eitaa logo
حسیــن ایمانـے(سِـحرِ‌‌اَشـک)
940 دنبال‌کننده
386 عکس
489 ویدیو
191 فایل
اشعار و سبکهایِ کربلایی حسین ایمانی
مشاهده در ایتا
دانلود
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه زمینه - شهادت حضرت ام البنین سلام الله علیها - سبک عشقِ شیرینم... عشقِ شیرینم یارِ دیرینهَ‌م من بهشتم رو با تو می‌بینم یاحسین یاحسین ای پناهِ من قرصِ ماهِ من نذرِ راهِ تو سوز و آهِ من یاحسین یاحسین یوسفِ غریبِ فاطمه اگه امیرِ علقمه فدای تو شده کَمه برای من اهلِ خاک‌وآسمون همه باید بسوزه با دمِ... حسین حسین و ماتمِ... عزای من حسین مادر ندارد (۴) روضه‌یِ بی‌سر گریه‌یِ مادر کاش یه کم آب می‌خورد علی‌اصغر یاحسین یاحسین تشنه‌لب افتاد ساقیِ لشکر دختری غش کرد خیمه‌ها مضطر یاحسین یاحسین زینبم نمی‌شه باورم که بازوها شده قلم که رو خاکا بوده عَلَم حرم حرم زینبم نگو که‌معجرم می‌سوزه مثلِ مادرم پای سَرِ برادرم دربه‌درم حسین مادر ندارد (۴) @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شور - شهادت حضرت امُّ‌البنین سلام الله علیها - سبک سینه‌زن‌های... مجلس روضه‌یِ مادرِ... ساقیِ لشکرِ دلبره سینه‌زن حضرتِ حیدره گریه‌کُن شخصِ آب‌آوَره جاریه روضه‌یِ علقمه توی این نوحه‌یِ بی‌نظیر پسرِ بی‌دستِ فاطمه نذرِ مادر خودت دَم بگیر یا اباعبدالله الحسین (۴) سائلِ نون و نگاهتم مادرت می‌ده خرجِ منو نذرِ ام‌ُّالبنین می‌کنم یاحسن یاحسین گفتنو تو خودت جلوه‌یِ غیرتی مادرت معنایِ عصمته اولین درسِ ام‌ُّالبنین با ولایت تا شهادته بی‌بی جانم یا امُّ‌البنین (۴) مادرت یاد داده تا پایِ... جونِ خود باشی پای عَلم جان سَنَه گوربان اِی وَفالی ایکّی قولّارین اولدی قلم زاده‌یِ امُّ‌البنینی و... مادرت زهرای اطهره هر کی توی میدون دیده‌َتِت داد زده این خودِ حیدره یا اباالفضل اباالفضل دخیل (۴) ارزشی داره نوکر اگه... از همین روضه و هیأتاست بی‌خیالِ بهشتِ برین جنّتِ سینه‌زن کربلاست آخرِ فاطمیه اگه... صِله می‌خوای بدی به غلام از تو می‌خوام بدم اربعین کربلا رو به گنبد سلام یا اباعبدالله الحسین (۴) @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم دوبیتی روضه‌یِ حضرت امُّ‌البنین سلام الله علیها بشیر آمد مدینه می‌زند زار سِپر مانده فقط از یک سپه‌دار به سینه می‌زند اُمُّ‌البنین وای عَلم افتاد زینب... کوچه... بازار 📃۹۹/۱۱/۶ @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شور - حضرت عباس علیه السلام (روضه باز) - سبک امان از گودال... علمدار افتاد سپهدار افتاد گذارِ زینب به بازار افتاد علمدار افتاد دلِ خواهر سوخت پرِ معجر سوخت موهایِ سر سوخت پهلو زد بر نیزه سرِ عمو تو گودال پیکری شد پشت ُو رو حرم با نامَحرم شد رو به رو عمو عمو (۳) واویلا واویلا عَلَی‌الحسین (۴) علمدار افتاد رقیّه غش کرد تو خیمه ریختن یه عدّه نامرد علمدار افتاد سر وُ خولی برد به ضربِ لگد شده پهلو خُرد یک مَشک از این حرم عمو گرفت گرگی اومد با پنجه مو گرفت ضربِ سیلی از دیده سو گرفت عمو عمو (۳) واویلا واویلا عَلَی‌الحسین (۴) @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مُسمّط مربّع - شهادت حضرت ام البنین سلام الله علیها اگرچه غصّه و غم‌های او حساب ندارد به دَهر دَغدغه‌ای جز غمِ رباب ندارد همیشه گفته چرا مشکِ پاره آب ندارد صدای العطشِ بچه‌ها جواب ندارد شبانه‌روز فقط روضه‌خوان و سینه‌زن است زبان گرفته بمیرم حسین بی‌کفن است اگرچه یک سِپر از چارْ تا پسر مانده اگرچه داغِ عزیزان روی جگر مانده دو دست و مشک و عَلم نیستند و درمانده هنوز مضطرِ سرها و دردِسر مانده شبیهِ فاطمه در روضه می‌رود از حال چه آمده به سرِ شاهِ تشنه در گودال چه روضه‌های عجیبی چه دست‌وپا زدنی چه زخم‌های عمیقی چرا تو بی‌کفنی چرا به گرگ رسیده عبا و پیرهنی چه روی نیزه... چه کنجِ تنور... عشقِ منی چه آمده به سرِ تشنه کام واویلا حریمِ حیدر و بزمِ حرام واویلا شنیده‌ای همه‌یِ قصّه‌های قافله را صدای قهقهه‌یِ شمر و زَجر و حرمله را عذابِ جای لگدها و ردِّ سلسله را یهود داده چنین پاسخِ مباهله را سرِ شکسته شده باز روی نیزه شکست به ضربِ مُشت‌ولگد دنده‌هایِ روضه شکست نوای نوحه‌یِ اُمُّ‌البنین حسینم وای دو دست و مشک و علم بر زمین حسینم وای خرابه خانه‌یِ ناموسِ دین حسینم وای به روی گونه‌یِ گل ردِّ کین حسینم وای بقیع و کرب‌وبلا روضه‌خوانِ اربابند هنوز منتظرِ جلوه‌های سردابند ۹۹/۱۱/۷📃 @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مصیبت هفتم محرّم حضرت علی اصغر علیه السلام از این‌همه آب شبنمی سهمِ حرم نیست دیگر رمق‌ِ گریه برایِ اصغرم نیست آن‌قدر شده تشنه که از خواب پریده آن‌قدر ضعیف است که گویا به بَرم نیست او می‌رود از دست چه سیراب چه تشنه این تیر جوابِ من و اُمّیدِ حرم نیست زانو زده‌ای حرمله و فکرِ شکاری یکسان شدنِ صیدِ گل و شیر کرم نیست عبّاسِ مرا کرده زمین‌گیر سه‌شعبه صبری که علی را به حریمَم بِبرم نیست با دست نگه داشته‌ام سر که نَیفتد جز یک رَگه بینِ سر و جسمِ پسرم نیست ای وای خودم پشتِ حرم قبرِ تو کَندم جز نیزه‌نشینیِ تو پیشِ نظرم نیست گهواره و نوزادِ خیالی و لالایی جز دوری از این مادرِ مضطر به‌‌ سَرم نیست @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف حلقه‌یِ اشکِ دو چشمانم تماشا می‌کنی باز بهرِ آمدن امروز و فردا می‌کنی ابرِ بارانیِ چشمِ عاشقِ دلداده را گر چه می‌بینی ولی ‌یک گوشه مأوا می‌کنی دلخوشیِ هر دو دنیایِ منی امّا چرا مخفی از سویِ نگاهم قدُّ و بالا می‌کنی وصل و هجران با تو معنی یافته در هر غزل تا به کِی غمگین زِ هجرانت غزل‌ها می‌کنی بی‌کس و دلواپسم روحِ امیدم جلوه کن تا کجا مجنونِ خود مفتونِ صحرا می‌کنی شد بهارِ سبزِ دل از دوری‌ات زرد و خزان با قدومت قلبِ پائیزی مصفّا می‌کنی ندبه‌یِ آه و غروبِ جمعه‌هایِ انتظار سخت دلگیر و گلوگیرند کِی وا می‌کنی کاش این عاشق ببیند تکیه بر کعبه زدی بیند آن گاهی که قصدِ خصمِ زهرا می‌کنی @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل پیوسته - میلاد حضرت زهرا سلام الله علیها سلام بر عبادت و شجاعت و نجابتَت سلام بر قیامت و قامت و اِستقامتت سلام بر حریمتان سلام بر شمیمِ یاس سلام بر صداقت و شهامت و صلابتت سلام بر حجاب و عفّت و عقیده‌هایتان سلام بر صیانت از دین و تبِ ولایتت سلام بر این همه مادری و دلسوزیِ تو سلام بر غلام‌هایِ بی‌ریایِ هیأتت منّتِ تو رویِ سرِ اهلِ زمین علیَ‌الدَّوام دیده‌یِ تو باز شد و خدا صدا زد اَلسّلام تو کوثری تو آبرو به وَحی می‌دهی... بَلیٖ نوایِ لالاییِ خوابِ توست نادِ یاعلی هر نخِ چادرِ سرَت حبلُ‌المتینِ محشر است تو می‌رسی که محشرِ تیره شود سَیَنْجَلیٖ عرش به لرزه درمی‌آید از سفارشِ شما حکمِ شماست حکمِ حق فوری و بی‌معطّلی... مجریِ آن ملائکِ مُقرّبند فاطمه تو حُجّتیٖ علیَ‌الحُجَج... همدمِ والیَ‌الولی نقاب می‌زنی به چهره تا نسوزد آفتاب آب به نامتان شده اِی صنمِ ابوتراب شد متوسّل به پرِ چادریِ سرِ تو شاه سوخته مثلِ رمضان میانِ روضه‌اَت گناه تو راه می‌دهی نشان به نوکرِ ابوتراب چه مادرانه می‌نَهی حجاب رویِ اشتباه پناهِ بی‌پناهی‌اَم گواهِ روزِ حادثه دعا کن از تَهِ دلت برایِ ما... برایِ ماه بهار را تو هدیه کن به قلبِ پاییزیِ‌مان غدیر را معرّفی کن که نَیفتیم به چاه علی‌شناسِ واقعی برایم از ولی بگو عیدیِ امشبم همین... به‌جامْ یاعلی بگو تو از علی بگو علی مدحِ تو آغاز کند بگوید از فاطمه و به عرش پرواز کند عجب ندارد او اگر فقط سه آیه خوانده ُو... پیشِ دو چشمِ فَلَک و مَلَک صد اِعجاز کند تو مادری تو کوثری تو باوری تو محشری تو خواستی خدا مرا قافیه‌پرداز کند صدا زدی منم کنیزِ خانه‌یِ علی... ولی... حاجتِ مرتضی شده فاطمه‌اش ناز کند سجّاده‌یِ نمازِ تو روضه‌یِ بازِ زینب است چادریِ سرَت چرا خاکی و نامرتّب است؟! یاسِ جوانِ خانه‌یِ ولا چه آمده سرت؟! خودت بگو عروسِ مرتضی چه آمده سرت؟! چه دیده چشمِ مجتبی؟! چرا حسین مضطر است؟! گرفته دخترت چرا عزا چه آمده سرت؟! تو آه می‌کشی و از خجالت آب می‌شود... کوهِ وفا... شَهنشهِ ولا... چه آمده سرت؟! بسته‌یِ تو به زینبت روضه‌یِ بازِ کربلاست همین که شد سر از بدن جدا چه آمده سرت؟! مادرِ روضه‌یِ حرم مادرِ آهِ خیمه ها صدا بزن پایِ سرِ بریده منتقم بیا @sehreashk