eitaa logo
حسیــن ایمانـے(سِـحرِ‌‌اَشـک)
938 دنبال‌کننده
384 عکس
489 ویدیو
183 فایل
اشعار و سبکهایِ کربلایی حسین ایمانی
مشاهده در ایتا
دانلود
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه (زمزمه) وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها شبایِ بی کسی شبای غربته این شبا بیشتر از همیشه خدایا مدینه خلوته مدینه خلوته حتی یه زائر بالای مزار مادرم نیست شب زیارته میخوام بیام حرم ولی توی بقیع حرم نیست هنوز تو خونه پهنه بسترت ای وای ای وای حـرم نداری مثل دخترت ای وای ای وای یا خدیجه یا ام الائمه (4) گریه کن غمت کـوثرِ نیلیه خوب شد می ری نمی بینی روصورتش جای سیلیه جای سیلیه که جز حسن کسی درست نمی دونه چیه؟! چادرخاکیه که باعث دِق کردن آقامـون علیه خاکای چادر روضه می خونه ای وای ای وای گوشه یِ معجر لخته یِ خونه ای وای ای وای یاخدیجه.... هوای کربلا هوای دلبرم این شبا دوست دارم برم سمت حرم همراه مادرم همراه مادرم بیام حرم گریه کنم میون روضه های حسین آرزومه سَرم بِره ولی نیفته از سرم هوای حسین مناجاتم تو شبهای دعا ای وای ای وای اللهم ارزقنا کرب وبلا ای وای ای وای یا ثارالله یا ابا عبدالله(4) @sehreashk
اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم چهار پاره – وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها روزه داریم و روضه یِ مادر روی لبهای ماست با گریه نان و خرمای سفره یِ افطار ربَّـنا ربـَّناست با گریه بغض سنگین و آهِ سرد ما اشکهایی شده که می بارد دختری که هنوز کم سن است شال غم روی شانه اش دارد درد بی مادری عجب دردیست زندگیِ بدون سنگ صبور خانه داریِ دختری کوچک ... بی قراری و گریه یِ مَستور کاشکی پای سفره یِ افطار مادرم می نشست پیشِ ما سحری می شد و مرا می کرد در قـنوت نماز عشق دعا شال مشکی شانه یِ بابا خانه یِ سوت و کور و تنهایی می شود شرح روزگار من هِق هق و گریه های زهرایی پیش بابا نمی کنم گریه تا دل یار را نـَرنجانم گوشه یِ خلوتی که می بینم روضه یِ مادرانه می خوانم خانه داری خانه یِ احمد بعد از امشب وظیفه یِ زهراست آب و جارو که می کنم اشکِ ... بی کسی روی گونه یِ باباست پدرم حرف می زند با خود سرنوشت مرا که می بیند دارد انگار از همین حالا فاطمه بین کوچه می بیند بهتر از هر کسی رسول الله ماجرای سقیفه می داند آتشی می رسد که گلبرگ و... غنچه یِ یاس را بسوزاند دل زهرا شکسته امروز ُو... پهلویش بین کوچه می شکند دست سنگین و سیلی و گل یاس!!! هر دوتا گوشواره می شکند گل یاسِ کبود می آید قدکمانی به سوی گلخانه چه کسی دیده پیش مَحرم خود رو بگیرد زنی و در خانه دائماً بین بسترش باشد بستری که همیشه گلگون است ندبه خوان می شود حسن آری... چشمهایش دو کاسه یِ خون است روضه یِ مادرانه یعنی این روی نیلی و بازوی زخمی می رسد منتقم بگو الغوث... پاسخ ظلم و شرک و بی رحمی @sehreashk
اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم نوحه واحد – وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها و کربلا این روزا روزه دارم این شبها روضه خونم از عطش بی قرارم به یادت نوحه خونم دهم ماه خدا مادریه حالِ گدا تشنه که می شم می گـَم سلام شاه کربلا یا حسین یا ابا عبدالله (۴) شالِ غم روی دوشِ... مادر آسمونه حتماً آقام خودش رو... به مجلس می رسونه روضه خون مادره مادرِ بی صحن و حرم تشنه که می شه می گه سلام ارباب کرم یا حسین یا ابا عبدالله(۴) یاور و یار احمد مادر خوب زهرا تو امُّ المؤمنینی بانوی آسمونا الهی تو بقیعت حرم بسازیم با آقا تشنه لب بریم پیاده از مدینه نینوا یا حسین یا ابا عبدالله(۴) @sehreashk
🌙🌙دعای روز دهم ماه مبارک رمضان @sehreashk
🌙🌙دعای روز یازدهم ماه مبارک رمضان @sehreashk
اَللّهُمَّ صَلّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَ عَجّل فَرَجَهُم غزل – مناجات و روضه اباعبدالله غروب عاشورا دارد زمان از دست من در می رود انگار ساعات بخشش رو به آخر می رود انگار از چـشمهایم می چـکد اشک فـراق یار این کاسه یِ صبر است که سرمی رود انگار وقتی مـناجاتم نمی‌گیرد دل بی تاب .... سوی حـریم شاه بی سر می رود انگار به یازده که می رسـم خیـلی پریشانم دست پلـیدی سوی معـجر می‌رود انگار پای برهـنه می دود بر روی خـاک و خار دخـتر سراغ شیرِ خیبر می رود انگار هر کس بگوید یا علی پهلو و بازویش... روی کبودش هم به مادر می رود انگار بحران بی آبی که طی شد می‌رسد آتش از دامـنی تا مـوی دخـتر می‌رود انگار سر می کـِشم جام غم ارباب بی سر را انگشت و انگشتر که یکسر می رود انگار سـرها به روی نیـزه تا بازار می‌آینـد زخـم زبان خـیلی جـلوتر می‌رود انگار قاریِّ قرآن روی نیـزه ندبه خوانی کرد جانم برای ندبه خـوان درمی‌رود انگار @sehreashk