eitaa logo
اخبار سری
13.2هزار دنبال‌کننده
22.7هزار عکس
20.6هزار ویدیو
29 فایل
🇮🇷 ﷽ 🇮🇷 ✔منتخب تازه ترین خبرها از تحولات ایران و جهان🌍 🇮🇷 تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران 🇮🇷 ارتباط باما👇 ادمین تبلیغات⬅ @Admin780 جهت رزرو تبلیغات ارزان 👇 https://eitaa.com/joinchat/4097442129C9f8168fb59
مشاهده در ایتا
دانلود
مردی به دهی سفر کرد … زنی که مجذوب سخنان او شده بود از مرد خواست تا مهمان وی باشد، شخص پذیرفت و مهیای رفتن به خانه‌ی زن شد. کدخدای دهکده هراسان خود را به آن شخص رسانید و گفت : این زن، هرزه است به خانه‌ی او نروید ! مرد به کدخدا گفت : یکی از دستانت را به من بده !!! کدخدا تعجب کرد و یکی از دستانش را در دستان بودا گذاشت. آنگاه مرد گفت : حالا کف بزن !!! کدخدا بیشتر تعجب کرد و گفت: هیچ کس نمی‌تواند با یک دست کف بزند ؟!! مرد لبخندی زد و پاسخ داد : هیچ زنی نیز نمی تواند به تنهایی بد و هرزه باشد، مگر این که مردان دهکده نیز هرزه باشند. ا 😍☝️ @ide_tarfandshik 💝💞💝💞💝💞💝
مردی به دهی سفر کرد … زنی که مجذوب سخنان او شده بود از مرد خواست تا مهمان وی باشد، شخص پذیرفت و مهیای رفتن به خانه‌ی زن شد. کدخدای دهکده هراسان خود را به آن شخص رسانید و گفت : این زن، هرزه است به خانه‌ی او نروید ! مرد به کدخدا گفت : یکی از دستانت را به من بده !!! کدخدا تعجب کرد و یکی از دستانش را در دستان بودا گذاشت. آنگاه مرد گفت : حالا کف بزن !!! کدخدا بیشتر تعجب کرد و گفت: هیچ کس نمی‌تواند با یک دست کف بزند ؟!! مرد لبخندی زد و پاسخ داد : هیچ زنی نیز نمی تواند به تنهایی بد و هرزه باشد، مگر این که مردان دهکده نیز هرزه باشند. نمددوزی چیچک 👇 😍☝️ @ide_tarfandshik 💝💞💝💞💝💞💝
مردی به دهی سفر کرد … زنی که مجذوب سخنان او شده بود از مرد خواست تا مهمان وی باشد، شخص پذیرفت و مهیای رفتن به خانه‌ی زن شد. کدخدای دهکده هراسان خود را به آن شخص رسانید و گفت : این زن، هرزه است به خانه‌ی او نروید ! مرد به کدخدا گفت : یکی از دستانت را به من بده !!! کدخدا تعجب کرد و یکی از دستانش را در دستان بودا گذاشت. آنگاه مرد گفت : حالا کف بزن !!! کدخدا بیشتر تعجب کرد و گفت: هیچ کس نمی‌تواند با یک دست کف بزند ؟!! مرد لبخندی زد و پاسخ داد : هیچ زنی نیز نمی تواند به تنهایی بد و هرزه باشد، مگر این که مردان دهکده نیز هرزه باشند. نمددوزی چیچک 👇 😍☝️ @ide_tarfandshik 💝💞💝💞💝💞💝
مردی به دهی سفر کرد … زنی که مجذوب سخنان او شده بود از مرد خواست تا مهمان وی باشد، شخص پذیرفت و مهیای رفتن به خانه‌ی زن شد. کدخدای دهکده هراسان خود را به آن شخص رسانید و گفت : این زن، هرزه است به خانه‌ی او نروید ! مرد به کدخدا گفت : یکی از دستانت را به من بده !!! کدخدا تعجب کرد و یکی از دستانش را در دستان بودا گذاشت. آنگاه مرد گفت : حالا کف بزن !!! کدخدا بیشتر تعجب کرد و گفت: هیچ کس نمی‌تواند با یک دست کف بزند ؟!! مرد لبخندی زد و پاسخ داد : هیچ زنی نیز نمی تواند به تنهایی بد و هرزه باشد، مگر این که مردان دهکده نیز هرزه باشند. نمددوزی چیچک 👇 😍☝️ @ide_tarfandshik 💝💞💝💞💝💞💝