eitaa logo
𑁍 سِدرَةُ المُنتَهیٰ 𑁍
1.2هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
4.8هزار ویدیو
31 فایل
🔹️اینجاییم تا با خودسازی، برای فرج حضرت صاحب و آرامش معنوی خودمون قدمی برداریم الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚 ↩ ارتباط با ادمین @Masoomehkarami313 @Mohammad_Taha_Abdolmaleki_2009
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 یک یهودی با پرچم اسرائیل جلوی همه معترضین در آمریکا می‌ایستد، سپس پرچم را به آتش میکشد. ‌‌‌ 🌸نشرِ معارفِ الهی صدقه یِ جاریه است🌸 ┈┈••••✾•🍃🌺🍃•✾•••🍃🌺🍃•✾•••┈┈ کانال𑁍 سِدرَةُ المُنتَهیٰ𑁍 👇🏻 @sedratolmontaha313  
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نامـــــــه رهبـــــــری بـــه جــــــوانــــان غــــــربـــــی رو تو ســـال ۹۳ یادتــــونــــــــه؟! . . 🌸نشرِ معارفِ الهی صدقه یِ جاریه است🌸 ┈┈••••✾•🍃🌺🍃•✾•••🍃🌺🍃•✾•••┈┈ کانال𑁍 سِدرَةُ المُنتَهیٰ𑁍 👇🏻 @sedratolmontaha313  
5.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌠☫﷽☫🌠 مریم قربانی خانمی که تجربه‌گر مرگ است و بی‌ حجاب بوده اکنون او زار زار گریه می‌کند و طلب استغفار می‌کند. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌امیدوارم بابت ترکش هایی که به قلب ۱۴ معصوم بابت بی حجابی زدم منو ببخشند پ ن : خدمت بانوان محترم سرزمینم ایران : گول حرفهای به ظاهر خوب تساوی حقوق و... را نخورند اولین قربانی این حربه خود بانوان هستند ، حقوق زن در اسلام علت مسلمان شدن بسیاری از زنان غیر مسلمان شده ، قدر جایگاهی که خداوند برایتان تعریف کرده را بدانید والّا بعدا پشیمانی سودی نخواهد داشت وبه هزاران دلیل دیگر 🌸نشرِ معارفِ الهی صدقه یِ جاریه است🌸 ┈┈••••✾•🍃🌺🍃•✾•••🍃🌺🍃•✾•••┈┈ کانال𑁍 سِدرَةُ المُنتَهیٰ𑁍 👇🏻 @sedratolmontaha313  
5.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مگر نگفتی علی جان فَمَنْ یَمُت یَرَنی بیا که وقت وفایت به عهد دیرین است 🌸نشرِ معارفِ الهی صدقه یِ جاریه است🌸 ┈┈••••✾•🍃🌺🍃•✾•••┈┈ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ کانال𑁍 سِدرَةُ المُنتَهیٰ𑁍 👇🏻   ┏━━━━━━━━🌻🍃━┓     @sedratolmontaha313 ┗━━🌺🍃━━━━━━━┛
╔═ೋ✿࿐ بسته های هدیه برای اموات👇برای دیدن مطالب مربوط روی آن کلیک کنید 1_صلوات خاصه ی قبرستان 2_زیارت اهل قبور 3_چگونه از راه دور به زیارت اهل قبور برویم 4_التماس اموات به زنده ها 5_یک عمل با ثوابی عجیب برای اموات 6_خواندن نماز وحشت برای اموات 7_دعای شب پنجشنبه و جمعه برای اموات 8_تاثیرعجیب خیرات ما برای اموات 9_خواندن سوره جمعه درشب جمعه برای اموات 10_حسنه ای که ثوابش معادل تمام مخلوقات است 11_خواندن سوره ی توحید برای اموات 12_خواندن فاتحه ی کبیره 13_فاتحه برای اموات بی وارث 14_تاثیر فوق‌العاده سوره ملک برای اموات 15_تاثیر بی نظیر ذکر صلوات برای اموات 16_استغفار برای اموات 17_ثواب عظیم آیت الکرسی برای اموات 18_هدیه به اموات در روز پنجشنبه 19_اهمیت زیارت قبور 20_اینطوری برای اموات هدیه بفرستیم ـ ـ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ــ ـ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کانال𑁍 سِدرَةُ المُنتَهیٰ𑁍 👇🏻   ┏━━━━━━━━🌻🍃━┓        @sedratolmontaha313   ┗━━🌺🍃━━━━━━━┛
10.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸نشرِ معارفِ الهی صدقه یِ جاریه است🌸 ┈┈••••✾•🍃🌺🍃•✾•••┈┈ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ کانال𑁍 سِدرَةُ المُنتَهیٰ𑁍 👇🏻   ┏━━━━━━━━🌻🍃━┓     @sedratolmontaha313 ┗━━🌺🍃━━━━━━━┛
7.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دنیا چه خبره؟ چرا اینا ترسی ندارن؟ چرا میخندن؟ اسرائیل میخواست غزه را بگیرد غزه دنیارا گرفت 🌸نشرِ معارفِ الهی صدقه یِ جاریه است🌸 ┈┈••••✾•🍃🌺🍃•✾•••┈┈ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ کانال𑁍 سِدرَةُ المُنتَهیٰ𑁍 👇🏻   ┏━━━━━━━━🌻🍃━┓     @sedratolmontaha313 ┗━━🌺🍃━━━━━━━┛
Dua Kumayl [128].mp3
28.55M
صوت دلنشین دعای کمیل با صدای علی فانی محسن فرهمند و سید مصطفی موسوی التماس دعای ظهور❤️🌹 🌸نشرِ معارفِ الهی صدقه یِ جاریه است🌸 ┈┈••••✾•🍃🌺🍃•✾•••🍃🌺🍃•✾•••┈┈ کانال𑁍 سِدرَةُ المُنتَهیٰ𑁍 👇🏻 @sedratolmontaha313  
♨️راه صحیح یاری امام زمان عجل الله فرجه 🔸اگر می‌خواهید برای امام زمانتان دلسوزی کنید، اگر محبتی در قلبتان هست و می‌خواهید امام زمانتان را یاری کنید؛ راه صحیحش این است و منطق و عقل و فهم این را می‌گوید که در قدم اول، خودت را بساز و تزکیه نفس کن. 🔸خواسته‌های "نفس"، "اجتماع"، "عرف"، "خانواده" و "فامیلِ ما چه می‌گوید" را کنار بگذارید. ببینید خدا چه می‌فرماید. 🔸بگذارید این حجاب‌ها کنار برود. فقط خدا را ببینید، خواسته‌ی امام زمانتان را ببینید. ولو اگر به ظاهر ضرر می‌کنی اشکال ندارد، تو داری رشد می‌کنی و بالا می‌روی. 🔸فقط خواست امام زمانت را در زندگی پیاده کن. این پیاده‌کردن خواست ارواحنافداه بر اساس محبت، تو را به شهادت نزدیک می‌کند. 🖋حا‌ج آقا زعفری‌زاده 🌸نشرِ معارفِ الهی صدقه یِ جاریه است🌸 ┈┈••••✾•🍃🌺🍃•✾•••🍃🌺🍃•✾•••┈┈ کانال𑁍 سِدرَةُ المُنتَهیٰ𑁍 👇🏻 @sedratolmontaha313  
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
𑁍 سِدرَةُ المُنتَهیٰ 𑁍
.𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷 «رمــان جــان شیعــه،اهـل سـنـت» #رمــان #جــان_شیعــه_اهـل_سـنـت #پارت_سیص
.𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷 «رمــان جــان شیعــه،اهـل سـنـت» در برابر صورت غرق پریشانی و مضطرب مان محبت تقدیم‌مان کرد و نمیخواست به روی خودش بیاورد که با کمال خونسردی، سر به سر حال خرابمان گذاشت: شماها مگه خواب ندارید؟ این موقع شب اینجا چی کار میکنید؟ برید بخوابید، فردا صبح یه دنیا کار داریم! مجید شرمنده سرش را پایین انداخت و من دیگر عنان صبوریام را از کف داده بودم که عاجزانه التماسش کردم: حاج آقا! تو رو خدا بذارید حرف بزنم! تو رو خدا به حرفام گوش کنید! و هیچگاه مستقیم نگاهم نمیکرد که همانطور که سرش پایین بود، با لحنی پدرانه تعارفم کرد تا با آسودگی خاطر وارد خانه اش شوم: بیا تو دخترم! بیا تو باباجون! که مامان خدیجه هم رسید و با دیدن آشفته حالی‌ام، شوهرش را کنار زد و آنچنان در آغوشم کشید که غافلگیر شدم. با هر دو دستش، بدن لرزان از ترسم را به سینه‌اش چسبانده و زیر گوشم زمزمه میکرد: آروم باش مادر جون! قربونت برم، آروم باش! و همانطور که در حمایت دستهای مهربانش ِ بودم، با قدمهایی بیرمق وارد اتاق شدم. آسید احمد پایین اتاق دم در نشست و اشاره کرد تا مجید هم کنارش بنشیند. مامان خدیجه هم مرا با خودش بالای اتاق بُرد و پهلوی خودش نشاند و سعی میکرد تکیه‌ام را به پشتی دهد تا نفسم جا بیاید. آسید احمد سرش را پایین انداخته و با سرانگشتانش با تار و پود فرش بازی میکرد و میدیدم جگر مامان خدیجه برایم آتش گرفته که اینچنین دلسوزانه نگاهم میکند. چشمان مجید از همان سمت اتاق، از صورتم دل نمیکَند و از نگرانی حالم پرپرَ میزد که آسید احمد هم تپشهای قلب عاشقش را حس کرد و با مهر و محبت، دلداریش داد: نترس باباجون! خانمت یه خورده دلش لبخندی گرفته! زینب‌سادات ما هم همینجوره! یه وقتایی دلش میگیره و گریه میکنه! هنوز دست مامان خدیجه پشتم بود و با دست دیگرش، دستهای لرزانم را از زیر چادر گرفته بود تا از گرمای محبتش آرام شوم و من همچنان بیصدا گریه میکردم و دیگر نفسهایم به شماره افتاده بود که صدا زد: زینب‌سادات! مادر یه لیوان آب بیار! و زینبسادات مثل اینکه تا آن لحظه جرأت نمیکرد از اتاقش بیرون بیاید، با عجله به سمت آشپزخانه رفت و برایم لیوانی آب آورد. به قلم فاطمه ولی نژاد ┈┈••••✾•🍃🌺🍃•✾•••🍃🌺🍃•✾•••┈┈ کانال𑁍 سِدرَةُ المُنتَهیٰ𑁍 👇🏻 @sedratolmontaha313  
.𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷 «رمــان جــان شیعــه،اهـل سـنـت» مامان خدیجه لیوان از دستش گرفت و اشاره کرد تا دوباره به اتاقش برود. اصرار میکرد تا ذره‌اي آب بخورم و من فقط میخواستم خودم به همه چیز اعتراف کنم که سرم را پایین انداختم تا چشمم به چشم آسید احمد نیفتد و اشک چشمم بند نمیآمد که میان گریههای مظلومانه‌ام با صدایی لرزان شروع کردم: من وهابی نیستم، من سنی ام! خونواده ام همه اهل سنت هستن. فقط بابام... اونم سنی بود... و نمیتوانستم بیمقدمه بگویم چه بر سرِ پدر اهل سنتم آمد که به یک وهابی افراطی بدل شد، پس قدمی عقبتر رفتم: ولی مجید شیعه‌اس. برای کار تو پالایشگاه اومده بود بندر و مستأجر طبقه بالای خونه ما بود. یکسال و یکی دو ماه پیش با هم ازدواج کردیم و تو همون طبقه زندگیمون رو شروع کردیم. ما هیچ مشکلی با هم نداشتیم، نه خودمون، نه خونواده هامون، همه چی خوب بود... و همه چیز از جایی خراب شد که پدرم پیمان شراکتی شوم با یک خانواده وهابی امضا کرد که با انگشتهای سردم ردیف قطرات اشک را از روی صورتم پا ک کردم و با لحنی لبریز حسرت ادامه ًدادم: تا اینکه بابام با چند تا تاجر ناشناس قراردادبست. خودش میگفت اصالتاعربستانی‌ان، ولی خیلی ساله که اومدن ایران و اینجا زندگی میکنن. ما همه مخالف بودیم، ولی بابام کار خودش رو کرد... و پای نوریه با مرگ مادرم به خانه ما باز شد که آهی کشیدم و ناله زدم: به یکی دو ماه نکشید که مادرم سرطان گرفت ُ ومرد. بعد سه ماه بابام با یه دختر نوزده ساله ازدواج کرد. نوریه خواهر یکی از همون شرکای عرب بابام بود. تازه اون موقع بود که بابا گفت اینا وهابی‌ان. از اون روز مصیبت ما شروع شد! بابا میگفت اینا شیعه رو قبول ندارن و نباید بفهمن مجید شیعهاس! که بالاخره سرم را بالا آوردم و به پاس‌صبوریهای سختش در برابر نوریه، نگاهی عاشقانه به صورت محزون و مظلومش کردم و با لحنی لبریز افتخار ادامه دادم: مجید اون مدت خیلی اذیت شد! خیلی عذاب کشید! بابا از عشق نوریه کور و کر شده بود! بابا حتی به خاطر نوریه وهابی شده بود و خودش هم مجید رو زجر میداد! ولی مجید به خاطر من و برای اینکه آرامش زندگیمون به هم نخوره، همه رو تحمل میکرد تا نوریه نفهمه که شیعه اس... به قلم فاطمه ولی نژاد ┈┈••••✾•🍃🌺🍃•✾•••🍃🌺🍃•✾•••┈┈ کانال𑁍 سِدرَةُ المُنتَهیٰ𑁍 👇🏻 @sedratolmontaha313