eitaa logo
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
2.3هزار دنبال‌کننده
18.1هزار عکس
9.2هزار ویدیو
139 فایل
نهایة الحب تضحیة... عاقبت عشق جانفدا شدن است! حضور شما در کانال دعوت ازخود #شهداست. کپی با ذکر ۵ #صلوات #ادمین_تبادل @Mousavii7 #نویسندگی👇🏻 @ShugheParvaz #عربی @sodaneghramk #تبلیغات🤩 @Tblegh پـــیام #ناشناس👇🏻 https://gkite.ir/es/9463161
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_154885948146974759.mp3
10.54M
🌹روایت شهید محمدحسین محمدخانی ..
🍃هرگـاه شب جمعه شهـدا را يـاد ڪرديد، آنها شمـا را نزد سیدالشهدا(ع) یاد می‌کنند. #شادی_روح_شهدا_صلوات 🌷
#شب‌جمعست‌هوایت‌نکنم‌می‌میرم شب جمعه است و دلم در پی یک برگ برات السـلام حضـرت اربـاب ، " قتیل العبـرات"
🍃🌸 پرید اونکه بالش کمی زینبی بود خوشا دختری که دلش زینبی بود💔 نذار چادر از سر بیفته ، رها شه🌹 🍃 بذار آخرش با #شهادت تموم شه🕊 #دخترها_هم_شهید_مےشوند... #شهیده_زینب_کمایی (میترا) #یادش_باصلوات
📸۵ مرزبان آزاد شده به کشور بازگشتند 🔹۵ تن از آنان به نام‌های زبیر ریگی ،سعید نوتی زهی، رسول گمشادزهی، محمد معتمدی و مهرداد آبار آزاد و شب گذشته (چهارشنبه ۳۰ آبان) به کشور بازگشتند.
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴 ⭕️ #سید_مجتبی_علمدار 🔶قسمت ششم 🔶 #ورزش کسی حریفش نميشد! وقتی پا به توپ می شد دیگر
🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴 ⭕️ 🔶 قسمت هفتم 🔶 سه سال از پیروزی انقلاب گذشته بود. مجتبی برای ادامه تحصیل به سراغ رشته های فنی رفت. سال ۱۳۶۱ در هنرستان شهید خیری مقدم در رشته اتومکانیک مشغول به تحصیل شد. ِ از همان روزهای اول تحصیل تلاش كرد تا به جبهه اعزام شود. اما هر بار که مراجعه می کرد بی نتیجه بود. سن و سال مجتبی کم بود. برای همین موافقت نمی کردند. من در همان محله بخش هشت و در مسجد دهقان زاده با او آشنا شدم. جوانی پر شور و نشاط و بسیار دوست داشتنی بود. بعد از مدتی به همراه چند نفر از رفقا تصمیم گرفتیم برای اعزام به جبهه اقدام کنیم. یک روز بعد از ساعت آموزشی مدرسه، رفتیم محل اعزام نیرو و ثبت نام کردیم.البته به این راحتی ها نبود. سن من و مجتبی كم بود. برای همين فتوكپی شناسنامه را دستكاری کردیم! يكي دو سال آن را بزرگتر كردیم. آن زمان علاوه بر كم بودن سن، قد و قامت ما هم كوتاه بود. ريشهای ما هم سبز نشده بود! البته وضعیت مجتبی بهتر از من بود. به هر حال کار ثبت نام ما تمام شد. سوار ماشین و راهی پادگان آموزشی منجیل شدیم. اما به ما گفتند: همه شما قبول نمی شوید. آنهایی را که سن و سال کمتری دارند، برمی گردانند.نزديك غروب بود كه رسيديم به پادگان آموزشی منجيل. يكي از برادران پاسدار آمد و ليست را گرفت. شروع كرد اسم ها را خواندن. چند نفری را به دليل كوتاه بودن قد و نوجوان بودنشان قبول نكرد. برای همين خیلی نگران شدیم. رفته رفته به اسم ما نزديك می شد. يكي از دوستان، كه جثّه درشتي داشت، كنارم نشسته بود. اوركت او را گرفتم و روي اوركت خودم پوشيدم. روي زمين شن و سنگريزه زياد بود. من و مجتبی همین طور كه نشسته بوديم شروع كردیم به جمع كردن آنها! در مقابل خودمان تپه کوچکي درست كردیم! تا اسم مرا خواند بلند شدم. رفتم بالای تپه ای كه ساخته بودم! سينه ام را جلو دادم و گفتم: بله😒 آن بنده خدا مرا برانداز كرد و گفت: بنشين خوبه، بنشين😊 سر از پا نمی شناختم، خيلي خوشحال شدم. مجتبی هم همین کار را کرد. او هم انتخاب شد و در پادگان ماندیم. اينچنين توانستیم به آرزوی بزرگمان كه حضور در جبهه ها بود برسیم. پدر مجتبی از روز اعزام او می گوید: یکی از روزهای پاییز بود. غروب آن روز هرچه منتظر شديم نيامد. از هر كه سراغ سيد مجتبي را می گرفتيم خبر نداشت. بالاخره فهميديم كه او به همراه چند نفر از بچه های همسايه و خواهرزاده ام، بعد از مدرسه به عنوان بسيجی به آموزشی جبهه اعزام شدند. بعد از پرسوجو فهمیدیم به پادگان منجيل رفته اند. چند نفر از همسایه ها وقتی فهميدند ناراحت شدند. به پادگان رفتند و فرزندانشان را برگرداندند! می گفتند نمی خواهيم بچه هايمان آسيب ببينند!« شايد حق هم داشتند. بچه های آنها مثل سيد مجتبي شانزده هفده سال بيشتر نداشتند. اما ما سيد را در اختيار انقلاب گذاشته بوديم. اجازه داديم سيد در راه امام و اسلام قدم بردارد. بعدها همان همسایه ها از حرفها و برخوردشان شرمنده شدند. http://eitaa.com/joinchat/3293446147Ce2b08b67ed 🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴
┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═┄ 💔دلت ڪہ بگیـرد ... دواے دردت #شهید_گمنام است! ڪنار سردار بے پلاڪ ... فقط تو باشے و او و یڪ درد ِ دل حسابے دردِ دلے از جنس #چادرخاڪی مادر... #یاد_شهدا_با_صلوات🌷
❤️ #قرار_عاشقی ❤️ قرائت دعای فرج به نیابت از شــهید ابــراهیم هــادی🌹 ⏰ قرار هرشب ✳️بخوانید و به اشتراک بگذارید 🇮🇷 @seedammar
بسم الله الرحمن الرحیم
845) 📖 فانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَ اتَّبَعُوا رِضْوانَ اللَّهِ وَ اللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظيمٍ 📖 💢ترجمه پس به نعمتی از خداوند و فضلی [ از جانب او] بازگشتند، در حالی که هیچ گزندی بدیشان نرسیده بود، و خشنودی خداوند را پیروی کردند و خداوند دارای تفضلی عظیم است. سوره آل‌عمران (3) آیه 174 1397/9/2 15صفر 1440