فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ویدئو
#استاد_تقوی
*امربه معروف و نهی از منکر مثل بارونه*😉
#بی_تفاوت_نباشیم
*نشرحداکثری
#پویش_حجاب_فاطمی
4_5924922924023680559.mp3
9.21M
💠 #ماه_عسل_۱۴۰۱
حرفِ سوم؛
خــدا؛
یعنی دانایی مطلق، آگاهی مطلق، رحمت مطلق، عشق مطلق،... و در یک کلام، کمــــالِ مطلق
🔺با این نگاه، آیا خدایی با این حجم از عظمت و مهربانی، مخلوقش را در سختی و مشقت میاندازد؟
آنهم با غذا و آب نخوردن که دو ماده اصلی برای زنده ماندن آنهاست؟
🔺اگر چنین نیست پس فلسفهی روزه و گرسنگی و تشنگی در چیست؟
🎙 امام خمینی (ره) - استاد شجاعی - استاد پناهیان
ماه عسل۱۴٠۱_۲.mp3
10.4M
💠 #ماه_عسل_۱۴۰۱
حرفِ دوم؛
➖ تمام مسیرِ زندگیِ انسان، میدان مبارزهایست تن به تن
با " مَـــن " ِ وجودیِ خودمان.
در این مبارزه چه کسی برنده میشود
و چه کسی بازنده؟!
💢 در ماه رمضان ، از همان روز اول نتیجه این مبارزه سنگین را خواهیم دید و برندهی آن را خواهیم شناخت...
اما چگونه....؟
🎙 استاد شجاعی
637539954289703927.mp3
19.3M
ترتیل جزء1، استاد پرهیزگار
🌸طرح ختم قرآن به نيت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در ماه مبارک رمضان،ماه بهار قرآن
🌹حضرت امام رضا علیه السلام میفرمایند: هرکس در ماه رمضان یک آیه از کتاب خدای عزّوجل بخواند، مثل کسی است که در غیر آن، ختم قرآن کرده باشد.(بحارالانوار، ج 96، ص 340 – 341.)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌 سهم امروزمون از یاد مولای غریب
☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺
❤️حضرت مهدی علیه السلام :
من روزی صدبار برای شما دعا میکنم .
🎞 خاطره ای جالب و شنیدنی از حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
#مهدویت
#ابراهیم مۍگفت ؛🌱
اگر انسان سرش را به سمت آسمان بالا بیاورد و کارهایش را فقط برای رضای خدا انجام دهد، مطمئن باش زندگیش عوض میشود و تازه معنی زندگی کردن را میفهمد.
هر سال که میشد، با بچه های محل تکیه ای برپا میکردیم، تو پارکینگ خونه شهید ولایتی.
یک سال به خاطر یکسری از مشکلات نمی خواستیم تکیه رو برپا کنیم. تو جمع رفقا حسین می گفت هر طور شده باید این سیاهی ها نصب بشه. باید این روضه ها برقرار باشه.
حسینی که از جون و دل مایه می گذاشت در خونه ارباب و نمی خواست هیچ جوره کم بزاره، وقتی دید کسی همراهیش نمیکنه اومد در خونه ما؛ گفت من دلم نمیاد امسال تکیه نباشه.. سیاهی ها و پرچم رو ازم گرفت و رفت...
اونشب خودش تکیه رو برپا کرده بود. تنهای تنها. از قرار معلوم شب رو هم تو تکیه خوابیده بود.
صبح روز بعد سراسیمه و با خوشحالی زنگ خونمون رو زد.
بهش گفتم: چی شده حسین جان؟!
گفت: دیشب که پرچم ها و سیاهی هارو نصب کردم تو همون تکیه خوابم برد. تو خواب دیدم امام حسین علیه السلام اومده تو پارکینگ خونمون و به من گفت احسنت! چه تکیه قشنگی زدی. دستی به سیاهی ها کشید و بهم خسته نباشید گفت.
وقتی حسین این جملات رو می گفت، اشک تو چشاش حلقه زده بود. میدیدم چقدر خوشحاله از اینکه کارش مورد قبول ارباب واقع شده.
"اون سال تکیه مون حس و حال دیگه ای داشت"
شهید حسین ولایتی فر🕊🌷