┄═❁๑🍃๑🌹๑🍃๑❁═┄
🚿پدرش سالخورده بود و «محمدرضا» همیشه
او را به حمام مے برد، ڪه مے دیدم خیلے طول
مے ڪشد تا از حمام برگردد...
❓یڪ روز پرسیدم:
«مادر جان چرا این قدر طول مے دهے؟»
✨جواب داد: «حاج آقا در حمام خوابش مے برد، صبر مے ڪنم تا بیدار شود بعد حمامش بدهم.
💎 گفتم: «خب بیدارش ڪن.
گفت: نه مادر، بهتر است صبر ڪنم تا
خودش از خواب بیدار شود».
#شهید_محمدرضا_نظافت🌷
از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر
#حرف_دل♥️
گفتم:
ڪاشمیشدمنمهمراهتبہجبہہ بیام
لبخندےزدوپاسخےدادڪہقانعمڪرد❤️
گفت:
هیچمیدونےسیاهے چادر تو ،
از سرخے خون🩸منڪوبنده تر است؟
همینحجابترارعایتڪنے، مبارزهاتراانجامدادهاے .
🎤#روای: همسرشہید
#شہید_محمدرضا_نظافت ♥️
یاد عزیزش با صلوات