🌺صدای زندگی🌺
این تصاویر ۱۲۴ سال پیش در لیون فرانسه ضبط شده
@sedaye_zendegi
و به صورت رنگی درآمده. درست است که هیچ کس یادی از این برف بازی نمیکند! هیچ کس یادش نیست که چه کسی بازی را شروع کرد، یا آن مرد دوچرخه سوار چرا مسیرش را عوض کرد؟!
اما این آدمها را که نگاه میکنم هیچ چیزی کمتر از #آدمیت ندارند!
میخندند، گریه میکنند، عاشق میشوند، قدرت میگیرند، ضعیف میشوند، ارزشهایی دارند.
امروز اما هیچ اثری از آنها نیست!
نه از عاشق و نه معشوق، نه پولدار و نه بیچاره، نه خوشگل و نه زشت، نه مشهور و نه گمنام !
دنیا برای این نیست که بماند ...
در این دنیا همه زیر گرد تاریخ گم میشویم!
____
یک روز همین خانهای که سقف دارد خانه عنکبوتها و لانهی خفاش ها میشود،
همین ماشینی که دوستش داریم زیر باران در یک گورستان ماشین زنگ میزند،
همین بچههایی که نفسمان به نفسشان بند است، میروند پی زندگیاشان. حتی نمیآیند آبی بریزند روی سنگ مزارمان.
قبل از ما میلیاردها انسان روی این کرهی خاکی راه رفتهاند.
مغرورانه گفتهاند:
مگر من اجازه بدم!
مگر از روی جنازهی من رد بشید...
و حالا کسی حتی نمیتواند هم استخوانهای جنازهشان را پیدا کند که از روی آن رد بشود یا نشود!
قبل از ما کسانی زیستهاند که زیبا بودهاند،
دلفریب، مثل آهو خرامان راه رفتهاند.
زمین زیر پای تکان خوردن جواهراتشان لرزیده.
سیب ها از سرخی گونه هایشان رنگ باخته اند و حالا
کسی حتی نامشان را هم به خاطر نمیآورد.
قبل از ما کسانی بودهاند که در جمجمهی دشمنانشان شراب ریختهاند و خوردهاند.
سرداران و امیرانی که گرزهای گران داشتهاند، پنجه در پنجه شیر انداختهاند،
از گلوله نترسیدهاند،
و حالا کسی نمیداند در کجای تاریخ گم شدهاند!
همه این کینه ها،
همهی این تلخیها،
همهی این زخم زبان زدنها،
همهی این کوفت کردن دقیقهها به جان هم،
همهی این زهر ریختنها،
تهمت زدنها،
توهین کردنها به هم...
تمام میشود.
از یاد میرود و هیچ سودی ندارد جز اینکه زندگی را به جان خودمان و همدیگر زهر کنیم.
اگر میتوانیم به هم حس خوب بدهیم
کنار هم بمانیم
و اگر نه، راهمان را کج کنیم.
دورتر بایستیم و یادمان نرود که همهی ما میمیریم،
همه ی ما
بدون استثناء، کمی دیرتر...
کمی زودتر،
یک دفعه،
ناگهانی...
زندگی کنیم و بگذاریم دیگران هم زندگی کنن... .
🌹#دنیا_را_جای_بهتری_برای_زیستن_کنیم
❄️❄️#صدای_زندگی ❄️❄️
@aedaye_zendegi
@sedaye_zendegi