#خاطره_ای_از_شهید_محمد_جعفر_نصر_اصفهانی
🌷با شهید نصر به مشهد رفته بودیم . ایشان از شب تا صبح در #حرم گریه میکردند .
فردای آن از شهید نصر سوال کردم :
خب انشاالله شفای خودت را گرفتی؟
ایشان با کمال #خوشرویی گفت: من شفانخواستم.
با تعجب پرسیدم پس چه خواستی؟
شهید نصر با خنده پاسخ داد: من از خدا #شهادت خواستم و #امام_رضا (ع)را شفیع قرار دادم.🌷
❤️ #کپی_با_ذکر_صلوات_آزاد_است❤️
🌹
✍ #زندگی_نامه_شهید
🌷 #شهید_علی_مراد_قجری پنجم مهر ۱۳۴۷، در روستای خوزنان از توابع شهر آبیک به دنیا آمد. پدرش محمدیار، #بنا و #کشاورز بود و مادرش گلدسته نام داشت. تا چهارم ابتدایی درس خواند. کشاورز بود. از سوی #بسیج در #جبهه حضور یافت. سیزدهم اردیبهشت ۱۳۶۵، در فاو عراق بر اثر اصابت ترکش به سر، #شهید شد. مزار او در گلزار شهدای #زادگاهش واقع است.🌷
❤️ #کپی_با_ذکر_صلوات_آزاد_است❤️
🌹خاطرات و زندگی نامه شهداء🍃🌺🍃
✍ #زندگی_نامه_شهید
🌷 #شهيد_غلامرضا_قادري فرزند عباس در سال 1345 در #خانواده_اي_مذهبي در روستاي رهدار پا به عرصه حيات گذاشت. دوران كودكي و تحصيلات ابتدايي را در راهدار و تحصيلات راهنمايي را در برازجان گذراند. از همان كودكي استعداد وافر خود را در تحصيل نشان داد و پس از اتمام دوره راهنمايي در برازجان به ادامه تحصيل پرداخته و تا سال سوم دبيرستان به تحصيلات خود ادامه داد. اشتياق وصف ناپذير او به اسلام باعث شد تا مدت يك سال را نيز در #حوزه_علميه بوشهر به فراگيري علوم ديني و حوزوي بگذراند. با پيروزي انقلاب اسلامي عليرغم كمي سن در #بسيج_مالك_اشتر برازجان به فعاليت پرداخت و همزمان با شروع جنگ تحميلي اشتياق حضور در #جبهه_هاي_نبرد در جان و روح او شور و شوقي به پا كرده بود و با آن كه تنها فرزند مادرش بود با اصرار فراوان مادر را براي رفتن به جبهه راضي كرد و در آبان ماه 1361 در حالي كه 16 سال بيشتر نداشت به جبهه اعزام شد و تنها پس از 13 روزحضور در جبهه در تاريخ 16/9/1361 در جبهه #شلمچه_شربت_شهادت را نوشيد و نام خود را در دفتر ايثار جاودانه كرد.🌷
❤️ #کپی_با_ذکر_صلوات_آزاد_است❤️
#خاطره_ای_از_همرزم_ابومحسن_به_نقل_از_همسرش
🌷یکی از #همرزمان_شهید_ذورقی میگفتند 6-5 ساعت قبل از شهادتش ایشان را دیدم گفتم ابومحسن تو شبانهروز در حال #خدمت و #جهاد هستی باید مزدت شهادت باشد اگر شهادت نصیبت نشود یعنی اینکه ناخالصی در شما وجود دارد. همرزمش میگفت پس از این حرفم شهید ذورقی خیلی آرام گفت: برای شهادت به اینجا نیامدم برای خدمت و جهاد آمدم اینجا باید طوری جهاد کرد که #خداوند و #حضرت_زینب (س) از ما راضی باشند. همرزمش میگفت: وقتی چند ساعت بعد خبر شهادت ابومحسن از بیسیم اعلام شد از حرفم پشیمان شدم و گفتم خدایا با این کارت میخواستی به من ثابت کنی که این #بنده_ات_ناخالصی ندارد.🌷
🍃 #شهید_افشین_ذورقی🍃
❤️ #کپی_با_ذکر_صلوات_آزاد_است❤️
✍ #زندگی_نامه_شهید
🌷 #شهید_جمال_توتونچی در یکم مهرماه ۱۳۴۳ در شیراز در یکی از محله های قدیمی بنام #بازارچه_فیل، محله محمودیه بدنیا آمد. او فرزند ششم خانواده بود و شغل پدر مس گری بود. جمال پس از طی دوران کودکی به مدرسه رفت و دوران ابتدایی را در مدرسه حبیب اله آموزگار گذراند او در این دوران جهت امرار معاش زندگی، نزد پدر می رفت و بر روی #ظروف_مسی قلم کاری می کرد و در تابستانها بصورت تفریحی و جهت یادگرفتن یک حرفه نزد برادرش مکانیکی می کرد. دوران راهنمایی را در مدرسه فرصت و متوسطه را در هنرستان #شهید_دستغیب گذراند و در #رشته_برق فارغ التحصیل شد.
پس از عملیات کربلای ۵ تمام نیروها را به مرخصی فرستادند اما جمال به همراه یکی از دوستانش در منطقه باقی ماند و به مرخصی نرفت و در همان روز که مصادف بود با ۱۲ بهمن ۱۳۶۵ در #شلمچه به فیض #شهادت نائل آمد.🌷
❤️ #کپی_با_ذکر_صلوات_آزاد_است❤️
✍ #خاطره_ای_از_شهید_مجید_زین_الدین( #برادر_سردار_شهید_مهدی_زین_الدین)
#علت_اذان_دادن_شهید_پشت_چراغ_قرمز
#بسم_رب_الشهدا_و_الصدیقین
🌷یه موتور گازی داشت که هرروز صبح و عصر سوارش میشد و #قارقارقارقار باش میومد مدرسه و برمیگشت...
یه روز عصر که پشت همین موتور نشسته بود و میروند، رسید به #چراغ_قرمز...
ترمز زد و ایستاد...
یه نگاه به دور و برش کرد و موتور رو زد رو جک و رفت بالای موتور و فریاد زد:
#الله_اکبر و #الله_اکــــبر…
نه وقت اذان ظهر بود نه اذان مغرب!
#اشهد_ان_لا_اله_الا_الله…
هرکی آقا مجید رو نمیشناخت غش غش میخندید و متلک مینداخت و هرکیم میشناخت مات و مبهوت نگاهش میکرد که این مجید #چش_شُدِه ؟!
قاطی کرده چرا ؟!
خلاصه چراغ سبز شد و ماشینا راه افتادن و رفتن و آشناها اومدن سراغ مجید که آقااا مجید؟ چطور شد یهو؟ حالتون خوب بود که!
مجید یه نگاهی به رفقاش انداخت و گفت:
“مگه متوجه نشدید؟
پشت چراغ قرمز یه #ماشین_عروس بود که عروس توش #بی_حجاب نشسته بود و آدمای دورش نگاهش میکردن.
من دیدم تو روز روشن جلو چشم #امام_زمان داره گناه میشه. به خودم گفتم چکار کنم که اینا حواسشون از اون خانوم پرت شه . دیدم این بهترین کاره !”🌷
❤️ #کپی_با_ذکر_صلوات_آزاد_است❤️
✍ #قسمتى_از_وصيّت_نامه_پاسدار_شهید_احمد_قوامی
« #خدايا! از #گناهان_من درگذر و مرگم را شهادت در راهت قرار بده. و شما اى #پدر و #مادرم، من فرزندى نبودم كه در زندگى دستگير شما باشم و از دستورات شما سرپيچى كردم. از شما تقاضا دارم كه #مرا_ببخشيد چرا كه زحمات شبانه روزى شما را به خاطر دارم و اميد است از من راضى باشيد. و تو #اى_همسر_من! آگاه هستى كه امروز حضور من در #جبهه، باعث رنج و مشقّتت خواهد شد؛ فرزندانم شما را اذيّت مى كنند، ديگران #زخم_زبان مى زنند و مشكلات ديگر. مبادا تو را از ياد خدا غافل كند. فقط #صبر_كن و #شكر_خدا را به جا آور كه همه ما در معرض #امتحان_الهى هستيم.»🌷
❤️ #کپی_با_ذکر_صلوات_آزاد_است❤️
✍ #زندگی_نامه_شهید
🌷 #عباس_قواميفرد در اوّلين روز تابستان سال 1348، در نصرآبادكوير از توابع شهرستان آران و بيدگل متولّد شد و در دامان مادر و پدري زحمتكش و کشاورز، پرورش یافت. عباس پس از اتمام دوران ابتدايي و راهنمايي، براي ادامه ی تحصيل، به دبيرستان امام خميني(ره) وارد شد. #احترام و #کمک_به_والدین، در کنار عباداتی چون #نماز و #روزه او را در میان جمع شاخص کرده بود. او گاهی به جای پدرش به کارگری یا کشاورزی میپرداخت. او همچنین با برادران و خواهرانش نیز خوشبرخورد بود. عباس به مطالعه ی #کتابهای_مذهبی، #فوتبال و #قالیبافی علاقه داشت.
ورود او به دبيرستان، همزمان با اوج دوران دفاع مقدّس بود. او كه در #رشته_ی_اقتصاد اشتغال داشت، هر روز شاهد تشييع پيكرهاي پاک شهدا بود و این مسئله، روحیه ی جنگاوری را بیش از پیش در او زنده میکرد.
شور وصل به یاران شهید آنچنان عباس را از خود بيخود كرد كه سرانجام در تاريخ 22/ 10/ 65، در اولین اعزام همراه كاروانيان عشق و معرفت عازم #شلمچه شد و پس از دو هفته #جهاد و #ايثار در تاريخ 7/ 11/ 65 روح ملكوتياش از كربلاي شلمچه عروج كرد و #آسماني شد. 🌷
❤️ #کپی_با_ذکر_صلوات_آزاد_است❤️
✍ #وصیت_شهید_علیرضا_قدرتی
🌷 مراببخشید دراین لحظات که این نامه را می نویسم قلبم از شادی همچون عاشقان معشوق دیده می طپد آری چون تاچندی دیگر به میعاد گاه یار می روم باشد تا به یار خود بگویم که به « #هل_من_ناصر_ینصرینی » نایب جانشیان رسولت لبیک گفتم می روم شاید با معشوق خود وصلت کنم . #ای_خواهر زارم می دانم که خود شیر زن هستی و شاید نیاز به نصیحتی نباشد فرزندانت را #زینب_گونه تربیت کن می دانم که این کا رمی کنی.🌷
❤️ #کپی_با_ذکر_صلوات_آزاد_است❤️
🌹خاطرات و زندگی نامه شهداء🍃🌺🍃
✍ #زندگی_نامه_شهید
🌷 #شهید_رضا_میلادی در بیست و پنجم شهریورماه سال 1343 در خانواده ای #مستضعف و #زحمتکش، در شهر محلات به دنیا آمد. رضا با دستان زحمتکش و رنج دیده پدر و مادرش بزرگ شد تا به سن شش سالگی رسید؛ آنگاه او به مدرسه فرستاده شد. درس او در میان هم شاگردانش کم نظیر بود. او کودکی رنجیده و ستم کشیده بود. در حین درس خواندن نیز در صحرا و بیابان به پدرش کمک میکرد. اخلاق او در خانه و نیز در همسایگان و اقوام زبانزد بود. او همچنان به درسش ادامه داد تا زمانی که تظاهرات های انقلابی شروع شد و از روزهای نخست به طور گسترده در این تظاهرات شرکت میکرد. پس از پیروزی انقلاب هم، حتی یک لحظه آرام و قرار نداشت. عضو بسیج شد و آموزش های لازم را فرا گرفت. زمانی که جنگ تحمیلی شروع شد، او عاشقانه منتظر بود تا او را به جبهه اعزام کنند. چند ماه از جنگ گذشته بود که بنابر اعلام امام جمعه در #نماز_جمعه، به ندای هل من ناصر ینصرنی امام(ره) لبیک گفت و همچون عاشقی که به سوی معشوق میرود، به اتفاق دیگر برادرانش با گروه اعزامی از شهر محلات به جبهه شتافت و هنگامی که به #عنوان_بسیجی گروهان یا زهرا از گردان جندالله از تیپ 17 علی بن ابیطالب(ع) در #عملیات_فتح_المبین شرکت کرده بود، در دوم فروردین ماه سال 1361 در منطقه شلیبیه در غرب شهر شوش پروانه وار به سوی معبودش پرواز میکند. پیکر مطهر شهید را در #زادگاهش به خاک سپردند.🌷
❤️ #کپی_با_ذکر_صلوات_آزاد_است❤️
🌹خاطرات و زندگی نامه شهداء🍃🌺🍃
✍ #وصیت_نامه_شهید_الیاس_ارجمند
🌷خواهران فكر #حجاب باشيد و رعايت بكنيد كه دشمن روي همين مسئله حجاب #سرمايه_گذاري مي كند و شما از #حضرت_فاطمه (س)درس بگيريد و شما با حجابتان ما با #اسلحه امان كه انشاءالله با هم دشمن دين خدا را نابود بكنيم .🌷
❤️ #کپی_با_ذکر_صلوات_آزاد_است❤️
✍ #وصیت_نامه_شهید_عبدالله_باقری
🌷برایم شب هفت و چهلم نگیرید و هزینه اش را به #فقرا بدهید...
پیراهنی که با آن برای #امام_حسین ( علیه السلام ) عزاداری کرده ام را روی پیکرم داخل قبربگذارید.🌷
❤️ #کپی_با_ذکر_صلوات_آزاد_است❤️
✍ #حفظ_قرآن ( #از_خاطرات_شهید_سید_مصطفی_صدرزاده )
🌷از سوریه زنگ می زد و تاکید میکرد که فاطمه #قرآن حفظ کند که الان فاطمه #حافظ_4_جزء قرآن است.
مصطفی با خود قرار گذاشته بود که هر زمانی که از #یاد_شهدا غافل شد #روزه بگیرد
و به دوستانخود نیز گفته بود هر وقت از یاد شهدا غافل شدید خود را #تنبیه کنید🌷
✍ #راوی : پدر شهید
❤️ #کپی_با_ذکر_صلوات_آزاد_است❤️
🌹خاطرات و زندگی نامه شهداء🍃🌺🍃
✍ #زندگی_نامه_شهید
🌷 #شهید_علی_اکبر_رضايی_زاده_جلیانی فرزند محمد، در تاريخ 1335/01/24 در شهرستان فسا دیده به جهان گشود. تحصیلات خود را تا سوم راهنمایی ادامه داد و سپس به استخدام #ارتش در آمد. در ازدواج اول خود ناموفق بوده و به #طلاق انجامید و یک فرزند از زن اولش داشت و بعد از آن ازدواج كرد که ثمره ازدواجش 1 فرزند دختر و 1 فرزند پسر می باشد.
اين شهید گرامي بر حسب #وظیفه_نظامی خود و #عقیده_وافرش به ارزش های اسلامی و انسانی، به جبهه های حق علیه باطل شتافت. او با اين كه در ارتش خدمت مي كرد اما فردي #انقلابی و #مبارز بود، عقیده و تعهد خود به انقلاب و نظام جمهوری اسلامی را نشان می داد و در فعالیت های انقلابی به صورت #پنهانی شرکت می كرد.
شهید بزرگوار در انجام #فرايض_دینی و #مذهبی خود بسیار کوشا بود. سرانجام اين شهید عزیز در تاریخ 1361/04/03 در منطقه کوره موش (سرپل ذهاب) بر اثر متلاشی شدن بدن به #درجه_رفیع_شهادت نائل آمد و در گلزار شهدای فسا به خاک سپرده شد.🌷
❤️ #کپی_با_ذکر_صلوات_آزاد_است❤️
✍ #خاطره_ای_از_شهید_شریف_نصیری
🌷چند ساعتی از شروع عملیات والفجر8 نگذشته بود.
شریف را دیدم و به سراغش رفتم . نگاهم در چهره اش ماند. چهره اش خیلی فرق کرده بود . نوری در چهره اش متبلور شده بود به او نزدیک شدم .
ناگهان در ذهنم فکر #شهادتش خطور کرد. او را در آغوش گرفتم و صورتش را بوسیدم و گفتم :
- شریف قول می دهی در #آخرت_شفیعم بشوی؟
تبسمی بر روی لبانش نشست و گفت:
- دیگه سر به سرمان نذار
چند قدمی از من دورتر شد . حس شهادتی که در دلم افتاده بود آرام و قرار را از من ربوده بود. دوباره به سمتش دویدم و گفتم:
- تا #قول_شفاعت رو ندی نمی ذارم حرکت کنی
با یک حالت عجیبی گفت:
باشد... اگر شهید شدم...
تا کلمه باشد را از او شنیدم #قرآن کوچکی را که در جیب داشتم را بیرون آوردم . و گفتم:
- شریف به قرآن قسم بخور
اشک امان شریف را نداد از چشمانش فرو ریخت و روی گونه هایش جاری شد. قرآن را بوسید و دستانش را روی قرآن گذاشت و گفت:
- #قول_می_دهم.
دوباره او را بوسیدم . و چند قدمی که از او دور شدم . خمپاره ای پیکر زیبایش را به خون نشاند و او هم به دیدار #مولایش شتافت.🌷
❤️ #کپی_با_ذکر_صلوات_آزاد_است❤️
🌹خاطرات و زندگی نامه شهداء🍃🌺🍃
✍ #وصیت_نامه_شهید_علی_اصغر_زارع_بیدکی
🌷بايد بگويم كه آگاه بوده ام كه در اين راه شهادت وكشته شدن وجود داردوانتهاي اين راه به جز #شهادت ارمغاني ديگر به همراه ندارد وشهادت در راه خدا را انتخاب كرده ام وتنها ميراثي كه از #اوليا_وانبياء به ما رسيده است همين #مرگ_سرخ_وشهادت است.🌷
❤️ #کپی_با_ذکر_صلوات_آزاد_است❤️
🌹خاطرات و زندگی نامه شهداء🍃🌺🍃
🌹 #زندگی_نامه_شهید
🌷 #شهید « #محمود_سمندری» دوم شهریور 1325 در شهرستان خوی دیده به جهان گشود. پدرش علی کاسب بود و مادرش فاطمه نام داشت. او تا پایان دوره متوسطه درس خواند و #دیپلم گرفت. سال 1355 ازدواج کرد و صاحب دو پسر شد. به عنوان #سرتیپ_ارتش در #جبهه حضور یافت و سرانجام در سوم آبان 1362 در سردشت هنگام درگیری با #گروه_های_ضدانقلاب براثر اصابت #گلوله_آرپیجی به #شهادت رسید. 🌷
❤️ #کپی_با_ذکر_صلوات_آزاد_است❤️
🌹
🌹 #زندگی_نامه_شهید_بهادر_زارعی
🌷 #شهيد "بهادر زارعی" در سوم فروردین ماه 1342 در روستاي خانيک از توابع شهرستان فراشبند در خانواده اي #مستضعف و #متدين ديده به جهان گشود.
🍃 #تحصیلات
هفت ساله بود که راهی مدرسه شد و دوره ابتدايي را در زادگاهش گذراند. دوره راهنمايی به سبب نبودن مدرسه در این مقطع به بخش بالاده شهرستان کازرون رفت، در اين دوره #مادر_مومن خود را از دست داد.
🌸 #دوران_انقلاب
"#بهادر" ضمن تحصيل ايام تعطيلات را در کنار پدرش مشغول کار مي شد يا براي کسب کار راهي شهرستانهاي همجوار مي شد. با مشقت فراواني که در زندگي داشت دوره راهنمايي را گذراند. براي ادامه تحصيلات متوسطه به دبيرستان شهيد مطهري فراشبند وارد شد و تا کلاس سوم رشته #فرهنگ و #ادب درس خواند. وي در دوران انقلاب اعلاميه ها و عکسهاي امام را شبانه در خانه ها پخش می کرد .
🌼 #شهادت
با شروع جنگ تحميلي چند بار راهي #جبهه_ها شد. پس از آن در تاریخ 15 اسفند ماه 1363 از طریق سپاه پاسداران به خدمت سربازی رفت. دوره آموزشي را در فراشبند گذراند و برای جبهه مشتاقانه و #داوطلبانه راهی جنوب شد و در قسمت نيروی دريايي سپاه مشغول #فعاليت شد. به مدت 13 ماه در آبهاي جنوب کشور اسلامي ايران در کنار برادران جنگجوي خود مشغول نبرد با بعثيان عراقي بود و سرانجام در تاريخ 24 بهمن ماه 1364در عمليات والفجر 8 در منطقه فاو به خيل ديگر #شهدا پيوست و به #شهادت رسید. 🌷
❤️ #کپی_با_ذکر_صلوات_آزاد_است❤️
🌹خاطرات و زندگی نامه شهداء🍃🌺🍃
🌹 #وصیت_نامه_شهید_عبدالصالح_زارع
🌷درود بر امام امت نایب بر حق #امام_زمان (عج) #حضرت_امام_خامنهای حفظه الله تعالی.
عزیزان من، حواستان باشد که این انقلاب اسلامی را به #امانت به ما سپردند و نکند در امانت #خیانت کنیم؛ این امانت، امانت الهیست، وظیفه همه ماست که از این انقلاب و دستاوردهای آن پاسداری کنیم.
دست از این ماه تابان برندارید، چرا که این ماه از خورشید عالم تاب نور گرفته و بازتاب مینماید...
همانطور که امام خمینی(ره) فرمودند: « #پشتیبان_ولایت_فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد»، پشتیبان واقعی باشید و نکند روزی به خود آیید و خود را تواب معرفی کنید که آن روز هم پایان جهل نیست.
خدا کند که از این آزمایش بزرگ سربلند بیرون آییم.
#خدایا از تو یاری میخواهم مرا توان دهی که در راه رضای تو قدم بردارم و هدفی جُز رضایتت نداشته باشم.
ما میرویم تا مقابل دشمنان قسم خورده اسلام بایستیم و انشاءالله با ایستادگی در برابر ظلم و با از میان برداشتن آنان، #زمینهساز_ظهور آقا امام زمان(عج) باشیم و به #اذنالله زمانی که مهدی فاطمه ندای یا لثاراتالحسین(ع) برآورد، #لبیک بگوییم و جُزء #سربازان آن حضرت باشیم.🌷
❤️ #کپی_با_ذکر_صلوات_آزاد_است❤️
🍃🌺🍃
🌹
✍ #زندگینامه_شهید
🌷 #روح_الله_بابابزرگی” دوم فروردین ماه ۱۳۴۷ در نهاوند در خانواده ای #مذهبی دیده به جهان گشود.
او تحصیلات خود را تا سال سوم راهنمایی ادامه داد وبعد از آن سنگر جبهه را به سنگر مدرسه ترجیح داد و راهی جبهه های نبرد شد تا در مقابل #هجوم_دشمن از کشورش دفاع نماید.
سرانجام در تاریخ یازدهم بهمن۱۳۶۵ پس از دلاوریهای فراوان در عملیات کربلای ۵ در #منطقه_شلمچه توسط دشمن بعثی به درجه رفیع #شهادت رسید. پیکر پاک او در امازاده محمد کرج به خاک سپرده شد.🌷
❤️ #کپی_با_ذکر_صلوات_آزاد_است❤️
🌹خاطرات و زندگی نامه شهداء🍃🌺
✍ #خاطره_ای_از_شهید_مهدی_زین_الدین
🌷دو سه روزی بود می دیدم توی خودش است. پرسیدم « #چته_تو؟ چرا این قدر توهمی؟ » گفت « #دلم_گرفته. از خودم دل خورم. اصلا حالم خوش نیست. » گفتم » همین جوری ؟ » گفت » نه. با حسن باقری بحثم شد. داغ کردم. چه می دونم ؟ شاید بهاش بلندحرف زدم. نمی دونم. عصبانی بودم. حرف که تموم شد فقط بهم گفت مهدی من با #فرمانده_هام این جوری حرف نمی زنم که تو با من حرف می زنی. دیدم راست می گه. الان د و سه روزه کلافم. یادم نمی ره.»🌷
❤️ #کپی_با_ذکر_صلوات_آزاد_است❤️
✍ #وصیت_نامه_شهید_مدافع_حرم_علی_جوکار
#بسم_رب_الشهدا_و_الصدیقین
با سلام خدمت همه دوستان و فامیل های عزیزم
از آنجایی که از نوجوانی تا به حال #آرزوی_شهادت داشته ام، بدانید که اینک هم با میل و رضایت خود و #داوطلبانه به سوی نبرد حق علیه باطل آمده و هیچ کس مرا اجبار به آمدن نکرده و خود با " #لبیک_و_یا_زینب_گویان" آمده ام و من تا به حال از خداوند هر چه خواسته ام به من داده است.
تنها چیزی که از او میخواهم شهادت است و آرزو دارم در روز #عاشورا شبیه امام حسین(علیه السلام) اگر لیاقت آن را داشته باشم، به شهادت برسم. من گوش به فرمان #رهبرم بوده و با فرمان او اینجا آمده ام.
#عزیزان: حتی اگر تحریم ها شما را از پا درآورد، شما #پشتیبان_ولایت باشید و از ولایت روی برنگردانید.
#پدر_عزیزم: شما داغ های زیادی دیده اید. امیدوارم که باز هم خداوند به شما صبر بدهد. برادر ها و خواهر های عزیزم، دوستتان دارم. مرا حلال بفرمائید.
#همسر عزیزم: از شما میخواهم که مرا حلال کنید و فرزندانم شادی و شایان عزیزم را آن طور که میخواستم، #مؤمن و #ولایت_مدار پرورش دهید.
ـــــ و در آخر، فرزندان دلبندم برایتان ناراحت هستم که باید بدون پدر، بزرگ شوید و اما بدانید که خدا با شماست. شما را به #خداوند_بزرگ می سپارم.
٩٤/٨/١
#علی_جوکار
#تاسوعای_حسینی
#دمشق_حرم_حضرت_زینب(س)
❤️ #کپی_با_ذکر_صلوات_آزاد_است
✍ #نماز_شب ( #از_خاطرات_شهید_مسلم_خیزاب )
🌷مسلم علاقه زیادی به #قرآن داشت و هر شب پس از نماز عشاء، #سوره_واقعه را تلاوت میکرد
و پس از نماز صبح #زیارت_عاشورا و #سوره_حشررا میخواند
همچنین پس از هر نماز، #آیت_الکرسی، #تسبیحات_حضرت_زهرا، سه بار سوره توحید، صلوات و آیات دو و سه سوره طلاق را حتماً تلاوت میکرد
تاکید ویژهای به #نماز_شب داشت و اگر نماز شبش قضا میشد میگفت:
شاید در روز گناهی مرتکب شدهام که برای نماز شب بیدار نشدم.🌷
❤️ #کپی_با_ذکر_صلوات_آزاد_است❤️
🌹 #فرازی_از_وصیت_نامه_شهید
🌷 #شهید_رضا_رحمانی : اگر به سخنان امام گوش فرا ندهید به زمین خواهید خورد. چون #امام حق است
هیچ موقعی پیش آمده بگویید از کجا آمده ایم؟ و به کجا می رویم؟ و یا اینکه همیشه از #دنیا و #مادیت صحبت می کنید؟ برادران به #یاد_خدا باشید تا خدا شما را یاری کند. همانطور که در آیه شریفه می فرماید :« أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» گذشته از مسایل عبادی #بردران و #خواهران در مسایل سیاسی هم شما باید آگاه باشید که اگر خدای نکرده یک دقیقه غفلت کنید روزگارتان سیاه خواهد شد شما باید در همه کارهاینان از امام عزیزمان پیروی کنید و ببیند امام چه می گوید چون اگر به سخنان امام گوش فرا ندهید به زمین خواهید خورد. چون امام حق است و مسله دیگر که #پیغمبر_می_فرماید :«لاََ یُلْدَغُ الْمُؤْمِنُ مِنْ جُحْرٍ وَاحِدٍ مَرَّتَیْنِ"» #انسان_مومن از یک سوراخ دوبار گزیده نمی شود.»🌷
❤️ #کپی_با_ذکر_صلوات_آزاد_است❤️
اگه عاشق شهدایی کانال شهداء رو به دوستانتان معرفی کنید
https://eitaa.com/seadamaar
#زندگینامه_سردار_شهید_علی_محمدی_پور
حاج علی محمدی پور سال 1338 در روستای دقوق اباد بخش نوق در ۷۵ کیلومتری شهر #رفسنجان به دنیا آمد. تحصیلات ابتدائی را در سه قریه شروع کرد. اما به علت دوری راه و مشکلات دیگر مجبور شد مدتی ترک تحصیل کند سپس به همراه دوستش به یزد آمد. به زودی علی به مطالعه جدی #کتابهای_مذهبی روی آورد و با اوج گیری حرکت مردم در سالهای 55 و 56 به مبارزان مسلمان پیوست. شهرهای استان خوزستان و کرمان خاطرات زیادی از #فعالیتهای_سیاسی و #مسلحانه علی در سال های انقلاب دارند. علی بعد از انقلاب عازم کردستان وسپس جبهه های جنگ جنوب شد از آن زمان تا آخر عمر پر برکتش همواره در #جبهه بود. سال 1361 به جبهه اعزام و در عملیاتهای متعددی شرکت کرد. ایشان در سال 63 در عملیات بدر #فرمانده_گروهان بود وسپس جانشین فرمانده گردان شد و تا عملیات والفجر 8 در این مسئولیت ماند. وی در تاریخ 1365/10/19 در حالی که فرمانده گردان 412لشکر41ثارالله را عهده دار بود، در منطقه #شلمچه به #شهادت رسید.🌷
❤️ #کپی_با_ذکر_صلوات_آزاد_است❤️
🌹خاطرات و زندگی نامه شهدا
https://eitaa.com/seadamaar
اگه عاشق شهدایی کانال شهداء رو به دوستانتان معرفی کنید