هروز با یک آیه ی قرآنی
بر گرفته از تفسیر نور
آیه ی بیست و ششم سوره بقره
إِنَّ اللَّهَ لَا يَسْتَحِى أَن يَضْرِبَ مَثَلاً مَّا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا فَأَمَّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ فَيَعْلَمُونْ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ وَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُواْ فَيَقُولُونَ مَاذآ أَرَادَ اللَّهُ بِهَذا مَثَلاً يُضِلُّ بِهِ كَثِيراً وَيَهْدِى بِهِ كَثِيراً وَمَا يُضِلُّ بِهِ إِلّاَ الْفَسِقِينَ
معنی :
همانا خداوند از اینكه به پشه اى (یا فروتر) یا بالاتر از آن مثال بزند شرم ندارد، پس آنهایى كه ایمان دارند مىدانند كه آن(مثال) از طرف پروردگارشان به حقّ است، ولى كسانى كه كفرورزیدند گویند: خداوند از این مثل چه منظورى داشته است؟ (آرى،) خداوند بسیارى را بدان (مثال) گمراه و بسیارى را بدان هدایت مىفرماید. (امّا آگاه باشید كه) خداوند جز افراد فاسق را بدان گمراه نمىكند.
پیام ها :
1- حیا و شرم در مواردى است كه كار شرعاً، عقلاً یا عرفاً مذموم باشد. امّا در بیان حقایق، شرم و خجالت پسندیده نیست. «لا یستحیى»
2- حقایق والا و مهم را مىتوان با زبان ساده ومثال بیان نمود. «ان یضرب مثلاً»
3- مؤمن كلام خدارا باور دارد و مطیع آن است. «یعلمون انّه الحق»
4- مثالهاى قرآن، وسیله تربیت و رشد است. «فیعلمون انه الحق من ربهم»
5 - مثالهاى قرآن، حقّ ودر مقام بیان حقایق است. «انّهالحق»
6- انسانِ حقیقت جو، از هر نورى راه را مىیابد، ولى شخص بهانه گیر و اشكال تراش، به هر چراغى خرده مىگیرد. «ماذا اراد اللَّه بهذا مثلاً»
7- كفر و لجاجت، عامل بهانه گیرى است. «ماذا اراد اللَّه بهذا مثلاً»
8 - فسق، موجب گمراهى ومانع شناخت حقایق است. «ومایضلّ به الاّ الفاسقین»
9- مثالهاى قرآن، وسیله هدایت یا ضلالت است. «یضلّ به، یهدى به»
10- خداوند، پیمانشكن را فاسق و فاسق را گمراه مىكند. «وما یضل به الا الفاسقین»
#پیام_قرآنی