eitaa logo
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
2.4هزار دنبال‌کننده
19.3هزار عکس
10.4هزار ویدیو
143 فایل
نهایة الحب تضحیة... عاقبت عشق جانفدا شدن است! حضور شما در کانال دعوت ازخود #شهداست. کپی با ذکر ۵ #صلوات #خادم👇🏻 @Mousavii13 #تبادل @Mousavii7 #نویسندگی👇🏻 @ShugheParvaz #عربی @sodaneghramk #تبلیغات🤩 @Tblegh
مشاهده در ایتا
دانلود
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
ای که انتظارمرا می کشی خواهم امد: 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 ⭕️ #سلام_علی_ابراهیم 🔸قسمت هجدهم 🔸 #تاثیرکلام چند
ای که انتظارمرا می کشی خواهم امد: 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 ⭕️ 🔸قسمت نوزدهم 🔸 ♻️خداوند در حدیث_قدسی میفرماید 🌷بندگان خانواده من هستند پس محبوب ترین افراد نزد من کسانی هستتد که نسبت به آنها 🔷جمعیت زیادی در ابتدای خبابان شهید سعیدی جمع شده بودند من و نزدیک شدیم بچه عقب مانده ذهنی هر کت وشلواری که رد میشد از آب کثیف خیابان به او میپاشید ابراهیم از بچه سوال کرد❓ کسی به تو گفت این کار رو بکنی پسر بچه به سه جوان که در حال خندیدن😝 در اون طرف جاده بودند اشاره کرد وگفت آنها ۵ریال به من میدهند من این کار رو انجام میدهم ابراهیم دست پسر بچه رو گرفت وبه خانه شان برد وگفت من از این به بعد روزی ۱۰ ریال میدهم این کار رو نکن واینطور مشکل مردم را برطرف کرد 🔷زمانی که در بازرسی تربیت بدنی بودیم بعد گرفتن حقوق وپایان ساعت اداری گفت موتور🏍 آوردی؟گفتم آره با هم دیگه رفتیم فروشگاه تقریبا تمام حقوقش💶 رو خرید کرد وباهمدیگه رفتیم مجیدیه داخل کوچه ابراهیم درب خونه ای رو زد و یه پیرزن که حجاب درستی نداشت وصلیبی هم گردنش بود دم در آمد و وسایل را به او داد توی راه ازش سوال کردم پیرزن ارمنی بود؟گفت اره عصبانی😡 شدم گفتم اینهمه فقیر مسلمون داریم تو داری به یه مسیحی✝ کمک میکنی گفت مسلمونا یکی رو دارن کمک بهشون کنه تاز کمیته امداد هم براشون تشکیل شده اما اینا چی... با این کار دلشون به امام_وانقلاب گرم میشه 🔷۲۶ سال از شهادت ابراهیم میگذشت مطالب جمع آوری شده آماده چاپ بود یکی از نماز گذاران صدایم کرد وگفت برای یادمان آقا ابراهیم کاری داشتید در خدمتیم باتعجب گفتم شما ایشون رو میشناختید گفت من تا مراسم یادواره پارسال ایشون رو نمیشناختم مراسم یادواره سال قبل یه جاسوییچی به من داده بودند که عکس شهیدابراهیم هادی روش بود ومن سویچ ماشین رو گذاشتم روش .... چند روز قبل از سفر برمیگشتیم هوا خیلی سرد بود کنار یک مهمان خانه ایستادیم اما سوییچ ماشین رو داخل جا گذاشته بودم سوییچ یدک هم توی کیف داخل ماشین بود خیلی ناراحت شدم😔 هواخیلی سرد بود از پشت شیشه ماشین سوییچ وعکس روی جا سوییچی مشخص بود انگار ابراهیم از داخل به من نگاه میکرد دلم متوجهش شد گفتم شنیدم مشکلات مردم رو بر طرف میکردی وشما شهید هستی و زنده ای هنوز یکدفعه دستم تو جیبم به یه دست کلید خورد با یکی از این کلیدها قفل ماشین تکون دادم یکدفعه دیدم باز شد رفتیم داخل ماشین خانمم گفت با کدوم کلید باز کردی دوباره تمام کلیدها رو امتحان کردم اما هیچ کدومشون اصلا داخل قفل نمیرفت همینطور که ایستاده بودم نفس عمیقی کشیدم گفتم آقاابراهیم ممنونم تو بعد ..... 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂