هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾 ⭕️ #سید_مجتبی_علمدار 🔶قسمت پنجاه و دوم 🔶 #یادواره_شهدا قسمت اول سيد وقتی به ياد ي
⭕️ #سید_مجتبی_علمدار
🔶ادامه قسمت پنجاه ودوم
آخرین باری که چهره نورانیتان را دیدیم موقعی بود که صورتتان را به خاک مزارتان نهاده بودند. سنگ لحد دیواری شد و نظاره رویتان را برای همیشه از ما دریغ کرد.ای شهیدان. ای مفقود الاثرها. ای جاوید الاثرها!؟ ما نميدانیم فی جنات النعیم کجاست؟! آخر ما نميدانیم متکعین علیها متقابلین یعنی چه! نميفهمیم الا قیلًا سالمًا سالما یعنی چه؟ برای ما درک ذواتا افنان، فیهما عینان تجریان محال است. اصلًا شما دلتان ميگیرد؟! آنجا در میان محفل گرمتان سخن از ما هست یا نه؟! تا به حال شده از اروند هم قصهای بگویید؟ برای شلمچه هم ترانهای بسرایید؟ به عشق هفت تپه زمزمهای کنید؟ در فراق کارون اشکی بریزید؟ نميدانیم و این ندانستن بیش از همه، ای شهیدان، شما را مقصر ميداند. یعنی ما اینقدر ناپاک بوده ایم که تمام هستیمان هم به یک یاد نميارزد؟! یعنی ما همردیف آنانی هستیم که تمام هشت سال را هم آغوش لذت بودهاند؟! یعنی ميخواهید بگویید، ما دیگر لیاقت با شما بودن را نداریم؟باشد، بگویید، حرفی نیست!اما لااقل یک بار هم که شده سری به این دلهای فراموششده بزنید. آخر به ما هم حق بدهید که انتظار داریم. دوست داریم که از آنجا صدایی بیاید؛ صدایی آشنا از حلقوم یکی از شماها، صدایی که به انتظارها پایان دهد. صدایی زیبا و دلنشین که بگوید: آری، اینجا همان طور که ميگفتند باغستانهایی دارد که انسان را مبهوت ميکند. فی جنات عالیه اینجا درختانی زیبا دارد. تجری من تحته الانهار اینجا قصرهایی دارد از زمرد، یاقوت و .آری، به خدا قسم هرچه که ميگفتند راست است. صدق اهلل العلی العظیم خداوند به وعده اش عمل کرد.اما، به آسمان پر ُ ستاره شلمچه قسم، به سرمای کشنده کردستان قسم، به چادرهای برپا شده در هفت تپه قسم. که آنها چادر نبود، بلکه میعادگاه عاشقان بود. محل عروج شهدا بود. آری، کعبه دلها بود. قسم به صفای اذان صبح گردان مسلم. شما ميگویید که ما با دیدن نعمتهای بهشتی شما را فراموش کرده ایم. آه چقدر بی انصافید! اگر ما به دنبال لذت بودیم، چرا شهر را با تمام زیبایی هایش گذاشتیم و آواره بیابانها شدیم؟ما اگر عاشق جبهه بودیم، براي نََفسهای گرمی بود که محیطش را معطر کرد. براي مردانی چون، طوسي ها، همت ها، طالبی نتاجها و هزاران عاشق دلباخته دیگر که از جان گذشتند تا به جانان رسیدند.درست است که ما به هرچه شما ميکنید آگاهیم، اما این بالی بزرگی بود که ای کاش نصیب ما نميشد. وقتی که شما از این و آن طعنه ميخورید و به گوشهای پناه ميبرید و با عکسهای ما سخن ميگویید و اشک ميریزید، به خدا قسم اینجا کربلا ميشود.و یا آن زمانی که در مجالس با یاد ما گریه ميکنید، به سر و سینه ميزنید ما نیز همراه با شما اشک غم ميریزیم.
خدا ميداند که ما بیشتر از شما طالب دیداریم. برای همین پروردگار عالم اجازه ميدهد با مولایمان حسین علیه السلام درد و دل کنیم.
بچه ها، آقا امام حسین علیه السلام خیلی بزرگوار است. او بهتر از همه ما شلمچه را ميشناسد. ایشان خاطره های جبهه را خیلی دوست دارد.هر وقت پابوس ایشان ميرویم از ما ميخواهند برایشان خاطره بگوییم. به مجرد اینکه بچه ها شروع به نغمه سرایی ميکنند چشمهای آقا پر از اشک ميشود. همین دیروز نوبت من بود تا خاطره تعریف کنم.من از غروبهای شلمچه تعریف کردم. از کانال ماهی. از سه راه مرگ. از جاده شهید صفری، سنگرهای نونی، جاده امام رضا علیه السلام ،من از جاده شهید خرازی شروع کردم. هنوز چند دقیقه ای نگذشته بود که صدای ناله آقا را با همین دوگوش شنیدم. آرام و آهسته فرمودند: هیچ یاورانی بهتر و باوفاتر از یاوران خود ندیدم.یکی از بچه ها به من گفت: بس است، دیگر نگو! که آقا آهسته فرمود: بگو عزیز دلم. آنچه در دلت بیتابت کرده بگو. آری، بچه ها. اینجا بر خلاف دنیای شما، خاطره های جبهه زیاد مشتاق دارد.
یک روز به آقا عرض کردم: مولا جان، دوستان ما، همرهان شبهای عشق ما، آنها اکنون در دنیا هستند. بدون آنها بر ما سخت ميگذرد.آقا درحالیکه اشک تمام محاسن شریفشان را پر کرده بود فرمودند: آنها بقیة شهدای من هستند. به جلال خدا سوگند که در موت و عذاب قبر و واویلای محشر تنهایشان نخواهم گذاشت. آنها در حساسترین ایامی که نیاز به یاور داشتیم لبیک وفا سر دادند. من به اکبرم گفته ام که بدون آنها به بهشت نیاید.راستی بچه ها. اینجا همه با لباسهای خاکیاند؛ چون خود امام;فرمودند: این لباسها بیشتر به شما ميآید.
بچه ها در آن روزی که بی بی فاطمه زهرا یلام الله علیه دستهای بریده عباس علیه السلام و قنداق غرق خون علی اصغر را نزد خدا برای شفاعت ميبرد، ما هم گرد و غباری که از خاک شلمچه و مهران و فکه و مجنون بر چهره مان نشسته و خونی که هنگام شهادت بر بدن و لباسمان جاری شده را جمع ميکنیم و در آن لحظه حساس برای شفاعت
شما، همراه مي آوریم. شما مطمئن باشید که ما شما را فراموش نکرده ایم و نخواهیم کرد.
🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾?
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آه از دوری...
کربلایی حسین طاهری
#پست_ویژه_شب_جمعه
#شب_زیارتی_ارباب
شب جمعه است هوایت نکنم میمیرم
1_28110059.m4a
4.11M
🌹هرشب
این فایل صوتی کوتاه را هنگام خواب گوش کنید
بسم الله الرحمن الرحیم
📋 گزاره: درباره لعنت کردن افراد ؛ گاهی اوقات شبهه ای از سوی برخی مطرح می شود. بدین ترتیب که می گویند صحیح و پسندیده نیست که انسان فردی را لعنت کند. حتی می گویند آن بخش هایی از زیارت عاشورا را که شامل لعنت اشقیاء هست را نخوانید! درباره معنای لعنت می توان گفت که اگر لعنت از طرف خود خداوند باشد به معناي خشم و غضب در دنيا و عقوبت و عذاب در آخرت ميباشد كه شخصي را از رحمت و مغفرت الهي دور ميكند و اگر لعنت از طرف غير خدا باشد معنايش درخواست و طلب اين لعنت از خدا ميباشد. در قرآن موارد متعددی از لعنت افراد توسط خداوند و یا بندگان صالح خداوند ذکر شده است که یکی از آن ها آیه مورد بحث امروز است که طی آن از لعنت شدن بنی اسرائیل توسط دو پیامبر بزرگ الهی یعنی عیسی و داوود علیهماالسلام به دلیل عصیان (عدم رعایت حق خدا) و تجاوز (عدم رعایت حق مردم) سخن گفته شده است. بنابراین نه تنها لعنت کردن افراد ناپسند نیست (چون توسط پیامبران معصوم الهی انجام می شده است)، بلکه در دین جایگاه دارد و خود عامل برائت جستن از پلیدی ها و در نتیجه تقرب به خداوند است. در عین حال در قرآن یک بار به "سب" کردن (ناسزا گفتن) اشاره شده است و در همان یکبار هم مسلمانان از سب کردن منع شده اند. لذا برخلاف لعنت کردن، سب کردن جواز شرعی ندارد.
🔷 آیه روز :
لُعِنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن بَنِي إِسْرَائِيلَ عَلَى لِسَانِ دَاوُودَ وَ عِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ ذَلِكَ بِمَا عَصَوا وَّ كَانُواْ يَعْتَدُونَ (مائده / آیه 78)
🔶 ترجمه:
كافران بنى اسرائیل، بر زبان داوود و عیسى بن مریم، لعن (و نفرین) شدند! این بخاطر آن بود كه گناه كردند، و تجاوز مى نمودند.
#اخلاق ، #لعنت ، #عصیان ، #تجاوز ، #عیسی ، #داوود
Ahd.mp3
2.07M
#دعای_عهد
✳️تغییر مقدرات الهی با مداومت بر خواندن دعای عهد...
🌸امام خمینی ره:
اگر هرروز (بعد از نماز صبح)دعای عهد خواندی،مقدراتت عوض میشود....⚡️
امام زمانی شو👇👇👇👇
#کانال_خواهم_امد
http://eitaa.com/joinchat/287047696Cbbd8ae64b7
Ziyarat-Ashura-Halawaji.mp3
15.21M
زیارت عاشورا
با صدای دلنشین اباذر حوائجی
قرار هروز صبح😊🌹
@seedammar
#کانال_ابراهیم_هادی_هادی_دلها
📌بعضی وقت ها
این واژه ها نمیتوانند
شرح دهند حال
یک دلتنگ را ! ...💔
#سلام_معلم_شهیدم
🌟در محضر شهید.....
💠شهید #محمد_رضا_تورجی_زاده پشت بی سیم چه خواند که حاج #حسین_خرازی از هوش رفت...؟؟؟
🗻خط مقدم کارها گره خورده بود خیلی از بچه ها پرپر شده بودند خیلی مجروح شده بودند. حاجی بی قرار بود اما به رو نمی آورد خیلی ها داشتند باور می کردند اینجا آخرشه یه وضعی شده بود عجیب تو این گیر و دار حاجی اومد .
📞بی سیم چی را صدا زد، حاجی گفت هرجور شده با بی سیم تورجی زاده را پیدا کن( شهید تورجی زاده فرمانده گردان یازهرا) مداح بااخلاص و از بچه های لشکر بود. خلاصه محمدرضا رو پیدا کردند.
🗣حاجی بی سیم را گرفت با حالت بغض و گریه از پشت بی سیم گفت محمدرضا چند خط روضه حضرت زهرا(س) برام بخون.
🎤محمدرضا فقط یک بیت زمزمه کرد که دیدم حاجی از هوش رفت، خدا میدونه نفهمیدیم چی شد وقتی به خودمون اومدیم دیدیم بچه ها دارند تکبیر می گند، خط را گرفته بودند عراقی ها را تارومار کردند...
محمدرضاتورجی زاده خونده بود:
در بین آن دیوار و در......زهرا صدا می زد پدر...
دنبال حیدر می دوید......از پهلویش خون می چکید...
#هادی_دلها_ابراهیم_هادی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهید_تورجی_زاده
#مادر_شهید
#مداحی
#هادی_دلها_ابراهیم_هادی
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
ای که انتظارمرا می کشی خواهم امد: 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 ⭕️ #سلام_علی_ابراهیم 🔸قسمت پنجاه وسوم 🔸 #مجلس_حضر
ای که انتظارمرا می کشی خواهم امد:
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
⭕️ #سلام_علی_ابراهیم
🔸قسمت پنجاه و چهارم
🔸 #تابستان_شصت_یک
#ابراهیم در #تابستان۱۳۶۱ که به خاطر مجروح شدنش تهران بود پیگیر مسائل آموزش وپرورش شد
در دوره های تکمیلی ضمن خدمت شرکت کرد همچنین چندین برنامه وفعالیت #فرهنگی را همان دوران کوتاه انجام داد
با عصای آموزش وپرورش بالا وپایین میرفت آمدم جلو وسلام کردم
گفتم آقا ابراهیم چی شده؟ اگر کاری داری بگو من انجام میدم گفتم نه کار خودمه بعد به چند اتاق رفت وامضاء گرفت کارش تمام شد و میخواست از ساختمان خارج شود پرسیدم این برگه چی بود اینقدر خودت رو اذیت کردی گفت این بنده خدا دوسال معلم بود اما هنوز مشکل استخدام داره کار او را انجام دادم پرسیدم از بچه های جبهه است ؟ گفت فکر نمیکنم از من خواست این کار را برایش انجام دهم من هم دیدم این کار از من ساخته است برای همین آمدم بعد ادامه داد
آدم_هر_کارمیتواندبایدبرای_بنده_های_خداانجام_دهد نشنیدی که امام فرمود اینها ولی_نعمت ما هستند
ابراهیم را در داخل محل همه میشناختند هرکس برای اولین برخورد عاشق مرام ورفتارش میشد همیشه خانه ابراهیم پر از رفقا بود بچه هایی که از جبهه می آمدند قبل اینکه به خانه بروند به ابراهیم سر میزدند
#ابراهیم را دیدم که با عصای زیر بغل در کوچه راه میرفت چند دفعه به آسمان نگاه کرد و سرش را پایین انداخت رفتم جلو وپرسیدم آقا ابراهیم چی شده؟
اول جواب نمیداد بعد با اصرار گفت : هر روز تا این موقع حداقل یکی از بندگان خدا به ما مراجعه میکرد وهر طور شده مشکلش را حل میکردیم اما تا حالا کسی به من مراجعه نکرده میترسم کاری کرده باشم که خدا توفیق خدمت را از من گرفته باشد
#هادی_دلها_ابراهیم_هادی
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
باید از طایفه عشق
اطاعت آموخت
زدن کوچه به نام
شهدا کافی نیست....
#شهيد
دلم تنگ غروب جمعه ای است
که صبحش را "تو" غوغا کرده باشی ...
...این جمعه هم گذشت....
#هادی_دلها_ابراهیم_هادی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ
🎬مولودی خوانی مدافعان حرم
💐اکثر مدافعان حرم خوزستانی در این کلیپ به شهادت رسیده اند
📸شهدای مدافع حرم
#عباس_کردانی
#محمود_مراداسکندری
#احمد_حاجیوند_الیاسی
#علی_حسینی_کاهکش
💐در شب ولادت تو ای خواهر عشق
جای همه ی #مدافعانت خالـے...
#یا_زینب
🚩شهدای مدافع حرم خوزستان
#هادی_دلها_ابراهیم_هادی
💠خوابی که تعبیر شد
🔻راوی: همسر شهید مدافع حرم
#محمد_کیهانی
#اندیمشک
🔰محمد با شهیدان #علی_محمد_قربانی و #عباس_کردانی در آزادسازی نبل و الزهرا همرزم و همسنگر بود👥 میگفت که من #جاماندهام و رفقای شهیدم🌷 من را فراموش کردهاند🗯
🔰شهید قربانی و کردانی به محمد قول داده بودند او را هم به جمع خود👥 ببرند اما یک مقدار که بین شهادت آن بزرگواران و شهادت محمد🕊 فاصله افتاد محمد گله میکرد.
🔰همسرم یک بار #خواب_شهید #جاویدالاثر #مهدی_نظری را دیده بود. شهید نظری به محمد قول میدهد و میگوید هر گرهای🎗 که باشد من خودم باز میکنم. اصلاً نگران نباش🚫 خودم ضامن شده و میبرمت.
🔰دو ماه گذشت و خبری نشد❌ محمد میگفت: انگار از سر ناراحتی یک خوابی دیدم و… خبری هم نشد. آن روز که با من تلفنی☎️ در مورد خواب صحبت میکرد #عملیاتی نشده بود.
🔰محمد میگفت چند روز دیگر میمانم. گویی هنوز به آن خواب و #وعده_شهید نظری دلخوش بود💗 و امید داشت. کمی بعد هم یعنی ۸ آبان ۹۵ خواب محمد با #شهادتش تعبیر شد.
🔰محمد نقش تعیینکنندهای در عملیات آزادسازی #نبل_و_الزهرا داشت✅ و از اولین فرماندهانی بود که پس از فتح وارد این شهر شده بود.
📸تصویر شهید 👇👇
http://yon.ir/Vo0Dm
🚩شهدای مدافع حرم خوزستان