#روایت_عشق💌
در جبهه هر بار كه از مريم ۳ساله
و على ۳ماههاش صحبت مى شد
مى گفت:
آنها را به اندازه اى دوست دارم
كه جـاى خدا را در دلم تنگ
نكنند.
#شهـیداحـمدکشـوری
#روایت_عشق💌
دوم فروردین 96 بود که سعید هم صبح وشب با من تماس گرفت که آخرین بار ساعت 12 شب بود که تماس گرفت.
به سعید گفتم:
مامان پس کی می آیی؟
گفت:مامان شما نگران نباشید.
اصرار داشت که من مسافرت به شمال را بروم.
من درجوابش گفتم: مادر، تا تو نیایی بدون تو هیچ جا نمیروم.
سعید گفته بود که:
این بار ازجبهه برگردم میخواهم زن بگیرم.
قرار بود هشتم فروردین برای او جشن تولد بگیریمو اورا غافلگیر کنیم.
اما نمی دانستیم که سعید زود تر از همه مارا غافلگیر می کند.
بخشی از وصیت نامه📜
پشت رهبر را خالی نکنیم.
نماز اول وقت را به تأخیر نیندازیم و جوانان اجازه ندهند بیگانگان به کشورمان راه پیدا کنند.
ولادت: ۱۳۶۸/۱/۸
شهادت: ۱۳۹۶/۱/۴
شهید مدافع حرم
#سعید_خواجه_صالحانی
یاد عزیزش با صلوات
🌸ما انقلاب کردیم که اضطرار امام زمان(عج) را به استقرار تبدیل کنیم.
و رسیدن به این هدف هزینه دارد و هزینه آن همین در سوریه و عراق شهید دادن است.
🌷 #شهید_سعید_کمالی🌷
شهادت؛اردیبهشت ۹۵
#شهیدان
[برترین کار،کاربرای فرج است]
🔰راز #شهادت شهید محمد مهدی مالامیری، بعد از سه سال
🔆گفت میخواهم #عربی یاد بگیرم، کسی نمی دانست چرا جز خودش و خدا. پیشنهاد #مباحثه به یکی از آشنایان عراقی را داده بود. برای شروع باید متنی را ترجمه می کردند.
🔰 محمد مهدی با یک تیر ☄دو نشان زده بود: "سلام بر ابراهیم".
🔸️آنچنان #تسلطی بر این کتاب داشت و مجذوب ابراهیم شده بود، که گویی #خاطرات برای خودش اتفاق افتاده بود و در آخر همینطور هم شد.
🔆در اتاق کارش #سلام بر ابراهیمی داشت که با عربی حاشیه #نویسی کرده بود. می خواست خاطرات ابراهیم را برای سوری ها بخواند تا همه بدانند فرمانده ی معنوی او کیست.
🔹️به همه گفته بود باید جانانه بجنگیم که حتی اثری از جسم ما نماند تا مردم به زحمت تشییع نیفتند. درست مثل #ابراهیم هادی که آرزوی گمنامی داشت. انگار گمنامی گمشده همه ی مخلصین است.
🔰حالا دیگر کسی از خودش نمی پرسد چرا #محمد مهدی در آن محاصره ، کنار بچه های مجروح ماند و برنگشت. مثل ابراهیم، او هم #فرمانده نبود و اگر برمی گشت کسی بر او خرده نمی گرفت. اما ماند تا به همه ثابت کند آنچنان که #شهدا زنده اند، سیره عملی آنها نیز هنوز راه گشا و کلید 🔑سعادت است.
🔆شاید خودش را برده بود به #سال📅 ۶۱، والفجر مقدماتی و محاصره در کربلای کانال کمیل. با خودش گفت مگر عاشق💞 ابراهیم نبودی ⁉️مگر نمی خواستی مثل او باشی؟ امروز همان روزی است که #سالهاست منتظرش بودی، بسم الله، ابراهیم ماند کنار بچه های کمیل تو هم کنار بچه های فاطمیون بمان. او ماند و معبری زد از #بصر الحریر به کانال کمیل.
🎤 راوی: پدر شهید