eitaa logo
صدای نایین | VON
4.2هزار دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
3.2هزار ویدیو
50 فایل
🔹«هذا من فضل ربی» 🔸صدای نایین؛ صدای حقیقت، صدای مردم در دنیای امروز 🔸همیشه با شما در تمام رویدادها 🔸مرکز آموزشی و استعدادیابی 🔸تولید محتوا و انجام تبلیغات 🌀 تبلیغات و ارسال سوژه @f_mohammadi9678
مشاهده در ایتا
دانلود
صدای نایین | VON
مظهر عزت| مادری که سه فرزندش را برای حفظ میهن تقدیم کرد 🔹️مادر شهیدان هرمز نصیری از جمله مادران قوی
مادر صبور و خیر روستا نرجس بلانیان مادر شهیدان هرمز نصیری که در روزهای جنگ دو فرزندش را برای دفاع از کشورش تقدیم می‌کند، به عشق اهل بیت برای مردم روستای حسن‌آباد سنگیج «حسینیه فاطمه الزهرا(س)» را بنا می‌کند تا برای همیشه پرونده اعمال خیر خود را باز بگذارد. به گفته فرزندانش، این مادر کار خیر خیلی انجام داده و همیشه به فقرا و نیازمندان کمک می‌کردند و هر پولی به حسابش می‌آمده برای حسینیه و گلزار شهدای روستا خرج کرده و چیزی را برای خودش نگذاشته است. خانم بلانیان در دومین روز از ماه محرم در سن ۹۷ سالگی، دعوت حق را لبیک گفته و در جوار فرزندان شهیدش در گلزار شهدای روستای حسن‌آباد آرام می‌گیرد و چه زیبا سرور شهیدان در روزهایی که به نام خودش است مادر یارانش را به ملاقات می‌رود. به گفته شهید قدرت الله هرمز نصیری، آنچه مسلم است دنيا محل و منزل ابدى نيست و خواه و ناخواه بشر بايد از اين جهان به جهان ديگر برود اما سعادت‌مند کسانی هستند که به عشق سید الشهدا جان و مال و فرزندان خویش را می‌بخشند و صبوری می‌کنند تا جایی که اباعبدالله الحسین(ع) آنها را می‌خرد و نامشان را برای همیشه در تاریخ اسلام ماندگار و خیرشان را تمام نشدنی می‌کند. 🆔 @SedayeNaein
|۲۴هزار وَ من کنگره ملی بزرگداشت ۲۴۰۰۰ شهید استان اصفهان 🇮🇷 شهیدان مظهر عزت ایران 🇮🇷 🔸 وعده دیدار: سه شنبه ۶آذرماه، ساعت ۱۸ 🔸مکان: اصفهان، مصلای نمازجمعه 🆔 @SedayeNaein
صدای نایین | VON
مظهر عزت| روایتی از ۴۲ سال انتظاری که به سر نرسید پدر شهید‌ مفقودالاثر حسین عرب بعد از ۴۲ سال انتظا
به گزارش خبرگزاری فارس از نایین، واژه انتظار برای پدران و مادرانی که سال‌هاست چشم‌هایشان را به جاده‌ها دوخته‌اند تا شاید اثری از فرزندشان بیابند، واژه‌ای آشناست. پدر و مادرانی که ناله‌هایشان بوی انتظار، چشمانشان منتظر و قلبشان در تپش دیدار است و در غم بی‌خبری از عزیزشان بغض در گلو دارند، اما خوشحالند و سرافراز از اینکه فرزندشان راه حقیقی را پیدا کرده و گام در مسیر شهادت و کسب رضای الهی گذاشته است. شهید حسین عرب بافرانی یکی از ده هزار شهید مفقودالاثر این سرزمین است که در مهر ماه سال ۱۳۶۱، با یک انتخاب متفاوت اما عاشقانه، خانواده‌اش را در چشم انتظاری بی‌پایان می‌گذارد. حسین عرب که در یک خانواده کشاورز و مذهبی شهر بافران تربیت می‌شود، علاقه بسیاری به یادگیری قرآن و احکام دینی داشته و در کنار درس و مشق، در پایگاه بسیج فعال بوده و کمک کار پدر و مادرش نیز در امور خانه و کشاورزی بوده است. با شروع جنگ تحمیلی، حسین سنگر تحصیل را رها کرده و راهی جبهه حق علیه باطل می‌شود که سرانجام در سن ۱۷ سالگی در عملیات محرم به مقام والای شهادت نائل می‌آید اما پیکر مطهرش در محل عین خوش باقی می‌ماند. 🆔 @SedayeNaein
صدای نایین | VON
مظهر عزت| روایتی از ۴۲ سال انتظاری که به سر نرسید پدر شهید‌ مفقودالاثر حسین عرب بعد از ۴۲ سال انتظا
گمنامی انتخاب حسین بوده است به گزارش پایگاه خبری صدای نایین، مادر شهید حسین عرب در تمام این سال‌ها در همه مراسم‌های تشییع شهدا و بخصوص شهدای گمنام حضور پیدا کرده و به یاد پسرش برای همه فرزندان خوش نام این سرزمین، مرثیه‌های مادرانه می‌خواند. فاطمه بافرانی مادر شهید حسین عرب به خبرنگار صدای نایین می‌گوید: آدم چیزی را که خدا به او هدیه می‌کند دیگر بازنمی‌خواهد و من همچون مادر وهب پسرم را برای خدا داده‌ام و می‌دانم که دیگر برنمی‌گردد. وی ادامه می‌دهد: پسرم حسین برای امام حسین(ع) رفت و من او را به آن حضرت هدیه کردم و اگرچه تمام این سال‌ها به من و پدرش خیلی سخت گذشت اما چشم انتظار برگشت او نیستم چون می‌دانم گمنامی انتخاب حسین بوده است. خانم بافرانی می‌گوید: من خواب دیدم که حضرت زهرا(س) برگه‌ای را می‌خواست به من بدهد و من از او نگرفتم و خوب می‌دانم که پسرم برای همیشه گمنام شده است و از او می‌خواهم که مرا هم شفاعت کند و عاقبت همه جوانان کشور نیز بخیر شود. فیلم صحبت‌های مادر شهید در روز تشییع شهدای گمنام را اینجا ببینید 👇 👇 👇 https://www.aparat.com/v/n30c252 🆔 @SedayeNaein
صدای نایین | VON
#روایت_شهدا به گزارش خبرگزاری فارس از نایین، مرور روزهای پر از حماسه و ایثار مردم استان اصفهان، فرص
ادامه داستان جوانان روستای هاشم آباد 👇 محمد مختاری هم نمی‌گذارد حرف رفیقش روی زمین بماند و او نیز راه امام حسین(ع) را ادامه می‌دهد؛ محمد با اینکه در روزهای کودکی از مهر مادر بی‌نصیب می‌شود و زندگی سختی را می‌گذراند، تحصیل را رها کرده و تصمیم می‌گیرد به جبهه برود و اصرار برادرهای بزرگتر برای ماندن را هم قبول نمی‌کند. لیلا مختاری خواهر شهید به خبرنگار صدای نایین می‌گوید: محمد با اینکه سن کمی داشت خیلی روی نماز و روزه و اعتقادات دینی حساس بود، چند سال بعد یک دفترچه یادداشت از او پیدا کرده بودیم که نوشته بود: «من این تعداد نماز و روزه قضا دارم و ۵ ریال هم به حاج حسن مومنیان بدهکار هستم و حتما به او بدهید.» وی ادامه می‌دهد: بردارم دفعه آخری که از جبهه برگشت مثل اینکه شهادت به او الهام شده باشد، اخلاق و رفتارش خیلی تغییر کرده بود و نوری در چهره‌اش دیده می‌شد، محمد قبل از رفتن، همه صحرا را زیر پا گذاشت تا پدرم را پیدا و با او خداحافظی کند، بعد از برگشت از سفر مشهد هم به من گفت: «لیلا، در حرم امام رضا(ع) به من الهام شد که این دفعه آخر است که به منزل می‌آیم و دیگر برنمی‌گردم و جنازه ام را برایتان می‌آورند.» مختاری با بیان اینکه پدرم مخالفتی نکرد و رضایت داشت، گفت: وقت اذان صبح بود که برادرم از اصفهان آمد و خبر شهادت محمد را آورد، پدر گفت: « محمد گلی بود که خدا به من داده بود و خدا هم از من گرفت من راضی‌ام به رضای خدا» 🆔 @SedayeNaein
12.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایتی از شهید محمدرضا فودازی ارسالی از مخاطبین 🆔 @SedayeNaein