eitaa logo
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
2.4هزار دنبال‌کننده
19.3هزار عکس
10.4هزار ویدیو
143 فایل
نهایة الحب تضحیة... عاقبت عشق جانفدا شدن است! حضور شما در کانال دعوت ازخود #شهداست. کپی با ذکر ۵ #صلوات #خادم👇🏻 @Mousavii13 #تبادل @Mousavii7 #نویسندگی👇🏻 @ShugheParvaz #عربی @sodaneghramk #تبلیغات🤩 @Tblegh
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 مادرم توی خواستگاری شرط ڪرد ڪه دخترم ، صبح‌ها باید شیر و قهوه جلوش بذاری و ... خلاصہ زندگی با این دختر سختہ ؛ اما مصطفی همیشہ با اینڪه قهوه نمی‌خورد برایم قهوه درست می‌ڪرد . می‌گفتم : «واسہ چی این ڪارو می‌ڪنی؟...». می‌گفت : «من بہ مادرت قول دادم ڪه این ڪارها رو انجام بدم .» محبت‌هاش رو ڪه می‌دیدم احساس می‌ڪردم رنگ خدایی بہ زندگیمون داده . ✍ : ڪتاب افلاڪیان ، ج۴ ، ص۷
📖 زغال ها گل انداختہ بود ؛ جوجہ ها توی آبلیمو و پیاز و زعفران حسابی قوام گرفتہ بود .😊 تا آمدم سیخ ها را بگذارم روی منقل ، سروڪله اش پیدا شد ؛ من زودتر نماز خوانده بودم ڪه نهار رو روبہ راه ڪنم . پرسید : داری چیڪار میڪنی ؟ گفتم : میبینی ڪه می خواهم برای نهار جوجہ بزنیم ! 😀 -گفت : با این دود و دمی ڪه راه می اندازی اگہ یہ بچہ دلش خواست چی ؟ اگه یہ زن حاملہ هوس ڪرد چی ؟!😒 مجبورمان ڪرد با دل گرسنہ بند و بساط را جمع ڪنیم و برویم جای خلوط تر .😌 یڪ پارڪ جنگلی پیدا ڪردیم ، تڪ و توڪ گوشه ڪنار فرش انداختہ بودند برای استراحت . ڪسب تڪلیف ڪردیم ڪه (آقا محسن اینجا مورد تأییده ؟)‌ 😉 با اجازه اش همان جا اُتراق ڪردیم دور از چشم بقیہ .☺️ شهید مدافع حرم 📗برشی از ڪتاب سربلند صلوات 🌷🍃 @seedammar
📖نوجوانی جهادگر شانزده سالہ بود ڪه از طرف دبیرستان بہ سفر جهادی رفت ؛ 😍 می خواستند برای بهتر شدن آبیاری آن روستای محروم استخر بسازند . زمین سفت و سختی بود ڪه باید خیلی انرژی صرف می شد . 😞 هر گروه وظیفہ خودش را داشت ؛ خیلے ها ڪم آورده بودند . اما او خستگےناپذیر بود و جاے چند نفر ڪار مےڪرد ؛ ڪلنگ مےزد ، بیل مےزد ، خاڪ را از جایی دیگر منتقل مےڪرد . بمب انرژی بود .✌️☺️ منبع : ڪتاب ابووصال 🌹صلوات 🌷@seedammar