eitaa logo
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
2.4هزار دنبال‌کننده
19.3هزار عکس
10.4هزار ویدیو
143 فایل
نهایة الحب تضحیة... عاقبت عشق جانفدا شدن است! حضور شما در کانال دعوت ازخود #شهداست. کپی با ذکر ۵ #صلوات #خادم👇🏻 @Mousavii13 #تبادل @Mousavii7 #نویسندگی👇🏻 @ShugheParvaz #عربی @sodaneghramk #تبلیغات🤩 @Tblegh
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 همیشه پیگیر کار دیگران بود تا مشکلاتشون رو حل کنه 🔹بهش گفتم: داش ابرام؛ تو که وظیفه‌ای نداری، چرا خودتو توی دردسر میندازی؟ 🔸گفت: آدم هرکاری از دستش برمیاد باید برای مردم انجام بده ❤️ 🌷یادش با ذکر
گمنامـےراانتخاب‌کرده‌ای کـھ‌قیدزمان‌ومکانـےدرکارنباشد.. تادلھاراهرکجاڪھ‌‌باشندگردخود جمع‌کنـے :))♥️ 🌻 • . ابراهیم خیلـے در اعمالش دقت میڪرد! شنیده بود ڪھ نفوذ شیطان در اعمال انسان بسیاࢪ مخفـے است ، شیطان هر ڪسۍ را بـھ طریقۍ گمراه مۍڪند حتـے ڪارهاۍ خوبۍ ڪھ انجام مـےداد مراقب بود ڪھ آلوده بـھ نیت هاۍ دنیوۍ نشود!♥️🌱 مرتب با علماۍ ربانـے در ارتباط بود و تلاش مـےڪرد تا شیطان را ناڪام ڪند ابراهیم مـےدانست ڪھ شیطان سـھ بار قسم خورده تا انساس را گمراھ ڪند!
ازش پرسیدم : این همه به فقیران کمک میکنی چیزی برای خودت باقی می ماند؟! خیلی آرام گفت : من کاره ای نیستم . من فقط وسیله هستم . روزی دهنده خداست
مۍ‌گفـت: اخم‌توۍ‌محیطۍ‌ڪه پر‌از‌نـٰامحرمه‌خیلۍ‌هـم‌خوبه :) 🌱 ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
ازش پرسیدم : این همه به فقیران کمک میکنی چیزی برای خودت باقی می ماند؟! خیلی آرام گفت : من کاره ای نیستم . من فقط وسیله هستم . روزی دهنده خداست
ازش پرسیدم : این همه به فقیران کمک میکنی چیزی برای خودت باقی می ماند؟! خیلی آرام گفت : من کاره ای نیستم . من فقط وسیله هستم . روزی دهنده خداست
از دروغ گفتن بیزار بود... یعنی چند سال زندگیمان حتی یک کلمه ازاو دروغ نشنیدم... نمازش را اول وقت میخواند تا جایی ک میتوانست جماعت میخواند... بسیارمهربان و خوش رفتار بود، سعی میکرد همه را به کارهای خوب دعوت کند.❤️ راوی: همسرشهید شهادت ۹۳.۶.۲ متولد سال: ۶۸.۶.۰۲ محل شهادت: شمال عراق ‎‎‌
خیلی دقت روی "حق الناس"داشت ؛ بہ عنوان مثال برای خرید میوه ، وقتی می خواست میوه جدا ڪند ؛ آنقدر حواسش بود ڪه اگر ناخنش بہ میوه ای می خورد ، همان را بر می داشت ڪه نڪند بہ اندازه ذره ای حق الناس شده باشد .❤️ راوی: همسر شهید
روی خیلی حساس بود. برای عفاف و حجاب ارزش زیادی قائل بود. اگر توی خیابان خانم بدحجابی را می‌دید، خیلی بهم می‌ریخت می گفت: غیرت من قبول نمی کنه چنین صحنه هایی رو ببینم و‌ تحمل کنم. عاشق پوشش «چادر» بود. روی آن خیلی هم حساس بود. به خانمش می گفت: مراقب باش هیچ وقت چادرت خاکی نشه. ما از چادر خاکی خاطره خوبی نداریم.
خیلی دقت میکرد مواظب بود چیزی از غذا اسراف نشود. همیشه اینطور بود؛ حتی در مورد آب وضو و... مراقب بود. محمد همیشه دقت داشت مواظب بود هیچ مکروهی از او سر نزند. چه رسد به اسراف که حرام است و خدا اسرافکاران را برادران شیطان معرفی کرده. نه تنها خودش، بلکه دیگران را هم به رعایت این موارد توصیه میکرد الگوی کاملی از دینداری بود. کسی نمیتوانست عملی مخالف دستورات دین از او مشاهده کند. در عین حال بسیار خوش برخورد بود به همین علت تمامی بچهای رزمنده عاشق او بودند. ❤
سعید چند خصلت بارز داشت، نخست خلوص نیت و اینکه هرکار او برای خدا بود، خیلی به پدر و مادر خود احترام می‌گذاشت، بسیار زیاد، حرف رو حرف ما نمی‌زد، حتی اگر به ضررش بود، اما دفعه آخر که آمده بود، حاج آقا گفت بابا من حسرت دارم ازدواج کنی، گفت بابا جنگه! پدرش گفت جنگ باشه، جنگ تمام می‌شود و باید ازدواج کنی، دید پدرش خیلی اصرار می‌کند، گفت بابا چشم، ۱۵ روز دیگر خبرش را می‌دهم و سر ۱۵ روز خبر شهادتش آمد. آقای نیلی‌پور (پسربرادرم) تعریف می‌کرد «با هم مشهد بودیم، نماز و راز و نیازهایش عجیب بود که همه را شیفته خود می‌کرد»، خیلی خوش برخورد و خوش اخلاق و بشاش و بسیار مرتب بود، مردها معمولاً خیلی مرتب نیستند، اما سعید حتی جوراب‌هایش را زیر پشتی سرش می‌گذاشت تا صبح که بلند می‌شد اتو کرده باشد.🙂🌱 راوی: مادرشهید •┈┈•❀🌷❀•┈┈•
ازش پرسیدم : این همه به فقیران کمک میکنی چیزی برای خودت باقی می ماند؟! خیلی آرام گفت : من کاره ای نیستم . من فقط وسیله هستم . روزی دهنده خداست