🚨#خبر_فوری
🕊مسافر دیگری از کربلای خانطومان شناسایی شد....
💐شهید مدافع حرم سعید کمالی شناسایی شد.
شهید کمالی در تاریخ هفدهم اردیبهشت ماه سال ۹۵ در منطقه خانطومان به فیض عظیم شهادت نائل آمد و پیکرش پس از چهار سال کشف و شناسایی شد.
🚨 #خبر_فوری
میهمان دارم چه مهمانانی🌸
شهدای کربلای خان طومان
حاج سعید کمالی و علی آقا جمشیدی
در آستانه ولادت _امام_رضا(ع)
#یادشهداباصلوات
22.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
علی آقا خوش اومدی
سفر بخیر عزیزم ...
#شهید_علی_جمشیدی
#عشق_داره_برمیگرده
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
سید رضا نریمانی
به خدا تب دارم چون که
دیدم عکس بابامو که دست نداره❤️
به خدا ارزش نداره 🌹
هدیه به شهید سعید کمالی و علی جمشیدی 😭😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺اهدا پرچم حرم حضرت زینب (س) به خانواده شهید کمالی توسط سردار رستمیان
#شهدای_خانطومان
📽مادر شهید : پسرم را در راه حضرت زینب و رقیه داده ام؛ سعید همیشه میخواست همچون حضرت زهرا گمنام بماند ..
@seedammar
🔴 #آقا_سعید_برگشت | وعده صادقِ حاج قاسم
🔻 همسر شهید سعید کمالی: پیکر همسرم پس از تفحص به کشور بازگشته و اکنون در معراج شهدای تهران است اما ما هنوز سعید را ندیدیم.
🔹خاطره ای از همسر شهید: در دیداری که با حاج قاسم داشتیم به او گفتم: «ببخشید سردار می تونم یک سئوال بپرسم؟ گفت: بله.پرسیدم: از شهدای خان طومان خبری نیست، پیکر همسرم و چند شهید دیگر هنوز برنگشته، و با حالت مستأصل گفتم: بالاخره برمی گردن ؟! حاجی دوباره چند لحظه سکوت کرد و بعد سه مرتبه گفت: میان، میان، میان.
🔹مادر همسرم مجدد گفت: پسرم دوست داشت گمنام باشد، شاید خودش اینجور می خواهد و برای همین برنمی گردد. سردار گفت: آقا سعید به خاطر دل همسرش هم شده برمی گرده»
🔻 #پینوشت: سعید کمالی کفراتی ۱۹ شهریور سال ۱۳۶۹ ، در روستای کفرات از توابع بخش هزارجریب شهرستان نکا متولد شد. سعید کمالی که از هادیان سیاسی سپاه پاسداران و فعالان عرصه جنگ نرم بود ، در تاریخ ۹۵/۱/۱۴ برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) لباس رزم پوشید و عازم سوریه شد و در جمع رزمندگان لشکر ۲۵ کربلا با تکفیری ها مبارزه کرد. او سرانجام در ۱۷ اردیبهشت ۹۵ همان سال در منطقه خان طومان به همراه ۱۲ تن از همرزمانش به شهادت رسید. روحش شاد
@seedammar
1_290249322.mp3
1.22M
#دعــای_عهـــد»
🎤 محسن فرهمند
📝عهد بستم همه ی نوکری و اشکم را
💥نذر تعجیل فرج،هدیه به ارباب کنم
قرائت دعای فرج به نیت تعجیل در #ظهور_مولا (عج )هر روز صبح
@mahdaviyat50
1_166705940.mp3
15.25M
#زیارت _ عاشورا
⚘با نوای اباذر حلواجی
🌷اللّهُمَّ صلِّ عَلَی مُحَمّدِِ وآلِ مُحَمّدِِ.🌷
@seedammar
▫️ناامید بود و افسرده؛
از روزگار خالی از خیر،
از سال های نحس پی در پی،
از اینکه هر سال تلخ تر از سال قبل میگذرد؛
گلایه اش را آورد، نزد ابوسعید خُدری،
صحابی پیامبر و یار مولا علی علیهماالسلام.
ابوسعید گفت:
شنیده بودم از رسول خدا، که به زودی، چنین می شود.
چرخ دنیا پیوسته اینگونه می چرخد
نسلی خواهد آمد که جز فتنه و ستم نمی شناسد.
زمین از جور پر خواهد شد،
آنقدر که کسی جرأت و قدرتِ بردن نام خدا را نخواهد داشت.
آنگاه خدا، مردی را بر می انگیزد؛
کسی که از من و از خاندان من است.
اوست که زمین را لبریز عدل می کند،
همچنان که از ستم آکنده اش کرده باشند.
زمین گنج هایش را تسلیم او می کند؛
و او ثروت را بی حساب و فراوان می پراکند،
و این در زمانه ای است که اسلام ظاهر و مستقر شده باشد.
📚الأمالي (للطوسي)، ص512
📚بحار الأنوار، ج51، ص68
#بلای_غیبت
#داستانک_مهدوی
#زیبایی_های_ظهور
سلام بر پدر مهربان ما صبحت بخير❤️
#کلام_شهید
💢یادمون باشه که هرچی #برای_خدا کوچیکی و افتادگی کنیم
👈خدا در نظر دیگران #بزرگمون میکنه
#شهید_حسین_خرازی🌷
🌹🍃🌹🍃صلوات
@seedammar
ج#خاطرات_شهدا 🌷
💠 حسرت شهادت
🔰#شهید_مصطفی_صدرزاده فرمانده ای داشت به نام #شهید_حاج_حسین_بادپا. میگفت اون موقعی که داشتیم میرفتیم پای کار برای عملیات من رفتم پشت تویوتا و #حاج_حسین هم رفت پشت فرمون.. به من گفت سید ابراهیم بیا جلو!😵 گفتم بابا چندتا بزرگتر اونجاهستن من خوب نیست بیام جلو.. قبول نکرد و گفت بهت میگم بیا جلو! گفت منم رفتم جلو و از بزرگترا هم #عذرخواهی کردم..☝️
🔰از این جا به بعد این داستانی که میخوام بگم رو #شهید_حاج_حسین_بادپا برای مصطفی گفت و مصطفی هم برای من تعریف کرد..❗️
#شهید_مصطفی_صدرزاده گفتش شهید بادپا میگفتش که من از قدیم که با حاج قاسم سلیمانی و شهید یوسف الهی (فرمانده لشگر کرمان، اون عارفی که الان #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی رو کنارش در کرمان دفن کردن) میگفت #شهید_محمدحسین_یوسفالهی منو یک بار زمان جنگ بابت موردی تنبیهم کرد و بهم گفت میری سر کانال فلان جا بشین تحرکات دشمن رو یک ماه مینویسی و میاری!
🔰میگفت دوسه روز اول رو دقیق مینوشتم که دشمن چه تحرکات مثلا تدارکاتی و لجستیکی و نظامی داره.. ولی یه موقع هایی هم ازخستگی زیاد خواب میموندم و نمیرفتم و از رو شیطونی همون قبلی هارو مینوشتم و پاکنویس میکردم!
خلاصه سرماه که شد رفتم به #شهید_یوسف_الهی نشون دادم گفتم که گزارشمو آوردم! 😊 اونم ی نگاهی به نوشته هام کرد و گفت شما این صفحات رو خواب موندی و نرفتی ولی نوشتیش..❗️آقا منو میگی.. دیدم دقیق زده توو خال! بعد بهم گفت که به خاطر این کارت شهید نمیشی برو! 😔
🔰میگفت تا الآن که الآنه حسرت شهادت، با این همه عملیات وسابقه به دلم مونده! جنگ تموم شد و بعد از سالها اومدیم سوریه و این عملیات و اون عملیات بازم خبری نشد! 😢
میگفت اخیرا خواب شهید یوسف الهی رو دیدم که بهم #اجازه شهادت دادو گفت توو این عملیات توهم میای نگران نباش! اینا همه رو داره توو ماشین به مصطفی میگه! میگفت حواستون خیلی جمع باشه که شهدا #نظاره گر تمام #اعمال ما هستن! 💔
#شهید_مصطفی_صدرزاده🌹
#شهید_حسین_بادپا
🌹🍃صلوات
@seedammar
نماز روزهای یکشنبه ماه ذیقعده
💠حضرت آیتالله خامنهای: روزهای یکشنبهی ماه ذیقعده ایّام توبه و انابه است و عملی دارد که مرحوم عارف بزرگوار حاج میرزا جواد آقای ملکی در المراقبات نقل میکند از رسول مکرّم اسلام که خطاب به اصحاب خود فرمود: کدامِ از شماها مایلید توبه کنید؟ همه گفتند ما میخواهیم توبه کنیم -ظاهراً ماه ذیقعده بوده است- طبق این نقل و این روایت حضرت فرمودند که در روزهای یکشنبهی این ماه این نماز را -یک نمازی با یک خصوصیّتی در مراقبات ایشان ذکر میکنند- انجام بدهید.
🔹غرض، ایّام در ماه ذیقعده که اوّل ماههای حرام است در این سه ماه متوالی، ایّام و لیالی مبارک و متبرّکی است، پر از برکات است؛ باید از اینها استفاده کرد.» ۱۳۹۴/۶/۱۸
🔻پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در آستانه نخستین یکشنبهی ماه ذیقعده، این سخننگاشت را منتشر میکند.
💻 @emamzamana
هدایت شده از توبه نصوح
بچه ها!
مراقب باشید، به شهدا تمسك کنید، بصیرتتون رۅ بالا ببرید ك ترکش نخۅرید! رابطه خۅدتۅن رۅ با خدا زیاد کنید؛ با اهل بیت یکي بشید ۅ در این راه گوش به فࢪمان اۅنها باشید..🦋
#حاجحسین_یڪـــتا
@tobenasoh
📸اولین تصویر از پیکر مطهر شهید مدافع حرم سعید کمالی
💠شهید مدافع حرم سعید کمالی متولد نوزدهم شهریور سال69 از پاسداران سپاه کربلای مازنداران اهل روستای کفرات نکا و ساکن ساری بود که داوطلبانه عازم سوریه شد و در 17 اردیبهشت ماه امسال در منطقه خانطومان به درجه رفیع شهادت نائل آمد و پیکرش پس از چهار سال تفحص و شناسایی شد.
💐شادی روح پرفتوح شهید صلوات
15.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ
📽زندگانی شهید مدافع حرم #سجاد_باوی
💥 ببینید و انتشار دهید
🚩شهدای مدافع حرم خوزستان
🆔
4_6026190904174314828.mp3
14.85M
تو این دنیا من تو رو دارم...
#مهدی_رسولی
@seedammar
🍃👉
داستان ازدواج شهید مدافع حرم مرتضی زارع
💍عروسی بدون گناه ...
🌷ازدواج به سبک شهدا
زیباترین عروسی با دعوت اهل بیت و حضور ۲ شهید مدافع حرم در شب میلاد امام حسین (ع) ...💕
↩️جملاتی تکان دهنده از همسر شهید مرتضی زارع
💝من و همسرم قصد داشتیم تا آغاز زندگیمان را در شب میلاد بهترین سرور کائنات حضرت سیدالشهداء علیه السلام آغاز کنیم.
✍دعوتنامه را خودمان نوشتیم. آقا مرتضی با اشتیاق تمام اصرار داشت تاریخ عروسیمان شب میلاد امام حسین (ع) باشد و روز پاسدار اشتیاقش را دوچندان می کرد.
💌کارت های عروسی را که توزیع می کردیم، جای برخی میهمانان را خالی دیدیم، شروع به نوشتن دعوتنامه کردیم برای امام علی علیه السلام، امام حسین (ع)، حضرت ابوالفضل (ع)، امام جواد، امام موسی کاظم، امام هادی و امام حسن عسگری علیهم السلام و دعوتنامه ها را به عموی آقا مرتضی که راهی کربلا بودند دادیم تا در حرم این بزرگواران بیندازند و برای حضرت مهدی (عج) هم نامه ای مخصوص نوشتیم.😍
🙏از چهارده معصوم عاجزانه درخواست کردیم که در عروسی ما شرکت کنند و برای این که دعوت ما را قبول کنند دعای توسل خواندیم.
😇چند شب قبل عروسی خواب دیدم که من با لباس عروس و آقا مرتضی با لباس دامادی در حرم امام حسین (ع) هستیم و برایمان جشن گرفته اند، یک دفعه به ما گفتند که شما همیشه همسایه ما بودید و یک عمر همسایه ما خواهید ماند.❤️
🙄خواب عجیبی بود برای آقا مرتضی که تعریف کردم بسیار خوشحال شد و گفت: خوشا به حال شما؛ من می دانم که شما شهید می شوید، من به او گفتم اما به نظرم شما شهید می شوی چون مدت کوتاهی در خوابم بودید.
👰عروسیمان رنگ و بوی خاصی داشت، مسئول تالار به آقا مرتضی گفت: عروسی مذهبی در این تالار زیاد برگزار شده اما عروسی شما خیلی متفاوت بود.
📜برگه هایی را که در آن احادیث و جملات بزرگان نوشته بودیم، بین مهمان ها توزیع کردیم و جالب آن که عده ای به ما گفتند آن جملات، راه زندگیمان را عوض کرد! برای ما خیلی جالب بود که تاثیر یک کلام معصوم در مکانی به نام تالار عروسی، شاید تاثیرگذارتر باشد تا روی منبر…
عروسیمان متفاوت بود و شاید به خاطر حضور دو شهید بزرگوار شهیدسجادمرادی و
شهیدمرتضی زارع
در این جشن بود…🎊
آقا مرتضی همیشه می گفت: ازدواجم را مدیون حضرت زهرا (س) هستم و برای همیشه مدیون حضرت هستم.
😅شاید خنده دار باشد اما احتمالا ما اولین عروس و دامادی بودیم که قبل از آن که مهمانان به تالار بیایند ما آن جا حضور داشتیم، دلمان نمی خواست مهمانان را معطل کنیم. با گل زدن به ماشین عروس، مخالف بودیم و آن را خرج اضافه می دانستیم البته یکی از همسایه ها به اصرار دوستان چند شاخه گل به ماشین عروسمان زد.
🚗در راه آرایشگاه به تالار، زندگیمان را با شنیدن کلام وحی آغاز کردیم. یادم می آید چون نزدیک اذان مغرب بود، آقا مرتضی آن قدر با سرعت رانندگی می کرد که فیلمبردار به او تذکر داد. در ماشین به من می گفت: نماز اول وقت مهم تر است تا فیلمبرداری! و وقتی وارد تالار شدیم آقا مرتضی به مهمانان گفت:
برای تعجیل در فرج حضرت صلوات بفرستید.
🌧آن شب باران شدید می بارید عده ای گفتند ته دیگ خوردن های زیادی کار دستتان داد اما من مطمئن بودم که خداوند با بارش باران رحمتش به من یادآوری می کرد که همسرت سرسبد نعمت هایی است که من از روی رحمت به تو عطا کرده ام؛ چرا که صدای رحمت خدا مانند صدای پای پروانه روی گل ها بی صداست…
😌حدود دویست غذای اضافه، تاوان عروسی مذهبی گرفتنمان بود😐
عده ای نیامدند و اظهار کردند چگونگی عروسی شما قابل پیش بینی است! صبح فردای عروسی آقا مرتضی غذاهای باقیمانده را بسته بندی کرد و به خیریه داد، همان شد خیر و برکت در زندگیمان…
همسر عزیزم،❤️ دومین سالگرد عروسیمان مبارک باشد. خوشا به حالت! من با تمام ظلماتم روی زمین ماندم و تو در بهشت، در جوار امام حسین (ع) با تمام برکاتش…
پر بیراه نیست که لحظه جان دادن، نام مبارکش را بر زبان جاری کردی… برای همسفر جا مانده ات دعا کن…
🌹من شنیدم سر عشاق به زانوی شماست
و ازآن روزسرم میل بریدن دارد🌹
داستان ازدواج شهید مدافع حرم مرتضی زارع
🌷 @seedammar
1_290249322.mp3
1.22M
#دعــای_عهـــد»
🎤 محسن فرهمند
📝عهد بستم همه ی نوکری و اشکم را
💥نذر تعجیل فرج،هدیه به ارباب کنم
قرائت دعای فرج به نیت تعجیل در #ظهور_مولا (عج )هر روز صبح
@mahdaviyat50
1_166705940.mp3
15.25M
#زیارت _ عاشورا
⚘با نوای اباذر حلواجی
🌷اللّهُمَّ صلِّ عَلَی مُحَمّدِِ وآلِ مُحَمّدِِ.🌷
@seedammar
#سلام_بر_ابراهیم🌷
🔸با هیچ کسی حتی آدم های #منحرف
تند برخورد نمیکرد❌ هر کسی را به یک روش جذب میکرد. در زورخانه فهمیدیم که ابراهیم #قهرمان کشتی هم بوده. او هیچ چیزی از خودش نمیگفت و این جاذبه ی شخصیتی💖 او را بیشتر میکرد.
🔹کار به جایی رسید که #شبها حدود بیست نفر👥 سر کوچه جمع میشدیم و ابراهیم برای ما حرف میزد. تا وقتی بود جمع مارا جمع میکرد و #حرف های زیبا برایمان میزد👌 وقتی هم نبود حرف او در بین جمع ما بود.
#ای_که_مرا_خوانده_ای_راه_نشانم_بده
#شهید_ابراهیم_هادی❤️
🍃@seedammar