eitaa logo
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
2.4هزار دنبال‌کننده
18هزار عکس
9هزار ویدیو
139 فایل
نهایة الحب تضحیة... عاقبت عشق جانفدا شدن است! حضور شما در کانال دعوت ازخود #شهداست. کپی با ذکر ۵ #صلوات #ادمین_تبادل @Mousavii7 #نویسندگی👇🏻 @ShugheParvaz #عربی @sodaneghramk #تبلیغات🤩 @Tblegh پـــیام #ناشناس👇🏻 https://gkite.ir/es/9463161
مشاهده در ایتا
دانلود
حیا یعنی... #پویش_حجاب_فاطمے
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در مکتب شهادت در محضر خواهران شهدا 🌹حسین هر زمان به کرمان می آمد به من سر می زد و بر صله ارحام و دیدار با خانواده تاکید فراوان داشت و خودش نیز به این توصیه عمل می کرد. 🌹برادرم به اطاعت از ولی امر مسلمین، رعایت حجاب و اقامه نماز اول وقت تاکید فراوان داشت و خودش نیز این موارد را رعایت می کرد. 🌹حسین بسیار خاکی و خیلی مظلوم بود به حدی که حاضر بود حق خودش ضایع شود اما حاضر به ضایع شدن حق دیگری نبود. حاج حسین حجب و حیای خاصی داشت و در مجالس همیشه شنونده بود و کم تر صحبت می کرد 🎤راوی: خواهرشهید 🌷 یاد عزیزش با صلوات
حاج قاسم هیچگاہ از سختیهای عراق و سوریه سخن نمی‌گفت و درپاسخ به هر سؤالی در این خصوص، می‌گفت همه چیز خوب است؛ همه چیز خوب است. حاجی بسیار زیرک وباهوش بود. یک وقت در یک جلسه خصوصی، فردی به ایشان اظهار ارادت و نزدیکی کرد و اظهار داشت که شما دارید این همه زحمت میکشید اما قدر شما را نمی‌دانند و فلان و چنان....اما حاج قاسم گفت: «شما چرا ناراحتید؟ من یک سربازم، نهایتش می‌گویند برو جای دیگری نگهبانی بدہ و من هم می‌گویم چشم... اینکه ناراحتی ندارد.
*﷽* یاران سردار مرتضی در منطقه هر روز صبح به فاصله ۷۰، ۸۰ متری عراقی‌ها روی خاکریز می‌ایستاد و دست‌هایش را دور دهان حلقه و برای عراقی‌ها سخنرانی می‌کرد. صحبت‌هایش را اینگونه آغاز می‌کرد: اشلونک یا اخی. صباح الخیر! (یعنی رنگ و روت چطوره؟ حال و روزت چطوره؟) آنها را به نجنگیدن و ملحق‌شدن به جبهه خودی دعوت می‌کرد. مرتضی دست‌بردار نبود. جلوی چشم عراقی‌ها روی خاکریز می‌رفت و برای دشمن کلاس عقیدتی می‌گذاشت. گاهی هم از پشت بلندگو سوره واقعه را می‌خواند اما جواب عراقی‌ها توپ و تفنگ بود. 📚: تپه‌های جاویدی و راز اشلو
8.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در مکتب شهادت در محضر شهدا کرامات شهدا 🎥 پیکر مطهر شهید محمد رضا شفیعی که بعد از ۱۶ سال سالم از زیر خاک بیرون آمد! پیشنهاد دانلود👌
در مکتب شهادت در محضر شهدا راه شهید ، عمل شهید بنزین ماشینم تمام شده بود از مهدی خواستم چند لیتر بنزین بدهد تا به پمپ بنزین برسم ، گفت : بنزین ماشین من از بیت المال است ، اگر ذره‌ای از آن را به تو بدهم نه تو خیر می‌بینی و نه من ! فرمانده گردان ۴۱۹ لشکر ثارالله کرمان یاد عزیزش با صلوات