🔅شیرینترین مستحب🔅
🔹سرتاپا خاکی بود؛ چشمها سرخ از سوز سرما. دو ماه ندیده بودمش. گفتم: «حداقل یه دوش بگیر، یه غذایی بخور، بعد نماز بخون.» سر سجاده ایستاد. آستینهاش رو پایین کشید و گفت: «من باعجله اومدم که نماز اول وقتم از دست نره.»
#شهید_همت
🏴👇🏿🆔
t.me/sedayeshahrrr
eitaa.com/sedayeshahrrr
t.me/sedayeshahrrrr
https://www.instagram.com/sedayeshahrrr/