eitaa logo
صـــــدای بــــاران....☔
1.7هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
4.2هزار ویدیو
15 فایل
آرامش تجربه حضور خدا در زندگیست... https://eitaa.com/sedaybaran مشاوره یاران باران https://eitaa.com/joinchat/742129681Cede478ce4d خیرین مهربان❤ https://eitaa.com/joinchat/296484905C665cd77429
مشاهده در ایتا
دانلود
⤴️⤴️⤴️ 💠 بیت المال از ابتدای جوانی و از زمانی که خودم را شناختم به حق الناس و بیت المال بسیار اهمیت میدادم. 🧔 پدرم خیلی بمن توصیه میکرد که مراقب بیت المال باش. مبادا خودت را گرفتار کنی. از طرفی من پای منبرها و مسجد بزرگ شدم و مرتب این مطالب را میشنیدم. لذا وقتی در سپاه مشغول بکار شدم سعی می کردم در ساعاتی که در محل کار حضور دارم به کار شخصی مشغول نشوم. اگر در طی روز؛ کار شخصی داشتم و یا تماس تلفنی شخصی داشتم به همان میزان و کمی بیشتر اضافه کاری بدون حقوق انجام میدادم که مشکلی ایجاد نشود. با خودم میگفتم: حقوق کمتر ببرم و حلال باشد خیلی بهتر است. 👨‍💻 از طرفی در محل کار نیز تلاش میکردم که کارهای مراجعین را به دقت و با رضایت انجام دهم. 📩 این موارد را در نامه عملم میدیدم. جوان پشت میز به من گفت: خدا رو شکر کن که بیت المال بر گردن نداری وگرنه باید رضایت تمام مردم ایران را کسب میکردی! اتفاقا در همانجا کسانی را میدیدم که شدیدا گرفتار هستند. گرفتار رضایت تمام مردم، گرفتار بیت المال. 🚫 این را هم بار دیگر اشاره کنم که بُعد زمان و مکان در آنجا وجود نداشت. 💯 یعنی براحتی میتوانستم کسانی را که قبل از من فوت کرده اند ببینم یا کسانی را که بعد از من قرار بود بیایند. یا اگر کسی را میدیدم لازم به صحبت نبود، براحتی می فهمیدم که چه مشکلی دارد. یکباره و در یک لحظه میشد تمام این موارد را فهمید. 😔 من چقدر افرادی را دیدم که با اختلاس و دزدی از بیت المال به آن طرف آمده بودند و حالا باید از تمام مردم این کشور حتی آنها که بعدها بدنیا می آیند، حلالیت میطلبیدند! 📓 اما در یکی از صفحات این کتاب قطور یک مطلبی برای من نوشته بود که خیلی وحشت کردم! 📚 یادم افتاد که یکی از سربازان در زمان پایان خدمت چند جلد کتاب به واحد ما آورد و گذاشت روی طاقچه و گفت: اینها باشه اینجا تا بقیه و سربازهایی که بعداً میان در ساعات بیکاری استفاده کنند. کتابهای خوبی بود. یکسال روی طاقچه بود و سربازهایی که شیفت شب بودند یا ساعات بیکاری داشتند استفاده می کردند. ➡️ بعد از مدتی من از آن واحد به مکان دیگری منتقل شدم همراه با وسایل شخصی که میبردم کتابها را هم بردم. یک ماه از حضور من در آن واحد گذشت، احساس کردم که این کتابها استفاده نمیشود. شرایط مکان جدید با واحد قبلی فرق داشت و سربازها و پرسنل کمتر اوقات بیکاری داشتند لذا کتابها را به همان مکان قبلی منتقل کردم و گفتم: اینجا باشه بهتر استفاده میشه. 🔖 جوان پشت میز اشاره ای به این ماجرای کتاب ها کرد و گفت: این کتابها جزو بیت المال و برای آن مکان بود، شما بدون اجازه آنها را بمکان دیگری بردی باید از تمام پرسنل و سربازانی که در آینده هم بواحد شما می آمدند حلالیت می طلبیدی! 😨 واقعاً ترسیدم. با خودم گفتم : من تازه نیت خیر داشتم. من از کتابها استفاده ی شخصی نکردم. به منزل نبرده بودم بلکه به واحد دیگری بردم که بیشتر استفاده شود، خدا به داد کسانی برسد که بیت المال را ملک شخصی خود کرده اند!!! 🤝 در همان زمان یکی از دوستان همکارم را دیدم. ایشان از بچه های با اخلاص و مومن در مجموعه دوستان ما بود. او مبلغ قابل توجهی را از فرمانده خودش به عنوان تنخواه گرفته بود تا برخی از اقلام را برای واحد خودشان خریداری کند. اما این مبلغ را بجای قرار دادن در کمد اداره در جیب خودش گذاشت! او روز بعد در اثر یک سانحه رانندگی در گذشت. حالا وقتی مرا در آن وادی دید به سراغم آمد و گفت: خانواده فکر کردند که این پول برای من است و آن را هزینه کرده اند. 😔 تو رو خدا برو و به آنها بگو این پول را به مسئول مربوطه برسانند. من اینجا گرفتارم. تو رو خدا برای من کاری بکن. تازه فهمیدم که چرا برخی بزرگان اینقدر در مورد بیت المال حساس هستند. راست می گویند که مرگ خبر نمی کند.¹ در سیره پیامبر گرامی اسلام (ص)نقل است: روز حرکت از سرزمین خیبر ناگهان به یکی از یاران پیامبر تیری اصابت کرد و همان دم شهید شد. یارانش همگی گفتند: بهشت بر او گوارا باد. خبر به پیامبر (ص) رسید. ایشان فرمودند: من با شما هم عقیده نیستم، 🔥 زیرا عبایی که بر تن او بود از بیت المال بود و او آنرا بی اجازه برده و روز قیامت به صورت آتش او را احاطه خواهد کرد. در این لحظه یکی از یاران پیامبر گفت: من دو بند کفش بدون اجازه برداشته ام. حضرت فرمود: آن را برگردان وگرنه روز قیامت به صورت آتش در پای تو قرار می گیرد.² ¹. من بعدها پیغام این بنده خدا را بخانواده اش رساندم. ولی نتوانستم بگویم که چطور او را دیدم. ². فروغ ابدیت جلد۲ص۲۶۱ ☆ ادامه دارد... 📚 کتاب خوانی ☔️ @sedaybaran