵/۲۲۵ کیلومتر مربع با فشار انگلیس از ایران جدا شد!!!
۴. حدود ١۵٢ سال پیش و باز هم در زمان ناصرالدین شاه قاجار به موجب قرارداد ننگین حکمیت «گلد اسمیت» در سال ١٢۵٠ شمسی (۱٨٧١ میلادی)، و باز هم تحت فشار انگلیس مناطقی از «پاکستان و سیستان» به مساحت ٣۵٠/٠٠٠ کیلومترمربع از ایران جدا شد!!!
۵. حدود ١۴٢ سال پیش باز هم در زمان ناصرالدین شاه قاجار به موجب «پیمان آخال» در سال ١٢۶٠ شمسی (۱۸۸١ میلادی) کشورهای فعلی «ترکمنستان، ازبکستان، تاجیکستان، قرقیزستان و قزاقستان» به مساحت ١/٢٢۶/۵٠٠ کیلومترمربع از ایران جدا شده و باز هم به امپراتوری روسیه تقدیم شد!!!
۶. حدود ١٠۴ سال پیش در سال ١٢٩٨ شمسی (١٩١٩ میلادی) در زمان احمد شاه قاجار و دولت وثوقالدوله براساس پیمان منطقهای مستشاران انگلیس، جزایر نفتخیز خلیج فارس از جمله کشورهای فعلی «امارات، قطر، عمان و چند جزیره بسیار ارزشمند دیگر» به مساحت ۴٠۵/٢٨٧ کیلومترمربع رسماً از ایران جدا شد!!!
۷. حدود ٨۶ سال پیش در سال ۱۳۱۶ شمسی (۱۹۳۷ میلادی) در زمان رضا شاه پهلوی با امضای پیمان ننگین سعدآباد با کشورهای همسایه (عراق، ترکیه و افغانستان) بخشهای عظیمی از ایران با دسیسه انگلیس جدا شد؛ از جمله «ارتفاعات سوقالجیشی آرارات» به ترکیه؛ بخش عظیمی از «اروندرود» و اداره کامل آن را به عراق؛ و «دشت وسیع نااُمید» به مساحت ۳ هزار کیلومتر به افغانستان بخشیده شد!!!
۸. حدود ۶٩ سال پیش در سال ١٣٣٣ شمسی (١٩۵۴ میلادی) در زمان محمد رضا شاه پهلوی، بندر استراتژیک «فیروزه» در شرق دریای خزر از ایران جدا و به شوروی واگذار گردید!!!
۹. و باز هم در زمان محمدرضا شاه در سال ١٣۵٠ شمسی (١٩٧١ میلادی) با فشار انگلیس، مجمع الجزایر بحرین به مساحت بیش از ٧٠٠ کیلومتر مربع با انبوهی از مخازن نفت و گاز از ایران جدا شد!!!
و با کمال تأسف باید این حقیقت تلخ را بدانیم که این مقدار تجزیه و جدایی بیش از ٣ میلیون و ۵٠٠ هزار کیلومتر مربع از خاک ایران به واسطه سستی و خیانت پادشاهان میهنفروش در کل تاریخ جهان بیسابقه است و ایران امروز با مساحت ١/۶۴٨/١٩۵ کیلومتر مربع کمتر از یکسوم مساحت ایران بزرگ دویست سال قبل را دارد!.👇👇👇