eitaa logo
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
2.3هزار دنبال‌کننده
18.1هزار عکس
9.2هزار ویدیو
139 فایل
نهایة الحب تضحیة... عاقبت عشق جانفدا شدن است! حضور شما در کانال دعوت ازخود #شهداست. کپی با ذکر ۵ #صلوات #ادمین_تبادل @Mousavii7 #نویسندگی👇🏻 @ShugheParvaz #عربی @sodaneghramk #تبلیغات🤩 @Tblegh پـــیام #ناشناس👇🏻 https://gkite.ir/es/9463161
مشاهده در ایتا
دانلود
8.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
"🕊 🌙یه پیشواز رمضانی با عطر و بوی ... با صداي علی فانی متن : سيد مهدي شجاعي گوينده : صابر خراساني
امام زمان نیست؟!.mp3
15.19M
🔊 👤 دکتر دولتی 🎤 پادکست « نیست؟!» ❤️ پدرها اصلا اهل توقع نیستن، وقتی گرفتار میشی میگه بیا مشکلت رو حل کنم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نقطه‌زنی استاد قرائتی به کسایی که عمدا روزه‌خوریشون رو در جامعه به رخ میکشن👌👌
بسم الله الرحمن الرحیم " يَوم جَدِيد بِحُب الحُسَّين .. صَلى الله عَليكَ يا أبَا عَبدالله صَلّىٰ اللَّهُ عَلَيْكِ يا فَاطِمة الزَّهراء السَلام عَلىٰ جبَل الصبر زيَنب السَّلامُ عليكَ يا صَاحبْ الزْمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 خیلی عجیبه که ماه رمضان ما، امام زمانی نیست! 🔵 یکبار ماه رمضان امام زمانی بگیرید، ببینید چه تفاوتی دارد! 🟢 رمضان بدون یاد امام زمان مثل نماز بی‌وضوست… استاد_پناهیان
🕊 🌷 دستمان تنگ شده بود. دم غروب که آمد منزل، ته مانده پول را دادم به سید عباس که مقداری سبزی،سیب زمینی و نان تهیه کند تا افطاری آماده کنم. نزدیک غروب بود که سید عباس وارد شد. با عجله رفتم تا وسایل را از دستش بگیرم. اما به ناگاه با دستان خالی سید روبرو شدم... گفتم: پول ها را گم کردی؟! گفت: نه اصلاً! آنها را تبدیل به ده برابر کردم. منظورش صدقه بود. گفتم: در خانه هیچ چیز نداریم جز تکه ای نان خشک... سید خندید و گفت: امیرالمؤمنین ما را مهمان کرده است. نمی خواهی امشب میهمان امیرالمؤمنین باشیم ؟ گفتم: چه چیزی بهتر از این... هر دو مشغول دعا شدیم که ناگهان کسی در زد. سید رفت در را باز کند، اما من دلم هری ریخت. با خود گفتم نکند در این حال، نیازمندی باشد و چیزی بخواهد و یا مهمانی برای افطار آمده باشد. شنیدم که می گفت: سید لنگه دیگر در را هم باز کن. دو سینی یک پر از غذا و دیگری پر از میوه. میوه ها و غذاهایی رنگارنگ و لذیذ. سید گفت: امیرالمؤمنین نپسندید که ما را به کمتر از اینها مهمان کند. اشک هر دومان سر ریز شد. مقداری از میوه ها و غذا ها را جدا کردم تا سید برای طلاب ببرد. 🎤راوی: ام یاسر، همسر شهید 📚: هم قسم 🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷
🕊 🌷 اکبر تعریف می کرد: این اواخر یک بار آمدم پایگاه و دیدم آشپز پادگان خیلی ولخرجی کرده! دو جور غذا تهیه کرده بود. چلومرغ و چلوقیمه، مرغ برای خلبان ها و قیمه برای سرباز ها. وقتی فهمیدم، ناراحت شدم و گفتم: حالا که دوجور غذا درست کردی مرغ را بگذار برای سربازها و قیمه برای خلبان ها. تا یاد بگیری بین بندگان خدا فرق نگذاری. خدا همه را یک جور آفریده. 🎤راوی: همسر شهید 📚: بر‌ فراز آسمان 🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷
🕊 🌷 فرمانده‌ی نیروی هوایی سپاه بود. رفته بود از یکی از پایگاه‌های نیروی هوایی بازدید کند، فرمانده پایگاه سفارش داده بود برای او و همراهانش از بیرون، غذا بگیرند. فرمانده پایگاه را توبیخ کرد، به غذا هم لب نزد. 🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷