#شهیدانه ♥️↓
محمد رضا تازه به گردان ما آمده بود. شده بود بی سیم چی خودم. کذاشتمش مسئول دسته. بعد از چند روز که کارش را دیدم، گفتم محمد باید معاون گروهان شوی.
زیر بار نمی رفت. گفت: به شرطی قبول می کنم که سه شنبه ها تا عصر چهارشنبه کاری به کارم نداشته باشی. قبول کردم.
بعد از مدتی می خواستم فرمانده گروهانش کنم. واسطه آورد که زیر بار نرود؛ اما قبول نکردم. آخرش گفت با همان شرط قبلی.
پا پیچش شدم که باید بگویی کجا می روی؟ گفت: تا زنده ام به کسی نگو. می روم زیارت مسجد جمکران.
۹۰۰ کیلومتر را هر هفته از دارخوین تا جمکران را عاشقانه طی می کرد....
-سرباز روح الله
#شهیدمحمدرضاتورجیزاده
═🍃🕊🍃═════
☔️@sedaybaran