eitaa logo
🇮🇷 سدرةالمنتهی 🇮🇷
3.8هزار دنبال‌کننده
21.3هزار عکس
23.3هزار ویدیو
250 فایل
مجری سفرهای زیارتی: #حج_عمره_عتبات_عالیات_عراق_سوریه #زیرنظرحج_و_زیارت کدشرکت :٥٧٥٣٠ ثبت: ٥٥٤٦٦٨ تأسیس: ١٣٩٨ 📳تلفن: ٠٩١٩٩١٨٩٤٧٢ ٠٢١٧٧١٥١٦٥٩ 🔴تهران_سی متری نیروی هوایی نبش خ هشتم-خ۷/۲۵جنب بوستان پیروزی مسجد بقية الله الاعظم طبقه٤ #کپی_آزاد
مشاهده در ایتا
دانلود
╭┈•══•◍⃟🌾•══•┈╮ 💫 📢📣 .. ۲ روز ... پس از عید الهی غدیر خم 📇 در روز چهارشنبه ۲۰ ذی الحجه سال ۱۰ ھ۔ق ، ۳ فروردین سال ۱۱ ھ۔ش ، ۲۰ مارس سال ۶۳۲ میلادی، چه اتفاقی افتاد؟؟ 〰〰〰🌿▫️〰〰〰 🕞🕝🕔... مراسم و رو به پایان است که واقعه ای شگرف ، عظمت الهی صاحب غدیر و حکایت فردی را که از ولایت روی گردان است ، چنین گزارش می‌دهد : 🎴 روز سوم بیعت ، در آخرین ساعت های توقفِ در غدیر ، "حارث فِهرى" با دوازده نفر از اطرافیانش نزد پیامبر صلی الله علیه و آله می آید و چنین می‌گوید : " ای محمد ! سه سوال از تو دارم : آیا شهادت بر یگانگی خداوند و پیامبری خودت را از جانب پروردگار آورده ای یا از پیش خودت گفتی ؟ آیا نماز ، زکات ، حج و جهاد را از جانب پروردگار آوردی و از پیش خود گفتی ؟ آیا این که دربارهء علی بن ابی طالب گفتی " مَن كُنتُ مَولاهُ فَعَليّ مَولاهُ " از جانب پروردگار بود یا از پیش خود گفتی ؟" رسول خدا در جواب هر سه سوال فرمودند : 💠 خداوند بر من وحی کرده است و واسطهء بین خدا و من جبرئیل است و من إعلان کنندهء پیام خداوندم و بدون اجازهء پروردگار خبری را اعلان نمی‌کنم . مرد نگون بختِ بد نهاد می‌غرد : " خدایا ! اگر آنچه محمد می گوید حق و از جانب توست ، سنگی از آسمان بر من بیفکن و عذابی دردناک فرو فرست! " همین که سخن حارث تمام می شود ، خداوند سنگی از آسمان بر او فرو می فرستد که وی را در دم هلاک می‌کند (۱) ..و بسان ماجرای اصحاب فیل ، آیتی آسمانی برابر دیدگان بیش از ۱۲۰ هزار حاضر در وادی غدیر ، مجسم می‌گردد ؛ آنگاه فرشتهء وحی فرود می‌آید که : 💠 سَألَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ * لِلكافِرينَ لَيسَ لَهُ دافِعٌ . سوال کننده‌ای ، عذابی را که وقوعش حتمی است طلب می‌کند ، (او بداند که این عذاب) کافران را در بر می‌گیرد و هیچکس را توان دفع آن نیست. (معارج/۱،۲) 🎴با این معجزه ، بار دیگر بر همگان روشن می‌شود که "غدیر" از منبع الهی سرچشمه گرفته است ..... ..بدین ترتیب .... این همایش ۳ روزه ، پایان پذیرفت و در ذهن ها به عنوان "ایّام الولاية" نقش بست...(۲) 〰〰〰〰〰 1⃣ تفسیر قرطبی در تفسیر آیات سورهء معارج الفصول المهمه ص۲۶ تذکره ابن جوزی ص۱۹ مناوی شافعی ۲۱۸/۶ ( همه از مدارک اهل تسنن) 2⃣ بحارالانوار ۲۲۸/۴۱ ‌ ↙️↙️↙️ ─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─ 🌸👉 🕋 @Sedrah🕋👈🌸 ─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
🇮🇷 سدرةالمنتهی 🇮🇷
╰✰🌼﷽🌼✰╮ #داستان_ظهور🌱 📝قسمت نهم ...«بَقيَّةُ اللّه خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤمِنينَ» و سپس مى
╰✰🌼﷽🌼✰╮ 🌱 📝قسمت دهم 💫نزديك اذان صبح است و همه ياران امام زمان، براى خواندن نماز آماده مى شوند. نماز برپا مى شود. نسيم مى وزد. وقت مناجات با خداى مهربان است. بعد از نماز، ياران مى خواهند با ايشان كنند و پيمان ببندند. امام كنار درِ كعبه مى ايستد و دست راست خود را باز مى كند. آيا آن را مى بينى كه در دست راست امام مى درخشد؟ اين نور بسيار زيبا و خيره كننده است، ولى با اين حال هيچ چشمى را آزار نمى دهد. دقّت كن! در دست ديگر امام چه مى بينى؟ گويا يك نامه در دست امام است. آرى، اين عهد و پيمانى است كه پيامبر براى امام زمان نوشته است. پيامبر اين پيمان را به حضرت على (ع) داده است. سپس اين پيمان نامه را امام حسن (ع) به ارث برده است و همين طور از امامى به امام ديگر و اكنون به امام زمان رسيده است. امام در حالى كه دست راست خود را باز كرده است مى فرمايد: . آيا مى دانى كه منظور امام از اين سخن چيست؟ امام اين آيه را مى خواند: «إنَّ الذينَ يُبايِعُونَكَ إنَّما يُبايِعُونَ اللّه َ: هر آن كس كه با تو دست بيعت بدهد با خدا بيعت كرده است» آرى، دست امام، دست خداست. خوب نگاه كن آيا مى توانى اوّلين كسى را كه با امام دست مى دهد بشناسى؟ اين است كه خم مى شود و دست مبارك امام را مى بوسد و با او بيعت مى كند و بعد از آن همه فرشتگان با امام بيعت مى كنند. اكنون نوبت بيعت ياران است. امام رو به آنان مى كند و مى گويد: «شما بايد از گناهان و زشتى‌ها دورى كنيد و همواره امر به معروف و نهى از منكر كنيد و هيچ گاه خون بى گناهى را به زمين نريزيد. از ثروت اندوزى و تجمّل گرايى خوددارى كنيد، غذاى شما، نان جو باشد و خاك بالشت شما» البته اگر ياران امام، اين شرايط را بپذيرند، امام هم قول مى دهند كه هرگز همنشينى غير از آنان انتخاب نكند. ياران اين شرايط را قبول كرده و با امام بيعت مى نمايند. همسفرم! در اين سخنان كمى فكر كن! درست است كه اين سيصد وسيزده نفر در آينده نزديك، فرمانروايان دنيا خواهند شد و هر كدام از آنان بر كشورى حكومت خواهند كرد؛ امّا كه تمام عمر بر روى خاك بخوابند! بى جهت نيست كه آنان به چنين مقامى رسيده اند و يار امام شده اند. اين عهدى كه امام با ياران خود مى بندد؛ گوشه اى از آن عدالتى است كه همه منتظرش بوديم. آرى امام زمان از ياران خود بيعت مى گيرد كه بر اساس مفاهيم قرآن، عمل كنند. ... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ↙️↙️↙️ ─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─ 🌸🕋👉@Sedrah👈🕋🌸 ─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─ 🍃💐🍃
🇮🇷 سدرةالمنتهی 🇮🇷
╰✰🌼﷽🌼✰╮ #داستان_ظهور🌱 📝قسمت بیست و پنجم 🔻انتقام از دشمنان مهتاب لشكر امام زمان"؏ج"به مدينه، شهر
╰✰🌼﷽🌼✰╮ 🌱 📝قسمت بیست و هشتم 🔻سفيانى توبه مى كند ‼️ ✍در اين مدتى كه امام در كوفه بودند هفتاد هزار نفر به لشكر او پيوسته اند. هدف اصلى امام برقرارى عدالت و امنيت است و برای همین امام تصمیم  مى گيرد تا به جنگ سفيانى برود. اين خبر به سفيانى مى رسد. سفيانى به فكر فرو مى رود. او به ياد سيصد هزار نفرى مى افتد كه در سرزمين «» به دل زمين فرو رفتند. او مى ترسد كه خودش هم به چنين سرنوشتى دچار شود. اكنون، سفيانى تصميم مى گيرد كند و جان خويش را نجات دهد. به راستى آيا امام توبه او را مى پذيرد؟ نگاه كن❗️ اين سفيانى است كه از لشكر خود جدا شده و تنهاىِ تنها به سوى امام مى آيد. چون او تنها آمده و سلاحى همراه خود ندارد، ياران به او اجازه مى دهند تا نزديك شود. سفيانى نزد امام مى رود و با او گفتگو مى كند. من بى صبرانه منتظر مى مانم ببينم نتيجه چه مى شود، آيا امام او را مى پذيرد. هيچ كس فراموش نمى كند كه سفيانى جنايت هاى زيادى كرده است و هزاران نفر از شيعيان را به شهادت رسانده است. آيا درست مى بينم؟ اين سفيانى است كه با امام مى كند امام توبه سفيانى را پذيرفته است. جان به فداى تو اى امامِ مهربانى ها... تو آن قدر مهربانى كه سفيانى را كه قاتلِ هزاران نفر است را نيز مى بخشی پس چرا عدّه اى به دروغ مرا از شمشير تو ترسانده اند؟ براى چه من اين سخنان دروغ را باور كرده ام؟ چرا؟ اكنون سفيانى كه با امام بيعت كرده است به سوى لشكر خود باز مى گردد. وقتى سفيانى به لشكر خود مى رسد، سربازانش به او مى گويند: جناب فرمانده! سرانجام كار شما چه شد؟ من تسليم شدم و با امام بيعت كردم. چه كار اشتباهى كرديد و ذلّت را براى خود خريديد. منظور شما چيست؟ شما فرمانده لشكرى بزرگ بوديد و ما همه گوش به فرمان تو بوديم؛ امّا اكنون سربازى بيش نيستى كه بايد از فرمانده خود اطاعت كنى! آرى سربازان سفيانى از نقطه ضعف او باخبرند و مى دانند كه او تشنه قدرت است. آنها اين گونه با احساسات او بازى مى كنند. سفيانى ساعتى به فكر فرو مى رود و متأسفانه، سخنان آنان كار خودش را مى كند و سرانجام سفيانى را از تصميم خود پشيمان مى كند. او اكنون بيعت خود را با امام مى شكند و تصميم مى گيرد تا به شهر كوفه يورش ببرد و با امام بجنگد. ... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌱أللَّھُمَ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪَ ألْفَرَج🌱 ↙️↙️↙️ ─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─ 🌸🕋👉@Sedrah👈🕋🌸 ─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─ 🌸💐🌸
15.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 زیبای حاج ابوذر روحی به مناسبت و 💚 من آماده‌ام برای با ❤️ تا آزادی مونده یه ✨ السلام علیک یا امیرالمومنین ↙️↙️↙️ ─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─ 🌸🕋👉@Sedrah👈🕋🌸 ─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─ 🌸💐🌸
7.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 توصیه و تاکید مهم استاد درباره مراسم عید بیعت با امام زمان...کلیپ «مهم‌ترین روز تاریخ». روز نهم‌ربیع حتی از غدیر هم مهم‌تره...این روز رو برای خانوادتون متفاوت کنید... 👇👇 🆔https://eitaa.com/sedrah
◾️روز شمار حوادث منتهی به شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها - 🔷 افراد باقیمانده با ابوبکر در مدینه 🔹برخی گزارش‌ها حاکی از آن است که ابوبکر نیروهای مورد نیاز خود را از لشکر اسامه خارج و در مدینه نگاه داشت. بارزترین این افراد عمر بن خطاب بود. از سوی دیگر، ابوبکر تا می‌توانست مردانی را که توانایی شرکت در درگیری‌های احتمالی شهر مدینه را داشتند به همراه لشکر گسیل داشت. 🔸بر اساس گزارش‌های موجود قالب بزرگان جنگجویان و ناموران مسلمان در این لشکر حضور داشتند. بدین سان او می‌توانست با کنار هم قرار دادنِ طرفداران خویش در مدت نبودن قالب مردم شهر مدینه و اطراف آن به راحتی پایه‌های قدرت خویش را مستحکم سازد. 🔶🔸تطمیع مردان و زنان باقیمانده در مدینه 🔸 درباره زمان دقیق انجام این کار، نمی‌توان اظهار نظر قطعی نمود. اما مسلم آن است که این اقدام در نبود لشکر اسامه صورت گرفته است. ❗️بنا به نقل طبری، با حرکت لشکر اسامه و خالی شدن شهر مدینه و اطراف آن از مردان، اقدام بعدی ابوبکر تقسیم اموالی بین شهر مدینه بود. 🔷 جوهری نقل کرده است؛ پس از بیعت مردم با ابوبکر، او اموالی را بین زنان مهاجر و انصار تقسیم نمود. از جمله سهمی را توسط زید بن ثابت نزد یکی از زنان بنی نجار فرستاد، اما آن زن آن سهم را نپذیرفت و آن را بازگرداند و گفت: آیا به من رشوه می‌دهید که دین مرا از من بگیرید؟! به خدا سوگند، هیچ از آن سهم بر نخواهم داشت! 🔹هرچند بهانه تقسیم این اموال احتمالاً کمک به همسران افراد شرکت کننده در جنگ بوده، اما بی‌شک هدف نهایی جذب طرفدار از درون منازل مهاجران و انصار بوده است؛ زیرا پخش چنین اموالی در میان خانواده‌ها، آن هم در نبود مردان و تنگدستی زنان در تأمین مخارج، می‌توانست تاثیر بسیار هم بر مردان به هنگام بازگشت و اطلاع از چنین اقدامی و هم بر زنان داشته باشد. برای عملی شدن نقشه تطمیع حتی شبانه به سراغ عموی پیامبر آمدند، ابوبکر به او گفت: «مردم مرا به عنوان خلیفه انتخاب کردند و من هم این مقام را قبول کردم. شنیدم که یک نفر می‌خواهد میان مسلمانان اختلاف بیندازد. ای عباس! چقدر خوب است تو هم مانند بقیه مردم با من کنی. اگر تو این کار را بکنی من قول می‌دهم که بعد از خود، تو را به عنوان جانشین معرفی کنم.! ⬅️ عمر گفت: «ای عباس! ما نمی‌خواهیم در میان مسلمانان اختلاف بیفتد. ما نمی‌خواهیم کسی تو را به عنوان شخص تفرقه انگیز بشناسد.» 🔻عباس پاسخ داد: اگر مردم تو را انتخاب کردند آیا ما بنی هاشم از این مردم نبودیم، آیا ما حق رأی دادن نداشتیم؟ ای ابوبکر! مگر این خلافت ارث پدر توست که به هر کس می‌خواهی می‌بخشی؟ ابوبکر و دوستانش بدون خداحافظی از خانه بیرون رفتند. 📚 حقیقت مکتوم، محمد میرزامحمدی، ص۹۰,۹۱ 🕊‌↙️ 🌸🕋👉@Sedrah👈🕋🌸
🇮🇷 سدرةالمنتهی 🇮🇷
◾️روز شمار حوادث منتهی به شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها - #تقویم_شهادت 🔷 سعد بن عباده، رئیس قبیله
◾️روز شمار حوادث منتهی به شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها - 🔷 در سقیفه، ابوبکر سخنرانی کرده و آخر گفت: «من به خلافت عمر یا ابوعبیده راضی‌ام». 🔹 برخی از انصار گفتند: امیری از ما و امیری از شما. هرگاه یکی مُرد، آن دیگری امیر شود و به همین صورت یک امیر از ما و پس از مرگش امیری از شما. 🔹 ابوبکر این سخن را نپذیرفت و گفت: «عمارت از ما و وزارت از شما!» 🔹 حُباب بن منذر، که این سخن را شنید، برخاست و گفت: ای انصار! خلافت را از دست ندهید و به دیگران راضی نشوید؛ چون پایه‌های این حکومت را شما استوار ساختید، و اگر می‌گویید مهاجران با ما مخالفت می‌کنند حداکثر راضی شوید به اینکه امیری از ما و امیری از آنها باشد. 🔹 عمر در جواب وی گفت: «دو شمشیر در یک غلاف جای نمی‌گیرد.» نزاع بالا گرفت و بشیر بن نعمان از اوس، که به سعد بن عباده از خزرج می‌ورزید، از روی حسادت و اینکه مبادا خلافت به سعد بن عباده برسد، طی سخنانی انصار را به بیعت با ابوبکر فراخواند. 🔹 ابوبکر نیز از مردم خواست با عمر یا ابوعبیده بیعت کنند، اما آن دو نپذیرفته، ابوبکر را اولی به این امر دانسته، خواستار بیعت با وی شدند. 🔹در این هنگام بشیر بن سعد بر آنان پیشی گرفت و با ابوبکر کرد. به دنبال این امر، اوسیان حاضر در جلسه نیز، از ترس اینکه مبادا خلافت به خزرجیان برسد با ابوبکر بیعت کردند... 📚 حقیقت مکتوم، محمد میرزامحمدی، ص۷۹ 🕊‌↙️ 🌸🕋👉@Sedrah👈🕋🌸
🇮🇷 سدرةالمنتهی 🇮🇷
◾️روز شمار حوادث منتهی به شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها - #تقویم_شهادت 🔷 در سقیفه، ابوبکر سخنرانی
◾️روز شمار حوادث منتهی به شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها - 🔷 در سقیفه، ابوبکر سخنرانی کرده و آخر گفت: «من به خلافت عمر یا ابوعبیده راضی‌ام». 🔹 برخی از انصار گفتند: امیری از ما و امیری از شما. هرگاه یکی مُرد، آن دیگری امیر شود و به همین صورت یک امیر از ما و پس از مرگش امیری از شما. 🔹 ابوبکر این سخن را نپذیرفت و گفت: «عمارت از ما و وزارت از شما!» 🔹 حُباب بن منذر، که این سخن را شنید، برخاست و گفت: ای انصار! خلافت را از دست ندهید و به دیگران راضی نشوید؛ چون پایه‌های این حکومت را شما استوار ساختید، و اگر می‌گویید مهاجران با ما مخالفت می‌کنند حداکثر راضی شوید به اینکه امیری از ما و امیری از آنها باشد. 🔹 عمر در جواب وی گفت: «دو شمشیر در یک غلاف جای نمی‌گیرد.» نزاع بالا گرفت و بشیر بن نعمان از اوس، که به سعد بن عباده از خزرج می‌ورزید، از روی حسادت و اینکه مبادا خلافت به سعد بن عباده برسد، طی سخنانی انصار را به بیعت با ابوبکر فراخواند. 🔹 ابوبکر نیز از مردم خواست با عمر یا ابوعبیده بیعت کنند، اما آن دو نپذیرفته، ابوبکر را اولی به این امر دانسته، خواستار بیعت با وی شدند. 🔹در این هنگام بشیر بن سعد بر آنان پیشی گرفت و با ابوبکر کرد. به دنبال این امر، اوسیان حاضر در جلسه نیز، از ترس اینکه مبادا خلافت به خزرجیان برسد با ابوبکر بیعت کردند... 📚 حقیقت مکتوم، محمد میرزامحمدی، ص۷۹
🇮🇷 سدرةالمنتهی 🇮🇷
◾️روز شمار حوادث منتهی به شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها - #تقویم_شهادت 🔷 حرکت لشکر اسامه و وقایع
◾️روز شمار حوادث منتهی به شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها - 🔷 افراد باقیمانده با ابوبکر در مدینه 🔹برخی گزارش‌ها حاکی از آن است که ابوبکر نیروهای مورد نیاز خود را از لشکر اسامه خارج و در مدینه نگاه داشت. بارزترین این افراد عمر بن خطاب بود. از سوی دیگر، ابوبکر تا می‌توانست مردانی را که توانایی شرکت در درگیری‌های احتمالی شهر مدینه را داشتند به همراه لشکر گسیل داشت. 🔸بر اساس گزارش‌های موجود قالب بزرگان جنگجویان و ناموران مسلمان در این لشکر حضور داشتند. بدین سان او می‌توانست با کنار هم قرار دادنِ طرفداران خویش در مدت نبودن قالب مردم شهر مدینه و اطراف آن به راحتی پایه‌های قدرت خویش را مستحکم سازد. 🔶🔸تطمیع مردان و زنان باقیمانده در مدینه 🔸 درباره زمان دقیق انجام این کار، نمی‌توان اظهار نظر قطعی نمود. اما مسلم آن است که این اقدام در نبود لشکر اسامه صورت گرفته است. ❗️بنا به نقل طبری، با حرکت لشکر اسامه و خالی شدن شهر مدینه و اطراف آن از مردان، اقدام بعدی ابوبکر تقسیم اموالی بین شهر مدینه بود. 🔷 جوهری نقل کرده است؛ پس از بیعت مردم با ابوبکر، او اموالی را بین زنان مهاجر و انصار تقسیم نمود. از جمله سهمی را توسط زید بن ثابت نزد یکی از زنان بنی نجار فرستاد، اما آن زن آن سهم را نپذیرفت و آن را بازگرداند و گفت: آیا به من رشوه می‌دهید که دین مرا از من بگیرید؟! به خدا سوگند، هیچ از آن سهم بر نخواهم داشت! 🔹هرچند بهانه تقسیم این اموال احتمالاً کمک به همسران افراد شرکت کننده در جنگ بوده، اما بی‌شک هدف نهایی جذب طرفدار از درون منازل مهاجران و انصار بوده است؛ زیرا پخش چنین اموالی در میان خانواده‌ها، آن هم در نبود مردان و تنگدستی زنان در تأمین مخارج، می‌توانست تاثیر بسیار هم بر مردان به هنگام بازگشت و اطلاع از چنین اقدامی و هم بر زنان داشته باشد. برای عملی شدن نقشه تطمیع حتی شبانه به سراغ عموی پیامبر آمدند، ابوبکر به او گفت: «مردم مرا به عنوان خلیفه انتخاب کردند و من هم این مقام را قبول کردم. شنیدم که یک نفر می‌خواهد میان مسلمانان اختلاف بیندازد. ای عباس! چقدر خوب است تو هم مانند بقیه مردم با من کنی. اگر تو این کار را بکنی من قول می‌دهم که بعد از خود، تو را به عنوان جانشین معرفی کنم.! ⬅️ عمر گفت: «ای عباس! ما نمی‌خواهیم در میان مسلمانان اختلاف بیفتد. ما نمی‌خواهیم کسی تو را به عنوان شخص تفرقه انگیز بشناسد.» 🔻عباس پاسخ داد: اگر مردم تو را انتخاب کردند آیا ما بنی هاشم از این مردم نبودیم، آیا ما حق رأی دادن نداشتیم؟ ای ابوبکر! مگر این خلافت ارث پدر توست که به هر کس می‌خواهی می‌بخشی؟ ابوبکر و دوستانش بدون خداحافظی از خانه بیرون رفتند. 📚 حقیقت مکتوم، محمد میرزامحمدی، ص۹۰,۹۱ 🕊‌↙️ 🌸🕋👉@Sedrah👈🕋🌸
🇮🇷 سدرةالمنتهی 🇮🇷
◾️روز شمار حوادث منتهی به شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها - #تقویم_شهادت 🔷 اعتراض تعدادی از طرفدارا
◾️روز شمار حوادث منتهی به شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها - 🔷 اعتراض تعدادی از طرفداران امیرالمؤمنین و غصب خلافت-۳ 🔹 روز سوم گروهی از مهاجران و انصار هر کدام به همراه عده‌ای با شمشیرهای کشیده، در حالی که عمر بن خطاب پیشاپیش آنان بود، وارد مسجد النبی شدند. 🔹 عمر، خطاب به طرفدارانِ امیرالمؤمنین گفت: به خدا سوگند، اگر سخنان قبل را تکرار کنید، سر از بدن شما جدا خواهم کرد. خالد بن سعید بن عاص و سلمان فارسی سخنانی در تأیید امیرمؤمنان و در ردّ تهدید عمر بیان کردند که موجب عمر به سلمان فارسی شد که با مداخله امیرالمؤمنین(ع) بی‌نتیجه ماند. 🔹 آنگاه حضرت رو به طرفدارانِ خویش کرده از آنان خواست پراکنده شوند. عمر نیز در مدینه به راه افتاد و با فریاد از عمومِ مردم خواست با ابوبکر بیعت نمایند و به صورت گروهی بر سر افرادی می‌ریختند که به بیعت نداشتند و آنان را به اجبار برای بیعت به مسجد می‌آوردند. 🔹 این اقدام موجب خانه نشینی مخالفان شد، به گونه‌ای که پس از آن دیگر هیچ صدای اعتراضی برنخاست. بی شک حوادث مزبور و به ویژه مخالفت بنی اسلم، وحشت بسیاری در دل حاکمان ایجاد کرد! به گونه‌ای که تنها راه موجه جلوه دادن خلافت خویش را، در گرفتن آن هم به هر شکل ممکن از وصی پیامبر خدا به عنوان مهم‌ترین معارض خویش دیدند... 📚 حقیقت مکتوم، محمد میرزامحمدی، ص۱۰۱ 🕊‌↙️ 🌸🕋👉@Sedrah👈🕋🌸
◾️روز شمار حوادث منتهی به شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها - 🔷 وقایع هجوم به بیت فاطمی 🔹 هتک حرمت ▪️ امام کاظم علیه السلام می‌فرماید هنگامی که زمان شهادت پیامبر صلوات الله علیه فرا رسید، انصار را فراخواند و فرمود: ای گروه انصار! زمان جدایی فرا رسید ... تا آنجا که فرمود: « همانا در خانه فاطمه در خانه من است و خانه فاطمه خانه من است؛ پس هر کسی حرمت آن را بشکند، حجاب خدا را هتک حرمت نموده! ▫️عیسی بن مستفاد می‌گوید: امام کاظم به مدت طولانی کرد و ادامه حدیث را قطع کرد و سه بار فرمود: به خدا سوگند، حجاب خدا دریده شد؛ ای ! ای !» ◾️ سلیم نقل می‌کند: فاطمه زهرا سلام الله علیها فرمودند: «ای عمر! آیا از خدا پروا نداری که اینگونه می‌خواهی وارد خانه من شوی و بر منزلم هجوم آوری؟!» ◽️ دومی به قنفذ گفت: اگر خارج شد که هیچ؛ وگرنه به منزل او هجوم ببر! ◼️ یعقوبی در تاریخ خود می‌نویسد: «به اولی و دومی خبر رسید که عده‌ای از مهاجرین و انصار با علی بن ابیطالب(ع) در خانه فاطمه(س) دختر رسول خدا، اجتماع کردند؛ پس با جماعتی آمدند و به خانه هجوم آوردند. علیه‌السلام با شمشیر آخته بیرون آمد، دومی را بر زمین زد و شمشیر او را شکست. 🔳 به گزارش ابن قتیبه، دومی نزد اولی آمد و به او گفت: «آیا از این کسی که تخلف کرده است بیعت نمی‌گیری؟» ➖ اولی به قنفذ که مولای قنفذ بود گفت: برو و را بخوان! 🔳 مجدداً دومی گفت: به این کسی که از بیعت با تو تخلف کرده است، مهلت نده! ▫️بعد اولی به قنفذ گفت: برگرد به سوی او و به او بگو: خلیفه رسول الله(ص) تو را می‌خواند که با او بیعت کنی! ... سپس دومی برخاست و گروهی با او حرکت کردند تا به در خانه فاطمه(س) رسیدند. را کوبیدند. ◽️ فاطمه چون صدای آنها را شنید، با ندای بسیار بلند فرمود: ای پدر، ای رسول خدا! بعد از تو، از ابن خطاب و ابن ابی قحافه چه‌ها به سر ما آمد! ❗️ جمعی از آن گروه چون صدای و را شنیدند بازگشتند؛ در حالی که اشک می‌ریختند و نزدیک بود که دل‌هایشان از جا کنده شود و جگرهایشان پاره پاره شود. ❌ ولی با جمعی باقی ماند. آنها را از خانه بیرون کشیده او را به سوی اولی بردند و به او گفتند: کن! فرمود: اگر بیعت نکنم چه می‌کنید؟ گفتند قسم به خدایی که جز او خدایی نیست گردنت را خواهیم زد! 📚 حقیقت مکتوم، محمد میرزامحمدی، ص ۱۶۳ تا ۱۶۷ 🕊 ↙️↙️↙️ 🌸🕋👉@Sedrah👈🕋🌸
🇮🇷 سدرةالمنتهی 🇮🇷
◾️روز شمار حوادث منتهی به شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها - #تقویم_شهادت 🔷 هتک حرمت فاطمه (س) در م
◾️روز شمار حوادث منتهی به شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها - 🔷 وقایع هجوم به بیت فاطمی 🔹 تهدید با آوردن هیزم و آتش-۲ 🔻زید بن اسلم می‌گوید: من از آن دسته کسانی بودم که در زمان خودداری علیه السلام و یارانش از ، به همراه دومی هیزم به در خانه فاطمه سلام الله بردیم. دومی به (س) گفت: هر کس را که در خانه‌ات حضور دارد، بیرون کن؛ وگرنه خانه را با اهلش می‌سوزانم! ▫️او می‌گوید این در حالی بود که در خانه او علی، حسن و حسین و گروهی از یاران و اصحاب پیامبر اکرم بودند . ▪️فاطمه سلام الله فرمود:« آیا فرزندانم را می‌سوزانی؟!» ➖ دومی پاسخ داد: آری؛ به خدا سوگند چنین کنم! مگر آنکه آیند و کنند.» ◾️ امام صادق علیه السلام فرمود و دومی گفت: یا علی! با آنچه مسلمانان در مورد بیعت اولی بر آن توافق کرده‌اند، باش. پس چرا از آنچه ما بر آن توافق کرده‌ایم عدول می‌کنی؟ و اگر چنین نکنی تو را می‌کشم!» 🔹 تهدید به جنگ با متحصنان 🔻 اندلسی چنین گزارش می‌کند: اولی، دومی را فرستاد تا آنان را از خانه فاطمه(س) بیرون کند و به او گفت: اگر بیرون نیامدند و ممانعت کردند با آنها نبرد کن! 🔹 احراق بیت ▫️ حضرت زهرا سلام الله علیها حادثه به آتش کشیدن منزل خود را چنین گزارش می‌کند: « به در خانه ماهیزم آوردند و سپس آتش آورده تا آن را شعله ور سازند و ما را بسوزانند.... آتش زبانه می‌کشید و چهره‌ام را داغ می‌کرد!...» 📚 حقیقت مکتوم، محمد میرزامحمدی، ص ۱۸۲ تا ۱۸۵ 🕊 ↙️↙️↙️ 🌸🕋👉@Sedrah👈🕋🌸